کارآفرینانی که با مهارتهای مدیریتی به دنیا میآیند بسیار کمیاب و دارای تواناییهای خاص هستند. بخش بزرگی از کارآفرینانی که امروز در دنیا به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند، افرادی هستند که این مهارتها را یاد گرفتهاند! بله، خوشبختانه مهارتهای مدیریت کارآفرینی برای کسانی که استعداد ذاتی مدیریتی ندارند، قابل آموختن و به کار گرفتن است. برای بیان این موضوع از طریق تعریف مدیریت میتوانیم بگوییم مدیریت کارآفرینی علمی است که به یک کارآفرین قدرت میدهد تا بتواند دیگران را به نحوی موثر برای رسیدن به اهداف سازمان هدایت کند. در ادامه با مدیریت کارآفرینی و اصول آن بیشتر آشنا خواهید شد.
تعریف مدیریت کارآفرینی
کارآفرینان معمولا دارای ویژگیهای خاصی مثل نوآوری و اشتیاق هستند که به آنها کمک میکند تا یک کسبوکار جدید را ایجاد کنند. اما برای یک سرمایهگذاری تجاری جدید با جهتگیری دقیقتر لازم است که آنها مدیریت کارآفرینی را یاد بگیرند! درک ساختار مدیریت میتواند به این افراد کمک کند تا در مسیر پیشرفت تجارت خود گام بردارند. اما مدیریت کارآفرینی چیست؟
پیتر دراکر، مدیریت کارآفرینی را به عنوان روش بهکارگیری دانش کارآفرینانه و استفاده از آن برای افزایش اثربخشی سرمایهگذاری در کسبوکار جدید و همچنین کسبوکارهای کوچک و متوسط تعریف میکند. رابرت پرایس از موسسه جهانی کارآفرینی هم مدیریت کارآفرینی را روش استفاده از دانش کارآفرینی برای افزایش اثربخشی کسبوکارهای نوپا میداند. بهطور کلی مدیریت کارآفرینی روشی است که به نوآوری ذاتی کارآفرینی، ساختار مدیریتی محکمتری میدهد.
بسیاری از کارآفرینان احتمالا ایدههایی برای کسبوکار خود و راهاندازی آن دارند، اما نمیدانند چگونه آنها را بهطور موثر کنترل و مدیریت کنند. وظیفه مدیریت کارآفرینی این است که یک کسبوکار را بدون محدود کردن خلاقیت و اشتیاق کارآفرین در مسیر رشد هدایت کند. به بیان سادهتر میتوان گفت “دانش کارآفرینی” محدود به مفاهیم، مهارتها و طرز فکری است که صاحبان کسبوکار برای شروع و رشد کار خود باید از آنها استفاده کنند.
اما “مدیریت کارآفرینی” نگران مسائل مدیریتی حیاتی برای این کارآفرینان است. یعنی مدیریت کارآفرینی بهطور مستمر و متمرکز، موضوعات حیاتی مدیریتی را حلوفصل میکند. در واقع مدیریت کارآفرینی به یک کارآفرین کمک میکند تا بتواند به سوالات زیر پاسخ دهد:
- این کسبوکار در مورد چیست؟ (بیانیه ماموریت و ارزشها)
- به کجا باید برود؟ (اهداف)
- چگونه به آنجا خواهد رسید؟ (توسعه و رشد)
- برای رسیدن به آنجا به چه چیزی نیاز دارد؟ (نیروها و منابع)
- کدام ساختار بهتر است؟ (توانمندیهای سازمانی)
- به چه میزان سرمایه و زمان نیاز دارد؟ (استراتژی تامین مالی)
- چگونه مقصد نهایی را تشخیص خواهد داد؟ (چشمانداز موفقیت)
تفاوت مدیریت کارآفرینی و مدیریت شرکتی
کارآفرینان برخلاف مدیران، بهطور مستقیم در روابط پیچیده بین مدیریت مالی و استراتژی کسبوکار درگیر هستند. آنها همچنین باید تصمیماتی بگیرند که ممکن است خطرات شخصی برای آنها داشته باشد. مدیریت کارآفرینی به این افراد یاد میدهد که چگونه چنین نقشها و ریسکهایی را کنترل کنند. این موضوع میتواند تفاوت معنادار بین مدیریت کارآفرینی و سایر شیوههای مدیریتی را بیان کند. رابرت هیریچ و مایکل پیترز، نویسندگان کتاب کارآفرینی میگویند مدیریت یک کسبوکار با مدیریت شرکتی در پنج موضوع زیر تفاوت اساسی دارد:
- جهتگیری استراتژیک
- متعهد بودن به فرصتهای پیش رو
- متعهد بودن به منابع
- کنترل منابع
- ساختار مدیریت
اهمیت مدیریت کارآفرینی
کارآفرینی یکی از مفاهیم مهم در مدیریت کسبوکار است. کارآفرین کسی است که یک فعالیت اقتصادی یا کسبوکاری را راهاندازی میکند. اما همه کارآفرینان دانش و مهارت کافی برای راهاندازی یک کسبوکار موفق را ندارند! پس چه باید کرد؟ اینجاست که مدیریت کارآفرینی به کمک میآید. مدیریت کارآفرینی نوعی از مدیریت است که میتواند به افراد در شرف تاسیس یک استارتآپ یا هر نوع فعالیت تجاری دیگر، درک عمیقی از نیازها و ضروریات کار بدهد. داشتن یک برنامه مدیریت کارآفرینی مهم است؛ چون اهداف زیر را دنبال میکند:
تعیین اهداف روشن
یک برنامه مدیریت کارآفرینی به شما کمک میکند تا اهدافی را که میخواهید از طریق کسبوکار خود بهدست آورید، تعیین کنید. این شامل اهداف کوتاهمدت مانند تولید و راهاندازی اولین محصول یا خدمات و اهداف بلندمدت مثل دستیابی به مقدار معینی فروش در زمان مقرر است. داشتن اهداف روشن به افراد درگیر در یک کسبوکار کمک میکند تا انگیزه خود را حفظ کرده و برای رسیدن به یک خواسته واحد تلاش کنند. علاوه بر این، مدیریت کارآفرینی کمک میکند تا بدانید برای رسیدن به این اهداف چه کارها و فعالیتهایی باید انجام دهید.
هماهنگ کردن اقدامات
وقتی همه اقدامات خود را هماهنگ میکنید، دستیابی به اهداف آسانتر میشود. مدیریت کارآفرینی به شما در شناسایی و تعیین اقدامات لازمالاجرا و افرادی که باید آن کارها را انجام دهند، کمک میکند. نقشهبرداری از این اقدامات هم باعث میشود تا قبل از شروع، وظایف و اقدامات جامانده و فراموش شده را شناسایی کرده و اطمینان حاصل کنید که هر وظیفه برای اجرا حداقل به یک نفر واگذار شده است.
بهبود مدیریت منابع
کسبوکارهای جدید معمولا با منابع محدودی از بودجه، کارکنان و زمان مواجه هستند. در نتیجه تلاش میکنند تا با رشد پایگاه مشتریان خود، منابع بیشتری کسب کنند. بنابراین برای یک مدیر کارآفرین مهم است اطمینان حاصل کند که از منابع موجود بهطور موثر استفاده شود. شما از طریق مدیریت کارآفرینی میتوانید تعیین کنید که منابع خود را کجا مصرف کنید. این تضمین میکند که از تمام منابع موجود استفاده کرده و بهرهبرداری به بهترین شکل ممکن انجام گرفته است.
ایجاد استانداردهای عملکرد
از طریق یک برنامه مدیریت کارآفرین میتوانید نتایج مورد انتظار و زمان رسیدن به آنها را مشخص کنید. همچنین میتوانید از اینها به عنوان استانداردهای عملکرد خود استفاده کرده و قضاوت کنید که آیا کسبوکار شما طبق برنامه است یا خیر. به عنوان مثال اگر طبق هدف، عرضه محصولی را طی یک برنامه شش ماهه در نظر گرفتهاید، میتوانید در نیمه راه، پیشرفت سه ماهه خود را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید که نیمی از فرآیند به انتها رسیده است. اگر اینطور نیست، میتوانید روشها را تغییر دهید تا امکان دستیابی به هدف آسانتر شود.
تعادل ریسک
یک طرح مدیریت کارآفرینی مشخص میکند که چگونه کارآفرین بین ریسک شخصی و نقش خود در شرکت تعادل برقرار میکند. یادگیری نحوه برقراری تعادل در ریسکهای شخصی به کارآفرینان کمک میکند تا برای مسائل غیرمنتظره آمادگی بهتری داشته باشند. به عنوان مثال تعادل ریسک میتواند مشخص کند که کارآفرین قادر است چه مقدار از پول خود را با خیال راحت سرمایهگذاری کند.
اصول مدیریت کارآفرینی
مدیریت کارآفرینی دارای چندین اصل است که هدف آن، کنترل بیشتر کارآفرینان بر مسیر و موفقیت کسبوکار خود خواهد بود. موارد زیر به عنوان اصول مدیریت کارآفرینی در نظر گرفته میشوند:
بیانیه ماموریت و ارزشها
بیانیه ماموریت توضیحی درباره چرایی وجود یک شرکت کارآفرینی است. هدف این است که بتوانید تعریف کنید چرا کسبوکار را شروع کردهاید و امیدوار هستید به چه هدفی برسید. این بیانیه ارزشهایی را که میخواهید کسبوکار شما به آنها دست یابد، توصیف میکند. مثلا توسعهدهنده یک اپلیکیشن تلفن همراه در حوزه عکاسی ممکن است به خلاقیت و آسانی دسترسی به عنوان بیانیه ماموریت خود اشاره کند. ارزشهای مشترک برای کارآفرینان عبارتند از:
- نوآوری
- تنوع
- کنجکاوی
- پایداری
- شجاعت
- شور و اشتیاق
اهداف خاص
مدیریت کارآفرینی شامل تعیین اهداف مشخص برای یک سرمایهگذاری جدید است. تعیین اهداف خاص ممکن است به کارآفرین کمک کند تا نوآوری خود را برای دستیابی به یک نتیجه خاص مدیریت کند. به عنوان مثال یک توسعهدهنده برنامه موبایل ممکن است هدف خود را ده هزار دانلود تا پایان سال تعیین کند. در این شرایط کارآفرین به جای توسعه ویژگیهای اضافی برای برنامه، بر بازاریابی آن تمرکز میکند. این اهداف در راستای بیانیه ماموریت و چرایی شرکت بوده و میتوانند بلندمدت یا کوتاهمدت باشند.
راهبرد یا استراتژی رشد و پیشرفت
مدیریت کارآفرینی از طریق استراتژی رشد تعیین میکند که چگونه به اهداف سازمان خواهد رسید. آنها منابع مورد نیاز و بهترین شکل بهرهبرداری از آنها را در نظر میگیرند. برای کارآفرینان مهم است که برای برنامهریزی استراتژی رشد و استفاده کارآمد از منابع وقت کافی بگذارند. استراتژیهای رشد رایج برای کسبوکارهای جدید شامل نفوذ به بازار، گسترش محصول و تنوع است. استانداردهایی مانند ایزو ۵۶۰۰۰ به سازمانها اجازه میدهند تا به درک مشترکی از مفاهیم نوآورانه رسیده و خود را در دنیای در حال تغییر امروز بهبود دهند.
ساختار سازمانی
ساختار یک سازمان تعیین میکند که فرآیندها چگونه در سراسر سازمان جریان یابند. به عنوان مثال، شما به عنوان رئیس یک کسبوکار ممکن است ایجاد یک طرح تبلیغاتی جدید را به مدیر بازاریابی خود بسپارید. این موضوع باعث میشود تا وظایف مختلفی به افرادی که در بخش بازاریابی شرکت شما کار میکنند محول شود. ساختار اساسا سلسه مراتب کسبوکار شما را مشخص میکند. برای کارآفرینان مهم است که بهترین ساختار را برای کسبوکار خود در نظر بگیرند تا یک مجموعه کارآمد را پیادهسازی کنند. با ایجاد یک ساختار سازمانی منظم و اثربخش، همه میدانند که به چه کسی باید گزارش دهند و این کار در مجموع به فرآیند تصمیمگیری کمک میکند.
افراد مناسب
استخدام افراد مناسب گام مهمی برای کارآفرینان جهت ایجاد یک تیم کارآمد و موثر است. با پیشرفت کسبوکار، آنها ممکن است تصمیم بگیرند برخی از وظایف را محول کنند و به دنبال افراد مناسب برای آنها بگردند. اولین کارمندان هم منابع مهمی برای کمک به کسبوکار در دستیابی به اهداف اولیه هستند. یک کارآفرین در هنگام انتخاب یک تیم معمولا به دنبال افرادی است که مهارتها و دانش مناسبی داشته و همچینن در محیط شرکت به راحتی کار کنند. لازم است که کارکنان با اهداف خاص سازمان هماهنگ بوده و توانایی حفظ تعامل با یکدیگر را داشته باشند.
استراتژی مالی
کارآفرینان تعیین میکنند که چگونه میخواهند منابع مختلف کسبوکار خود را هزینه کنند. ایجاد یک استراتژی مالی قوی میتواند به کارآفرین کمک کند تا از وضعیت مالی خود در هنگام تهیه برنامههای تجاری درک مناسبتری داشته باشد. در مدیریت کارآفرینی، کارآفرین تمام منابع مالی خود را مشخص میکند. آنها همچنین جزئیات عملیات مختلف خود و زمان نیاز به انجام این پرداختها را هم از قبل تعیین کرده و توضیح میدهند. یعنی فرد میداند که در چه زمانی و کدام مرحله از فرآیند رشد کسبوکار خود به تزریق پول و اختصاص چه مقدار منابع مالی نیاز دارد.
چشمانداز موفقیت
داشتن چشمانداز موفقیت برای یک کسبوکار کارآفرینانه بسیار مهم است. در واقع این چشمانداز همان آیندهای است که شما برای کسبوکارتان در نظر گرفته اید. این چشمانداز فراتر از اهداف تعریف شده سازمان است و زمینه را برای تحقق اهداف کوچکتر فراهم میکند.
نقش مدیریت کارآفرینی در مقابله با ریسک
ریسکهای محاسبه شده بخشی از هر سرمایهگذاری تجاری هستند. به همین دلیل درک ساختار ریسک و عدم قطعیت در مدیریت هر کسبوکار بسیار مهم و حیاتی است. رویدادهای چند سال اخیر در سراسر جهان نشان دادهاند که در دنیای تجارت امروز، ریسک یک واقعیت است. هر سرمایهگذاری باید سیستمها و فرآیندهای مدیریتی لازم را نه تنها برای شناسایی ریسکهای مرتبط با فعالیت تجاری، بلکه برای اندازهگیری، نظارت و کنترل موثر آنها داشته باشد.
شناسایی و قدرت مقابله با خطرات بالقوه در سرمایهگذاری بسیار کلیدی هستند. این موارد، مهارتهای رهبری و مدیریت کارآفرین را نشان داده و اعتبار فرد را نزد سرمایهگذاران و شرکای استراتژیک افزایش میدهد. ضمنا اعتماد به نفس او را بالا برده و به سرعت کانالهای ارتباطی را باز میکند. استراتژی مقابله با ریسک و عدم قطعیت شامل سه جزء کلیدی است:
- طرح کسبوکار (خط کلی کار که حتی در سختترین شرایط هم راهنمای شما خواهد بود)
- دانش کارآفرینی (شناخت مشکلات و مخاطرات پیش رو)
- مدیریت کارآفرینی (مهارت هدایت و کنترل مشکلات ایجاد شده)
افزایش آگاهی و تلاش برای پیروی از استراتژیها و مفاهیم ذکر شده، افراد را به متخصصان خبره در زمینه ریسک تبدیل میکند. در واقع مدیریت کارآفرینی باعث میشود تا کارآفرینان به افراد متخصصی تبدیل شوند که ریسکها را میشناسند، از نحوه مدیریت آنها آگاه هستند و در محیطهای پرخطر احساس ترس و نگرانی ندارند. ایجاد یک استراتژی موثر برای مقابله با ریسک و عدم قطعیت، چیزی است که این کارآفرینان را از افراد بازنده متمایز میکند.
ریسکهای پیش روی مدیریت کارآفرینی
ریسکپذیری برای سرمایهداری ضروری است. بدون ریسک، سیستم سازمانی نمیتواند آزادانه کار کند. اگرچه همه خطرات و چالشها قابل پیشبینی نیستند، اما پس از شناسایی کلی میتوان آنها را توسط کارآفرینان اصلی، مدیران اجرایی و اعضای هیئت مدیره که با هم همکاری میکنند مدیریت کرد. همه ما به نوعی اعتقاد داریم که کارآفرینی کاری مخاطرهآمیز است؛ اما واقعیتها شگفتانگیز هستند. برآوردهای پایگاه داده SBA نشان میدهد که از حدود هشتصد و پنجاه هزار کسبوکار جدید که هر سال آغاز میشوند، حدود ۶۰ درصد آنها در شش سال اول و بیش از ۷۰ درصد در هشت سال اول شکست میخورند. در ادامه به ریسکهایی که مختص سرمایهداری کارآفرینی هستند اشاره میکنیم. مدیریت کارآفرینی میداند که چگونه این ریسکهای خاص را مدیریت کند.
ریسک اقتصادی
ریسک اقتصادی به چگونگی دنیای تجارت امروز بستگی دارد و کارآفرین به دنبال پاسخ این سوال است که فرصتها برای این سرمایهگذاری چگونه است؟ ریسک اقتصادی به تهدیدهای ژئوپلیتیکی، چرخههای اقتصادی، نرخ بهره و مقررات دولتی هم بستگی دارد.
ریسک افراد
این ریسک در مورد تیم سرمایهگذاری است. این که افراد چطور دور هم جمع شدهاند؟ آیا قبلا با هم همکاری داشتهاند؟ آیا آنها میتوانند با هم مراحل رشد را پشت سر بگذارند یا هر کسی ساز خودش را خواهد زد؟
ریسک بازار
پویایی این بخش از صنعت چگونه است؟ آیا فضای کافی برای رشد کسبوکار در آن وجود دارد؟ خطرات حضور سایر رقبا در بازار چگونه است؟
ریسک فنی
آیا محصول عملکرد مناسب و درستی دارد؟ فناوریهایی که در آینده به بازار عرضه خواهند شد با چه سرعتی بر روند بیارزش یا کم ارزش شدن این محصول تاثیر میگذارند؟
ریسک استراتژیک
این شامل ارتباط ریسک با واحدهای استراتژیک و یافتن استراتژی عملیاتی مناسب با یک مدل تجاری ماندگار است و به این سوال پاسخ میدهد که آیا مزیت رقابتی پایداری وجود دارد؟
ریسک مالی
آیا این سرمایهگذاری یا فعالیت در حال حاضر میتواند تامین مالی شود؟ در مورد دورههای تامین مالی بعدی چه ضمانتی وجود دارد؟ زمانی که رشد و ترقی کسبوکار آغاز شود و نیاز به تزریق پول داشته باشیم چطور؟
ریسک شخصی
کارآفرینان باید فداکاریهای زیادی در مسیر پیشرفت کسبوکار داشته و گاهی خانواده، دوستان، تعطیلات و… در اولویت دوم آنها قرار میگیرند. آیا کارآفرینان اصلی میتوانند واقعا متعهد باشند؟
نتیجهگیری
کارآفرینی به عنوان حوزهای اثربخش و مهم در کسبوکار شناخته میشود. چون کارآفرین علاوه بر ایجاد یک کسبوکار برای خود، در ایجاد اشتغال و درآمدزایی برای دیگران هم نقش مستقیم دارد. برای یک کارآفرین، شکست به معنی از دست دادن اعتبار، سرمایه، اموال و گاهی حتی فروپاشی روابط خانوادگی است. به همین دلیل، مدیریت کارآفرینی نقش بسیار حیاتی داشته و به کارآفرینان جهت بهرهگیری از مهارتهای مدیریتی در کسبوکارشان کمک میکند. چنانچه به دنبال کسب اطلاعات بیشتر درباره انواع مدیریت و مسائل این حوزه هستید میتوانید از مقالات موجود در وبسایت ما استفاده کنید. جهت کسب اطلاعات بیشتر با مشاوران و کارشناسان ما تماس بگیرید.
بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!