مدیریت ژاپنی یکی از مدلهای مدیریت معروف است که بر نظریههای مختلف انگیزشی انسانی استوار است. نظریههای X، Y و نسخههای مختلف نظیر تئوری Z در مدیریت منابع انسانی ، رفتار سازمانی، ارتباطات سازمانی و توسعه آن مورد استفاده قرار میگیرند. وظیفه کلیدی در اصول مدیریت ژاپنی، فراهم کردن محیطی است که اعضای تیم امکان شکوفایی داشته باشند. برای دستیابی به این هدف، مدیر باید همواره در دسترس باشد و دانش فنی و تجربه خود را با گروه به اشتراک بگذارد.
در ازای این رویکرد باز، اعضای تیم هم بهطور کامل مدیریت را در جریان تغییرات و جریان کار قرار میدهند. بدیهی است که وقتی افراد وظیفه اجرای تصمیماتی را بر عهده دارند که خودشان در اتخاذ آنها نقش داشتهاند، بهطور فعالتری در روند کار و شکل دادن به سیاستهای شرکت همکاری میکنند و این یکی از مهمترین نقاط قوت در سبک مدیریت ژاپنی است. این رابطه متقابل در تعریف مدیریت ژاپنی، اساس مدیریت خوب و کار تیمی را تشکیل میدهد. در این مطلب از کیو سی بی شما را با تئوری Z (تعریف مدیریت ژاپنی) و ویژگیهای آن آشنا خواهیم کرد.
تاریچه مدیریت ژاپنی
زمانیکه صنعت ژاپن در مراحل اولیه خود بود، بازار ژاپن برای افزایش تولید داخلی بسیار کوچک محسوب میشد. ژاپن برای توسعه بیشتر، به یک بازار جهانی نیاز داشت و با ایجاد بازار صادرات، توانست اقتصاد خود را از نظر ساختاری متحول کند و امکان دسترسی به فناوریهای مختلف را توسعه بدهد.
ژاپنیها از روشهای مختلفی برای اجرای استراتژی خود استفاده کردند. یکی از این روشها، واردات فناوریهای موردنیاز بود که از خطرات ناشی از هزینههای تحقیقوتوسعه جلوگیری میکرد. سپس روی استعدادهای مهندسی برای بهرهوری بالا و نوآوری تمرکز کردند و در نهایت بهطور مستمر برای بهبود کیفیت و دستیابی به بالاترین سطوح کیفیت و فراتر از آن تلاش کردند. اصول مدیریت ژاپنی بر پایه احترام قاطع به مشتریان و بهکارگیری تولید ناب و حذف ضایعات شکل گرفت.
در طول دهه 1980، صنعت آمریکا دچار سونامی تقاضا برای محصولات و وارادات محصولات ژاپنی، به ویژه در صنعت خودرو، شد. مصرفکنندگان آمریکایی به دو دلیل به دنبال محصولات ژاپنی بودند: اول محصولات با کیفیت بالا و دوم قیمت پایین محصولات. موفقیت ژاپن و سبک مدیریت ژاپنی نشان میدهد که برای دستیابی به توسعه صنعت پایدار، نیازی به سرمایهگذاری انبوه برای تحقیق و توسعه یا منابع طبیعی فراوان نیست.
موفقیت ژاپن در بین سبک های مدیریت نشانگر اهمیت کیفیت به عنوان یک متغیر استراتژیک است.
کشور ژاپن، سالیان سال به عنوان یک مقلد شناخته میشد، زیرا برای فناوریهای خود را از کشورهای دیگر الگو میگرفت اما با ایجاد شایستگی در تطبیق محصول و سرعت بخشیدن به فرآیندها، توانست کیفیت برتر با قیمتهای رقابتی به بازار ارائه کند که تبدیل به یکی از مهمترین مزیتهای آنها در بازارهای جهانی شد. ژاپن به دنیا نشان داد که روشهای تولید کارآمد و کنترل کیفیت میتواند بر معایبی مثل هزینه حملونقل و… غلبه کند.
تئوری Z در سبک مدیریت ژاپنی
ژاپنیها تاثیر فوقالعادهای بر بازارهای جهانی از جمله صنایع الکترونیک، ساعت، خودروسازی، کشتیسازی، دوربین و… داشتهاند. انتشار داستانهای موفقیت سبک مدیریت ژاپنی، توجه شرکتهای آمریکایی را جلب کرد. در نهایت، انتشار کتابی با عنوان (نظریه Z) به نویسندگی ویلیام اوچی، نظریهها و اصول مدیریت ژاپنی را در سراسر دنیا برجسته کرد. ویلیام اوچی، متولد آمریکا بود اما مدتزمان زیادی از زمان خود را صرف مطالعه رویکرد سبک مدیریت ژاپنی کرده بود.
نظریه Z، یکی از سبک های مدیریت است که ارتباط مستقیمی با فرهنگ سازمانی و نگاه کارکنان نسبت به باورها، ارزشها و اصول مدیریت دارد. ویلیام اوچی در این نظریه ویژگی های مدیریت ژاپنی را ارائه کرد و در عین حال، به توضیح شیوههای مدیریت آمریکایی پرداخت. تجارت و مدیریت آمریکایی به دلیل ماهیت فردگرایی خود معروف هستند که در تضاد شدید با نگرش جمعگرایی اصول مدیریت ژاپنی قرار میگیرد.
«مهمترین ماموریت یک مدیر ژاپنی ایجاد رابطه سالم با کارکنان است تا احساس کنند که کارکنان و مدیران همه مانند یک خانواده هستند.»
Akio Morita
نتیجه تئوری Z، توسعهای فراتر از تئوری X و نظریه Y (بهترین شیوههای مدیریت شرقی و غربی) ارائه کرد. اوچی ادعا کرد که مزایای تئوری Z، کاهش جابهجایی کارکنان، افزایش تعهد، بهبود روحیه و رضایت شغلی و افزایش شدید بهرهوری است. طبق این نظریه، سازمان باید درک درستی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه داشته باشد چراکه انگیزه کارکنان، تحتتاثیر عوامل اجتماعی و سازمانی است. در مدیریت ژاپنی، مدیران به تولید، رفاه و انگیزه کارکنان خود توجه دارد.
ویژگی های تئوری Z
برای آشنایی با ویژگی های مدیریت ژاپنی، باید با ویژگیهای تئوری Z آشنا شوید. این نظریه دارای 7 ویژگی مهم است که در این قسمت شما را با این موارد آشنا خواهیم کرد.
1.سازمان برای اشتغال بلندمدت اهمیت قائل است
اشتغال بلندمدت یکی از ویژگی های مدیریت ژاپنی در تئوری Z است. این سازمانها معمولا تعهدات مادامالعمر به کارکنان خود میدهند و در ازای این تعهدات، انتظار وفاداری از طرف کارکنان دارند. این امر موجب ثبات در سازمان و افزایش امنیت شغلی در بین کارکنان میشود. چنین سیستمی، حس هویت را در کارکنان ایجاد میکند و رفتار سازمانی متعهد نسبت به شرکت شکل میگیرد
2.سازمان از تصمیمگیریهای توافقی استفاده میکند
در مدیریت ژاپنی، مسئولیت کارکنان به شکل یک مجموعه در نظر گرفته میشود و فرآیند تصمیمگیری نیز به شکل مشارکتی انجام میگیرد. این ویژگی در ساختار سازمانی، امکان گردش اطلاعات را فراهم میکند. تصمیمگیری جمعی که در ژاپنی با نام RINGI شناخته میشود، که بر نیاز به جریان اطلاعات از پایین به بالا تاکید میکند. این شیوه مدیریتی باعث میشود که مدیریت ارشد بیشتر رویکرد نظارتی داشته باشد تا رویکرد عملی. در سبک مدیریت ژاپنی، اجماع تصمیمگیری از سطوح پایین سازمان سرچشمه میگیرد و باعث میشود کارکنان در اجرای این تصمیمات عملکرد بهتری از خود نشان بدهند.
3.مسئولیتپذیری مناسب کار و افراد را مد نظر قرار میدهد
در مدیریت ژاپنی، احساس مسئولیتپذیری ذاتی در میان کارمندان پرورش مییابد که بهصورت مشارکتی کار کنند. با این فرهنگ سازمانی، کارکنان همواره در قبال مسئولیتها و اخلاق کاری خود مسئول هستند. علاوهبراین، رقابت بین کارگران ممنوع است. مشخصه سبک مدیریت ژاپنی، هماهنگی، همکاری و اجماع است. حضور در چنین محیطی، به رشد مسئولیتپذیری کارکنان کمک میکند، آگاهانه کار میکنند و نتایج بهتری میگیرند.
4.ارزیابی عملکرد با میزان ارتقا با یکدیگر متناسب باشند
ارزیابی عملکرد در سازمان چیست و چگونه باید انجام شود؟ بررسی این عامل باید از همه جهت آهسته و ثابت باشد. درک عملکرد یک فرد و ظرفیت او، مستلزم بررسی طولانیمدت است. یکی از ویژگی های مدیریت ژاپنی این است که بلوغ و تجربه فرد را مورد بررسی قرار میدهد. به همین دلیل هنگام ارزیابی عملکرد باید به اولویت و شایستگیها توجه شود. نادیده گرفتن این جنبه، موجب بروز رقابت ناسالم در میان کارکنان میشود. در مدیریت ناب، ژاپنیها ارزیابی عینی عملکرد را برای درک شایستگی فرد و ارتقا یا افزایش حقوق انجام میدهند. به همین خاطر نرخ ترفیعات در این سازمانها بسیار آهسته است.
5.کارکنان چشمانداز و مسیر شغلی تخصصی در حوزه فعالیت خود دارند
برای داشتن یک حرفه نسبتا تخصصی، کارمندان باید به شیوههای مختلف تحت آموزش باشند تا بتوانند با هر شرایط کاری سازگار شوند. این امر موجب افزایش اعتمادبهنفس و انعطافپذیری کارکنان خواهد بود. چرخش شغلی و داشتن چشمانداز از آینده شغلی، یک جنبه ضروری در آموزش است. بنابراین میتوان گفت که انطباق فناوری جدید در مدیریت ژاپنی از طریق آموزش، راحتتر به مرحله اجرا میرسد.
6.کنترل غیررسمی در سازمان وجود دارد
در سازمانهایی که از سبک مدیریت ژاپنی استفاده میکنند، کنترل اقدامات به صورت غیررسمی صورت میگیرد، اما عملکرد از طریق مکانیسمهای رسمی اندازهگیری میشود.
7.نگرانی کلی نسبت به کارکنان وجود دارد
یکی از ویژگیهای تئوری Z در بین سبک های مدیریت، نگرانی برای کارکنان است. در مدیریت ژاپنی، نگرانی برای کارکنان، فراتر از محل کار است که باعث میشود افراد، احساس ارزشمندی بیشتری داشته باشند.
ویژگی های تئوری Z عبارتند از:
- شغل بلندمدت
- مشارکت در تصمیمگیری
- مسئولیتپذیری کارکنان
- ارتقای شغلی متناسب با ارزیابی عملکرد
- چشمانداز و مسیر شغلی تخصصی
- نگرانی فراتر از کار نسبت به کارمندان
- کنترل غیررسمی کارکنان
نقاط ضعف نظریه Z در مدیریت ژاپنی
این سبک مدیریتی، مانند هر روش دیگری، دارای نقاط قوت و نقاطی ضعف مختلفی است. از جمله انتقاداتی که نسبت به این روش ارائه شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- این نظریه اصلا جدید نیست و به نوعی بسط نظریههای قبلی است که محبوبیت پیدا کرده است.
- تحقیقات پشتیبان این نظریه محدود است.
- نمیتوان معیارهای مفیدی برای زمان صحیح استفاده از این نظریه به مدیران ارائه کرد.
- شرکتهای کمثبات در صنعت نرمافزار، فناوری اطلاعات و سایر صنایع مرتبط با فناوری پیشرفته نمیتوانند اشتغال مادامالعمر را تضمین کنند.
- آهسته بودن فرآیند ارتقا با توجه به تجربه و عملکرد فرد ممکن است برای کارکنان ناامیدکننده باشد.
کلام آخر
یکی از اولین نمونههای اجرای سبک مدیریت ژاپنی در صنعت، در شرکت تویوتا بود. فرهنگ سازمانی تویوتا و توجه به شیوه مدیریت ناب یکی از عوامل موفقیت این شرکت در سراسر جهان بود. با وجود همه نقدهایی که به مدیریت ژاپنی و تئوری Z وارد شده، این نظریه در مدیریت کارآمد منابع انسانی و ایجاد تعادل بین رفتار انسانی با محیط سازمانی کمک بسیاری کرده است. توجه مدیران به ویژگیهای روش Z، باعث شده که کارکنان احساس بهتری نسبت به کار خود داشته باشند و برای موفقیت سازمان تلاش بیشتری بکنند.
سوالات متداول:
شغل بلندمدت، مشارکت در تصمیمگیری، مسئولیتپذیری کارکنان، ارتقای شغلی متناسب با ارزیابی عملکرد، چشمانداز و مسیر شغلی تخصصی، نگرانی فراتر از کار نسبت به کارمندان، کنترل غیررسمی کارکنان
تئوری Z بر مبنای مدیریت ژاپنی ارائه شده که برای افزایش وفاداری کارکنان، افزایش اشتغال پایدار، بهرهوری و رضایت کارکنان روی تمرکز بر رفاه آنها تاکید دارد.
این تئوری توسط فردی به نام ویلیام اوچی در کتاب تئوری Z مطرح شد که از تعدیل ویژگیهای مدیریت آمریکایی و ژاپنی شکل گرفته بود.
بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!