رفتن به محتوا

سیستم و تفکر سیستمی چیست

خانه » وبلاگ » سیستم و تفکر سیستمی چیست
سیستم چیست

کلمه سیستم از گفتگوهای روزمره گرفته تا سخنرانی های سیاستمداران و صاحبان صنایع در گردش است اما کمتر کسی پیدا می‌شود که وقتی از او بپرسید سیستم چیست بتواند معنای دقیق و واضح آن را به شما بگوید. اصلاً بیایید چند لحظه به سؤال ساده سیستم چیست فکر کنیم و بعد خواندن این متن را ادامه دهیم؛ متوجه می‌شوید که این سؤال به ظاهر ساده و این مفهوم پرتکرار در میان گردوخاکی که در همهمۀ همه محافل برپا کرده است، خودش را پنهان می‌کند. به‌همین‌دلیل ما در ادامه علاوه بر پاسخ به سؤال سیستم چیست، می‌خواهیم به سؤال تفکر سیستمی چیست هم فکر کنیم و همین‌طور به شما بگوییم سیستم در نسبت با تعریف سازمان چه معنا و تعریفی دارد.

تاریخچه مفهوم سیستم چیست؟

اصطلاح سیستم از کلمه لاتین systēma و به‌نوبه خود از کلمه یونانی σύστημα آمده است. این کلمه چنین معنایی در این دو زبان داشته‌ است: «یک کل ساخته‌شده از چندین بخش» یا اصطلاحاً «یک ترکیب». به‌گفته مارشال مک لوهان، به‌لحاظ واژه‌شناسی تاریخی سیستم به‌معنای «چیزی برای نگاه‌کردن» است. در جهان فلسفه اما قبل از دکارت مفهومی به نام «سیستم» آن‌طور که ما امروز آن را می‌شناسیم وجود نداشت. برای مثال افلاطون و ارسطو فلسفه خود را یک سیستم فلسفی نمی‌دانستند. بعد از دکارت و فلسفه‌اش که عملاً یک انقلاب در دانش علمی و فلسفی بود، دانشمندان علوم طبیعی به استفاده از واژه سیستم روی آوردند تا بتوانند یافته‌های خود را در قالب یک مجموعه منظم صورت‌بندی کنند.

برای مثال در قرن نوزدهم، فیزیکدان فرانسوی، نیکولا لئونارد سادی کارنو، که روی ترمودینامیک مطالعه کرد، پیشگام توسعه مفهوم «سیستم» در علوم طبیعی بود. او در سال 1824 سیستمی را مطالعه کرد که آن را کارماده یا working substance نامید. کارماده می‌تواند با یک دیگ بخار، یک مخزن سرد (جریان آب سرد) یا یک پیستون در تماس قرار گیرد. در سال 1850، رودولف کلازیوس، فیزیکدان آلمانی، این تصویر را به مفهوم محیط تعمیم داد و از اصطلاح working body در هنگام اشاره به سیستم، استفاده کرد.

لودویگ فون برتالانفیِ زیست‌شناس یکی از پیشگامان نظریه سیستم‌های عمومی شد. او در سال 1945 مدل‌ها، اصول و قوانینی را معرفی کرد که برای سیستم‌های تعمیم‌ یافته یا زیرشاخه‌های آن‌ها اعمال می‌شوند. نوربرت وینر و راس اشبی، که پیشگام استفاده از ریاضیات برای مطالعه سیستم‌ها بودند، توسعه چشم‌گیری در مفهوم سیستم انجام دادند. در دهه 1980 جان هنری هالند، موری گل-مان و دیگران اصطلاح «سیستم سازگار پیچیده» را در مؤسسه بین رشته‌ای سانتافه ابداع کردند.

پاسخ به سؤال سیستم چیست به زبان ساده

پاسخ به سؤال سیستم چیست به زبان ساده

به زبان ساده، یک سیستم مجموعه‌ای سازمان‌یافته از قطعات (یا زیرسیستم‌ها) است که یکپارچه شده‌اند. یک سیستم دارای ورودی‌های مختلفی است که فرآیندهای خاصی را طی می‌کنند. همچنین سیستم‌ها خروجی‌های خاصی را تولید می‌کنند که در همکاری با همدیگر، هدف کلی مورد نظر سیستم را مدنظر دارند. بنابراین یک سیستم معمولاً از بسیاری از سیستم‌ها یا زیر سیستم‌های کوچکتر تشکیل شده است. به عنوان مثال، یک سازمان از بسیاری از وظایف اداری و مدیریتی، محصولات، خدمات، گروه‌ها و افراد تشکیل شده است و اگر بخشی از سیستم تغییر کند، ماهیت کلی سیستم تغییر خواهد کرد.

همچنین سیستم‌ها از ساده تا پیچیده را شامل می‌شوند و انواع مختلفی از سیستم‌ها وجود دارد. مثلاً سیستم‌های بیولوژیکی (به‌عنوان‌مثال، قلب)، سیستم‌های مکانیکی (به‌عنوان‌مثال، ترموستات)، سیستم‌های انسانی/مکانیکی (دوچرخه)، سیستم‌های زیست محیطی (درنده/شکار) و سیستم‌های اجتماعی (به‌عنوان‌مثال، گروه‌ها، عرضه و تقاضا و همچنین دوستی). سیستم‌های پیچیده، مانند سیستم‌های اجتماعی، از زیرسیستم‌های متعددی نیز تشکیل شده‌اند. این زیرسیستم‌ها در یک سلسله‌مراتب مرتب و برای دستیابی به یک هدف کلی یکپارچه شده‌اند. هر زیرسیستم دارای انواع مرزهای خاص خود است و شامل ورودی‌ها و فرآیندهای مختلف و خروجی‌های متعدد است. سیستم‌های پیچیده هم معمولاً با محیط آنها تعامل دارند و بنابراین به‌عنوان سیستم‌های باز شناخته می‌شوند.

یک سیستم با عملکرد بالا به‌طور مستمر بین بخش‌های مختلف خود فیدبک یا همان بازخورد را تبادل می‌کند تا اطمینان حاصل شود که بخش‌های مختلف کاملاً همسو هستند و بر دستیابی به هدف سیستم متمرکزند. اگر هر یک از قطعات یا فعالیت‌های سیستم ضعیف یا ناهمسو شوند، سیستم تنظیمات لازم را در آن انجام می‌دهد؛ در نتیجه و اصطلاحاً می‌توان گفت «یک سیستم سیستماتیک است»؛ به‌همین‌دلیل یک توده شن یک سیستم نیست. اگر یک ذره شن و ماسه را حذف کنید، هنوز یک توده شن دارید. با این حال، یک ماشین کارآمد یک سیستم است چون اگر کاربراتور را بردارید، دیگر یک ماشین نخواهید داشت.

تفاوت سازمان با سیستم چیست؟

تفاوت سازمان با سیستم چیست؟

وقتی می‌پرسیم سیستم چیست، ناخودآگاه جواب‌هایی می‌دهیم که به تعریف سازمان هم ربط پیدا می‌کند. البته این شکل پاسخ‌دادن به پرسش سیستم چیست، بی‌راه هم نیست چون به‌لحاظ معناییْ سازمان، مترادف سیستم است. به‌لحاظ اسمی، تفاوت بین سازمان و سیستم در این است که سازمان بر کیفیت سازماندهی تاکید می‌کند و این کیفیت غیرقابل شمارش است در‌حالی‌که سیستم مجموعه‌ای از چیزهای سازمان‌یافته است، مانند یک منظومه شمسی. البته اگر بخواهیم سیستم و سازمان را در نسبت با مثلاً یک شرکت در نظر بگیریم باید بگوییم که یک سازمان، ترکیبی از عملکردها و افراد است که برای ارائه یک تجربه ثابت به مشتریان شکل گرفته است و یک سیستم شکلی از فرآیندها و ابزارهایی است که از طریق آنها تولید و توزیع باید انجام شود.

همچنین برای ارائه تفاوت بین این دو می‌توان گفت که یک سیستم همه چیز را در مورد سفارش، تجویز، تنظیم، چارچوب‌بندی، رتبه‌بندی، اندازه‌گیری، محدود‌کردن و شکل‌دادن، دربرمی‌گیرد اما، سازمان به‌سادگی راهی برای برنامه‌ریزی، آماده‌سازی و تنظیم امور است؛ بنابراین، سیستم در مورد چیزهاست (سازماندهی یا سیستماتیک‌کردن چیزها) و سازمان درباره افراد است (برای مثال ما همواره خودمان را سازماندهی یا اصطلاحا سیستماتیک می‌کنیم).

تفکر سیستمی چیست؟

تفکر سیستمی چیست؟

تفکر سیستمی یا Systemic Thinking که در محافل غیردانشگاهی به‌عنوان تفکر الگومحور شناخته می‌شود، یک تکنیک ساده برای درک موقعیت‌های چالش‌برانگیز و ایجاد مداخلات ساده برای تغییر آنهاست. منشأ این مفهوم در نظریه محدودیت‌ها یا همان (TOC)، نظریه تفکر مبتکر (TRIZ)، تفکر سیستمی و برنامه‌نویسی عصبی زبانی (NLP) است، اما حضور این مفهوم در بیشتر عرصه‌های علوم شناختی و علم سیستم‌ها مشهود است. کشف اساسی تفکر سیستمی، پدیده فراکتال است که در آن موقعیت‌های چالش‌برانگیز توسط یک الگوی تکرارشونده هدایت می‌شوند. این کشف اولین بار توسط گری و لین بارتلت در سال 2000 انجام شد.

تفکر سیستمی افراد را قادر می‌سازد تا به‌طور قصدی و منظم به بینش عمیق‌تری نسبت به موقعیت‌های چالش‌برانگیز و حوزه‌های پیچیده دست یابند و از طریق آشکار ساختن الگوهای تعاملی که زیربنا، هدایت‌کننده و حاکم بر آن‌ها هستند، آن‌ها را به چنگ آورند. مغز انسان یک موتور تشخیص و به‌کاربردن الگو است. تفکر سیستمی صرفاً یک چارچوب و فرآیند ساده برای شارژ توربو توانایی طبیعی مغز برای دیدن الگوها و استفاده از آنها برای مداخله مؤثر در سطح الگو فراهم می‌کند. اینجاست که می‌توانیم بگوییم پرسش سیستم چیست هر جوابی که داشته باشد روی فهم ما از تفکر سیستمی هم اثرگذار خواهد بود.

سه توصیف درباره تفکر سیستمی

سه توصیف درباره تفکر سیستمی

استیو براون، معاون مدیر یادگیری مشارکتی و بینش استراتژیک در دانشگاه نیوهمپشایر جنوبی (SNHU) خیلی خلاصه تفکر سیستمی را به این شکل تعریف می‌کند: «تفکر سیستمی در مورد بررسی مجموعه‌ای از عوامل و تعاملات است که به یک نتیجه احتمالی کمک می‌کند». درواقع با این تعریف ما متوجه می‌شویم که تفکر سیستمی سعی می‌کند سیستم‌های تعاملی و اغلب پیچیده را که تصور ما این است نمی‌توان نتایجشان را پیش‌بینی یا جهت‌دهی کرد را درک کند.

همچنین براون در ارتباط با کار تیمی هم تفکر سیستمی را تعریف می‌کند: «تفکر سیستمی برای کمک به تیم‌ها برای آگاهی بیشتر از نحوه تعاملشان با یکدیگر و درون تیم مفید است و به آنها کمک می‌کند تا نتایجی را که تولید می‌کنند، درک کنند». این توصیف نشان می‌دهد که امروزه وقتی از خودمان می‌پرسیم سیستم چیست یا کار تیمی در درون سیستم چگونه عمل می‌کند، نمی‌توانیم نقش و تأثیر تفکر سیستمی در پاسخ به این سؤالات را نادیده بگیریم. بر این اساس با این نگاه کل‌نگرانه، باید کاربرد گسترده‌ای برای تفکر سیستمی در نظر بگیریم. کریستینا دومنگ در همین راستا می‌گوید: «فکر‌کردن در مورد هر سیستمی که به تصمیم‌گیری مربوط می‌شود، برای درک دامنه وسیع‌تر نحوه اتصال همه بخش‌های سازمان شما مهم است»؛ پس اگر بار دیگر خواستید به جواب سؤال سیستم چیست فکر کنید، توجه به مختصات تفکر سیستمی نباید از یادتان برود.

مثال درباره تفکر سیستمی

بیایید یک مثال بزنیم: هر تیم در محل کار یا در یک بازی یک سیستم را می‌سازد اما شاید بزرگترین سیستمی که ما می‌شناسیم و در پاسخ به سؤال سیستم چیست به‌عنوان اولین مثال به ذهنمان می‌رسد همان محیط طبیعی است. کافی است در مورد تعاملات مختلف اکوسیستم و چگونگی تغییر آنها فکر کنید، موقعی که یکی از جنبه‌های اکوسیستم تغییر می‌کند، یک اثر دومینویی روی بقیه سیستم ایجاد می‌شود حتی گاهی اوقات این تغییر به روش‌هایی که نمی‌توانستیم پیش‌بینی کنیم، رخ می‌دهد.

حالا همین شکل تفکر را در محل کار در نظر بگیرید. به‌عنوان‌مثال یک بیمارستان را فرض کنید که در آن افراد گوناگونی ازجمله پرستاران مشغول به کارند. در آنجا شما متخصصانی دارید که برای انجام کار خود نیاز به درک جامعی از بسیاری از سیستم‌های مختلف دارند. آن‌ها نه‌تنها باید در مورد بدن انسان بدانند بلکه باید دربارۀ جامعه، جمعیت و مدیریت اطلاعات هم اطلاعات داشته باشند. متخصصان پرستاری باید بتوانند نقاط گوناگون را در سراسر این سیستم‌های مختلف به هم وصل کنند تا بهترین نتیجه را برای درمان بیمار ارائه دهند. همین افراد شاید نتوانند به سوال سیستم چیست پاسخ دهند اما اگر تفکری کل‌نگر داشته باشند بدون نیاز به دانستن جواب‌های انتزاعی درباره سوال سیستم چیست می‌توانند، سیستماتیزه عمل کنند.

تفکر سیستمی ابزاری عالی برای یادآوری این نکته است که همیشه باید تصویر بزرگتر و جامع‌تر یک پدیده را در نظر بگیریم. در‌حالی‌که دیدن نحوه جداکردن چیزها آسان است، درک اینکه چگونه بخش‌های جداگانه با هم تعامل دارند تا یک پدیده بزرگ را بسازند، می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد. درواقع به‌کارگیری یک طرز فکر سیستمی می‌تواند به شفافیت همه عوامل مختلف مؤثر بر نتایج کمک کند.

ویژگی اصلی تفکر سیستمی

ویژگی اصلی تفکر سیستمی

تفکر کل نگر یک ویژگی کلیدی تفکر سیستمی است. در این طرز تفکر شما باید کل را بر اساس اجزا در نظر بگیرید. الگوهای رفتاری را مطالعه کنید و به‌طور‌کلی در مورد پروژه خود فکر کنید تا مطمئن شوید که بهترین تصمیم را می‌گیرید. همچنین شما باید همه ذینفعان احتمالی را که ممکن است نظری مخالف شما داشته باشند یا بر اساس تغییر پیشنهادی شما تحت تأثیر قرار گیرند، در نظر بگیرید.

یکی دیگر از ویژگی‌های کلیدی تفکر سیستمی، تمایل به پرسیدن سؤالات درست است. بر این اساس باید با طرح مسئله یا مشکل شروع کنید و سپس عواملی که ممکن است بر مشکل تأثیر بگذارند را در نظر بگیرید. در طول پرس‌و‌جو سعی کنید در تعیین پاسخ‌ها نظم و انضباط داشته باشید. تمایل به پرسیدن سؤالات درست و در نظر گرفتن همه پاسخ‌های ممکن و همچنین صرف زمان برای آزمودن پاسخ‌ها به جای حدس‌زدن پاسخ‌ها، نکته کلیدی و مهم این فرآیند است. با این وجود اگر از شما بپرسند سیستم چیست چه پاسخی دارید؟ اصولا آیا بعد از این حرف‌ها هنوز تصور می‌کنید پاسخ به سوال سیستم چیست، کم اهمیت است یا یک سوال بنیادی است؟

حرف آخر؛ چرا پاسخ به سؤال سیستم چیست، مهم است؟

حرف آخر؛ چرا پاسخ به سؤال سیستم چیست، مهم است؟

اگر فقط سعی می‌کنید که مشکلی را با تمرکز بر روی قطعه‌ای که نیاز به تعمیر دارد حل کنید و به‌عنوان‌مثال به نحوه شکسته‌شدن آن قطعه و تعمیر آن توجه نمی‌کنید، یا در معرض خطر ایجاد یک مشکل جدید هستید یا بعداً دوباره با همان مشکل مواجه می‌شوید. دنیا پیچیده است، پس تفکر ما نیز باید پیچیده باشد؛ برهمین اساس تفکر کل‌نگر سیستمی با کمک به بازنگری در نحوه ارتباط نقش خودمان با دیگران، می‌تواند تأثیرات سوء را کاهش دهد و برای ایجاد راه‌حل‌های بهتر به ما کمک کند.

پس برای مثال وقتی بدانید سیستم چیست و تفکر سیستمی چه معنایی دارد وقتی بحث دریافت گواهینامه ایزو برای کسب‌وکار شما مطرح باشد، می‌توانید از اهمیت ارتقای بهره‌وری سیستم خودتان با بهره‌گیری اثربخش از الزامات سیستم‌های مدیریتی، آگاهی پیدا کنید. این فقط مثالی است که نشان می‌دهد یک نگاه کل‌نگر چگونه می‌تواند روی اساسی‌ترین و جزئی‌ترین بخش‌های کار شما هم اثرگذار باشد.

منبع1 / منبع2

به این مطلب امتیاز دهید
qcb_power_user

qcb_power_user

Leave a Replay

بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!


افزودن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره ما

شرکت Q.C.B ITALIA، یکی از شرکت‌های ارائه‌دهنده گواهینامه‌های بین‌المللی از ایتالیا است. این شرکت با شعار کمک به مشتریان برای افزایش بهره‌وری و با استفاده از سیستم‌های مدیریتی، فعالیت‌های مختلفی در جهت ارائه گواهینامه‌های ایزو در بخش‌های مختلف صنعتی و خدماتی انجام می‌دهد.

آخرین مطالب

برای دریافت خبرنامه QCB ایمیل خود را وارد کنید.