ادوارد دمینگ، یکی از مشاهیر مدیریت در حوزه کنترل کیفیت دنیا است که در طول عمر خود، همواره برای بهبود مستمر سازمانها تلاش کرد. دمینگ، آماردان، استاد دانشگاه و مشاور آمریکایی بزرگی بود که با حمایت از روشهای کنترل کیفیت در تولید صنعتی، گام بزرگی در جهت بهبود اقتصاد ژاپن برداشت. تغییرات برجستهای که این دانشمند پس از جنگ جهانی دوم در ژاپن ایجاد کرد، نقطه شروع موفقیتهای جهانی شرکتهای ژاپنی در اواخر قرن بیستم شد. به همین دلیل، دمینگ به عنوان تاثیرگذارترین فرد غیرژاپنی در صنعت تولید ژاپن شناخته میشد.
دمینگ با معرفی روشهای نوین، به افراد و سازمانها کمک کرد تا روابط، فرآیندها، محصولات و خدمات خود را برنامهریزی کنند و بهطور مستمر در مسیر بهبود، رو به جلو حرکت کنند. در این مقاله از کیو سی بی شما را با زندگینامه ادوارد دمینگ و تئوریهای کنترل کیفیت او و جملات ادوارد دمینگ آشنا خواهیم کرد.
زندگینامه ادوارد دمینگ
ویلیام ادوارد دمینگ (Wiliam Edward Deming) در 14 اکتبر 1900 میلادی، در شهر سیوکس، آیووا به دنیا آمد. پدر و مادر او، آلبرت دمینگ و پلوما ایرنه ادواردز، خانوادهای بسیار تحصیلکرده بودند که اهمیت زیادی برای آموزش فرزندانشان قائل بودند. مادر ادوارد دمینگ در سانفرانسیسکو تحصیل کرده و نوازنده بود. پدر او در رشته ریاضیات و حقوق تحصیل کرده بود.
دمینگ تحصیلات خود را به ترتیب در دانشگاه وایومینگ، دانشگاه کلورادو و دانشگاه ییل به اتمام رساند. پس از فارغالتحصیلی در چندین دانشگاه به تدریس فیزیک پرداخت و به مدت شش سال مشاور آماری اداره سرشماری ایالت متحده آمریکا بود. از سال 1946 تا 1993، مشاور بازرگانی و استاد آمار در دانشکده مدیریت دانشگاه نیویورک بود و در سال 1986 به عنوان استاد برجسته مدیریت در دانشگاه کلمبیا انتخاب شد.
پس از جنگ جهانی دوم، به عنوان مشاور به حل مشکلات اقتصاد تولید ژاپن پرداخت و در سال 1960 اولین فرد آمریکایی بود که موفق به دریافت نشان گنجینه مقدس (The Scared Treasures) از نخستوزیر ژاپن، نابوسکو کیشی دریافت کرد.
ادوارد دمینگ در سال 1993 به دلیل کهولت سن، در 93 سالگی و به مرگ طبیعی در خواب از دنیا رفت.
چرا دمینگ به عنوان پدر کنترل کیفیت شناخته میشود؟
دمینگ با فارغالتحصیلی دکترا با تکنیکهای آماری آشنا شد و زمانیکه مهارتهای جدید خود را در تکنیکهای مدیریت تولید به کار برد، روشهای او کاملا غیرتعارف به نظر میرسید، مخصوصا که در یکی از جملات ادوارد دمینگ این موضوع عنوان شده بود: «مردم حق دارند از کار لذت ببرند.»، تفکری که برای آن زمانه کاملا متفاوت بود.
دمینگ از روشهای آماری برای تعیین کمیت هر نوع فرآیند تولید استفاده میکرد. ادغام این مفاهیم، با میزان درآمد شرکت، کیفیت محصولات و در نهایت نحوه مدیریت شرکت ارتباط داشت. ادوارد دمینگ به عنوان پدر کنترل کیفیت شناخته میشود. زیرا تئوری اصلی او به بررسی دلیل ناقص بودن عملیاتهای تولیدی میپردازد و همزمان به دو موضوع مدیریت علمی و مدیریت روابط انسانی میپردازد.
طبق یکی از جملات ادوارد دمینگ «مدیریت بر اساس نتایج، مانند رانندگی با ماشین در حین نگاه کردن به آینه با دید عقب است.»، او برای جلوگیری از این اتفاق و ادامه ایده ساده خود مبنی بر اطمینان از کیفیت قبل از ایجاد محصول، نقش مدیریت را بسیار مهم تلقی میکرد. طبق استدلال او، تنها راهی که میشد عملیات را بهبود بخشید این بود که مدیریت به جای اینکه بهبود را صرفا به کارمندان تحمیل کند، اقدامات فوری انجام دهد. این فلسفه جدید برای تکنیکهای تخصصی کنترل کیفیت، موجب شکوفایی صنعت ژاپن پس از جنگ جهانی دوم گردید، زیرا دیگر شیوههای مدیریت غربی در ایالات متحده عقب مانده بود و کارآیی سابق را نداشت. دمینگ به عنوان یکی از بنیانگذاران مدیریت کیفیت جامع در سراسر جهان شناخته میشود و نظریههای او در دهه 1970 و 1980، انقلاب بزرگی در مدیریت تولید ژاپن ایجاد کرد.
نظریههای ادوارد دمینگ
تلاشهای دمینگ در تعریف مدیریت سازمان منجربه ارائه یک فلسفه مدیریتی شد که روی کیفیت و بهبود مستمر تمرکز دارد. علاقه دمینگ به تنوع و رویکرد اون نسبت به حل سیستماتیک مسائل موجب ارائه نظریههای مهمی در حوزه کنترل کیفیت شد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
تنوع و حل مسئله
ادوارد دمینگ به این موضوع توجه داشت که چرا همهچیز طبق پیشبینی پیش نمیرود. به همین دلیل نظریه تنوع را ارائه داد که به نقش موثر مدیران در تشخیص متغیرها و جلوگیری از بروز مکررشان در شرایط مختلف توجه ویژهای داشت.
اصول چهاردهگانه دمینگ
در میان آثار ادوارد دمینگ، 14 اصل مهم وجود دارد که چهارچوبی برای توسعه دانش در محیط کار فراهم میکند و نقش موثری در هدایت برنامهها و اهداف بلندمدت کسبوکار و بهبود فرآیندها و کیفیت محصول یا خدمات دارد. این 14 اصل طی سالهای اخیر توسط اساتید رشتههای مدیریتی تفسیر شدهاند که عبارتند از:
- ایجاد پایداری در اهداف: اهداف سازمان باید جهت بهبود محصول و خدمات با برنامه بلندمدت مشخص شوند.
- پذیرفتن فلسفه جدید: پس از مشخص شدن هدف اصلی سازمان باید پذیرش فلسفه جدید و آمادگی لازم در مدیران و کارکنان ایجاد شود.
- کاهش بازرسی و ممیزیهای گسترده: برای کنترل کیفیت نیازی به افزایش مراحل بازرسی و ممیزی تمام محصولات یا خدمات نیست، بلکه با اعمال نظارت و کنترل دقیق روی فرآیند تولید میتوان کیفیت تولیدات را بهبود بخشید.
- تامین مواد اولیه بر اساس کیفیت: هنگام تامین مواد اولیه باید به جای انتخاب مواد ارزانتر به دنبال انتخاب تامینکننده مناسب و ماده اولیه باکیفیت بود، درغیراین صورت کاهش هزینهها در ازای کاهش کیفیت محصولات اتفاق میافتد.
- بهبود مستمر فرآیندها: دمینگ برای بهبود مستمر تولیدات، چرخهای با عنوان چرخه دمینگ یا چرخه (PDCA) پیشنهاد داد که از چهار مرحله مهم برنامهریزی، اجرا، بررسی و اقدامات اصلاحی پشتیبانی میکرد. اجرای این اصل به کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری در سازمان کمک میکند.
- آموزش در حین کار: آموزش کارکنان در واقع نوعی سرمایهگذاری ناملموس و مفید است که در طولانیمدت موجب ارتقای مهارتها و دانش کارکنان و افزایش انگیزه آنها میشود.
- رهبری: رهبری تحولآفرین باید با هدف نظارت، هدایت و کمک به کارکنان برای انجام بهتر کار صورت بگیرد.
- از بین بردن ترس: ترس یکی از عوامل منفی است که موجب از بین رفتن خلاقیت در سازمان میشود. با از بین بردن احساس ترس و نگرانی و ایجاد امنیت شغلی میتوان موجب افزایش کارآیی افراد شد.
- حذف موانع: سازمان با حذف موانع بین بخشهای مختلف در سازمان میتواند روش مناسب تبادل اطلاعات برای دستیابی به اهداف را فراهم کند.
- حذف شعارهای غیرواقعی: مدیران میتوانند به جای استفاده از شعارهای غیرواقعی و صوری برای ایجاد انگیزه، کاردانی خود را از طریق عمل خود به کارکنان اثبات کنند.
- حذف معیارهای عددی و جایگزینی کیفیت: جایگزینی کیفیت و اهداف کیفی به جای معیارهای عددی میتواند نتایج بهتری برای مدیران به همراه داشته باشد.
- سیستم رتبهبندی یا شایستگی: رفتار درست با کارکنان و توجه به نظرات و احترام متقابل آنها موجب افزایش اعتمادبهنفس و لذت بردن از کار میشود. با این روش دیگر نیازی به کنترل مدام کارکنان نخواهد بود.
- برنامه آموزش و خودبهسازی برای همه: با تشویق و ایجاد انگیزه در کارکنان میتوان اهمیت آموزش و علم را به آنها نشان داد تا بهصورت خودجوش در جهت خودپروری (Self-Improvement) قدم بردارند.
- مشارکت برای دگرگونی همه: پیروی از 13 مرحله قبلی به سازمان کمک میکند تا اقدامات موثری برای دستیابی به تحول انجام دهد. تغییر و دگرگونی در سازمان به مرور تبدیل به هدفی خواهد شد که همه برای رسیدن به آن تلاش خواهند کرد.
هفت بیماری کشنده مدیریتی از دیدگاه دمینگ
یکی از جملات معروف ادوارد دمینگ در رابطه با اقتصاد سازمان این بود که «تعیین تاریخ زلزله آسان است اما تعیین زمان سقوط اقتصادی آسان نیست.» به همین دلیل او همواره به مواردی که ممکن بود روی تعریف مدیریت سازمان تاثیر بگذارند توجه ویژهای داشت. ادوارد دمینگ در نظریه هفت بیماری کشنده مدیریتی، به معرفی هفت مانع مدیریت در بهبود مستمر و اثربخشی میپردازد که مبارزه با این هفت بیماری، مدیریت موثر و تعهد به کیفیت را تضمین میکند.
- عدم ثبات هدف و نداشتن برنامهریزی بر اساس آن
- توجه به سود کوتاهمدت و عدمتوجه به ادامه فعالیت سازمان در آینده بلندمدت
- ارزیابی عملکرد و بررسیهای سالانه
- جهشهای شغلی در بین مدیران و کارکنان در کسبوکارهای مختلف
- مدیریت با تمرکز بر روی دادههای موجود
- هزینههای بالای پزشکی
- هزینههای بالای مسئولیتها
چرخه دمینگ (PDCA)
چرخه دمینگ که اغلب آن را با عنوان چرخه PDCA شناخته میشود، یک مدل فوقالعاده ساده برای بهبود مستمر است. این چرخه شامل چهار مرحله به شرح زیر است:
- برنامهریزی (PLAN) برای ایجاد تغییرات
- انجام (DO)تغییرات در مقیاس کوچک
- بررسی (CHECK) نتایج و فرآیندهای انتخابی
- اجرای (ACT) فرآیند تغییر
کلام آخر
همانطور که در این مطلب خواندید، ادوارد دمینگ در کنار بزرگان دیگر علم مدیریت از جمله فردریک تیلور و هنری فورد شناخته میشود و دستاوردهای مهمی از جمله دهها کتاب و مقالات علمی داشته است. نام ادوارد دمینگ و کنترل کیفیت به یکدیگر گره خورده است. فلسفه دمینگ در مدیریت کیفیت بر مبنای همکاری و بهبود مستمر شکل گرفته بود که اشتباهات را به عنوان فرصتی برای بهبود تعریف میکرد.
در یکی از جملات ادوارد دمینگ هدف رهبری به این شکل توصیف شده است:
«هدف رهبری باید بهبود عملکرد انسان و ماشین، بهبود کیفیت، افزایش بازدهی و بهطور همزمان ایجاد افتخار در کار برای مردم باشد. به بیان دیگر، هدف رهبری صرفا یافتن و ثبت شکستهای افراد نیست، بلکه حذف علل شکست است: کمک به مردم برای انجام کار بهتر با تلاش کمتر.»
با توجه به این نظریه، شناخت تئوریهای ادوارد دمینگ و اخذ گواهینامه ایزو کنترل کیفیت نقش موثری در بهرهوری سازمان دارد.
سوالات متداول
تئوری تنوع و حل مسئله، اصول چهاردهگانه مدیریت، چرخه دمینگ و هفت بیماری کشنده مدیریت از جمله مهمترین تئوریهای ادوارد دمینگ هستند.
ادوارد دمینگ به خاطر دیدگاه آماری نسبت به مسائل کیفی، گام مهمی در مدیریت کیفیت در صنعت تولید برداشت و به عنوان پدر کنترل کیفیت مشهور شد.
برنامهریزی (PLAN)، انجام تغییر (DO)، بررسی (CHECK) و اجرای تغییر (ACT)
بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!