معمولاً در تعریف فرهنگ سازمانی از ارزشها و اصول، اخلاق و مناسبات رفتاری و ابتکاراتی که به نحوه هدایت کارکنان اشاره دارد، نام میبریم. در این میان زمانی که حرف از فرهنگ سازمانی بد در یک ارگان مشخص میشود، احتمالاً موارد بالا بهصورت غلط و ناهنجار انجام گرفته است. در واقع مواردی که نام بردیم میتواند از سمتی نقاط قوت کار و یا از سمت دیگر، نقاط ضعف یک سازمان محسوب شود.
فرهنگ سازمانی مخرب میتواند عملکرد کل سازمان را مختل کرده و مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت را خدشهدار کند. به عنوان مدیر یک سازمان شما باید همواره در برابر نشانههای فرهنگ کاری سمی، هوشیار بوده و به دنبال بهبود آنها باشید. در این مطلب سعی کردهایم تا نشانههای فرهنگ سازمانی مخرب را با شما در میان بگذاریم. با ما در کیوسیبی همراه شوید.
فرهنگ سازمانی بد چیست؟
فرهنگ سازمانی بد معمولاً در مراکزی روی میدهد که تحت سلطه شیوهها، سیاستها و سبکهای مدیریتی باشد که عادات ناسالم و درگیریها را در بین اعضای تیم تداوم میبخشد. این امر میتواند برای کارکنان بسیار مضر باشد و مانع از بهرهوری و رشد حرفهای آنها شود. فرهنگ سازمانی بد همچنین میتواند منجر به ناخشنودی و نارضایتی شود و کارکنان را به جستجوی شغل در جایی دیگر سوق دهد.
در یک سطح مشخص فرهنگ سازمانی بد و سمی، نهاد محور است. این بدین معناست که معمولاً خطمشیها و رویههای شرکت با در نظر گرفتن خودش و نه نیروی کار طراحی میشود. همچنین فرهنگ سازمانی بد و منفی محل کار، اغلب به معنای سیاستهای کاری منسوخ شده است. به عنوان مثال:
- الزام به کار در دفتر که به اشتباه تصور میشود بیشترین بهرهوری ممکن را از کارمند میگیرد.
- ارائه برنامهریزیهایی که متناسب برای بودجه شرکت است، اما در عوض برای روند کاری کارمندان بسیار سخت و خستهکننده است.
در سمت دیگر برای رسیدن به اهداف، باید بدانیم که سازمان چیست. واقعیت این است که فرهنگ سازمانی قدرتمند و مثبت برای طول عمر و موفقیت تجاری شرکت بسیار مهم است. برای ایجاد یک فرهنگ جذاب که جویندگان کار را مجذوب خود کند و در عین حال کارکنان قدیمی را نیز حفظ کند، باید در مورد نوع فرهنگ سازمانی که قصد ایجاد آن را دارید خوب فکر کنید.
بنابراین مراقب نشانههای فرهنگ سازمانی مخرب باشید!
16 نشانه از فرهنگ سازمانی مخرب
حالا شما را با برخی از نشانههایی که منجر به فرهنگ سازمانی بد در مجموعه کاری میشود، آشنا میکنیم.
1. ارزشهای اصلی وجود ندارند!
- مشکل: شاید نگرانکنندهترین نشانه فرهنگ سازمانی بد، فقدان ارزشهای اصلی شرکت باشد. این مباحث نیروی محرکه یک سازمان هستند. نداشتن ارزشهای اصلی به این معنی است که فرهنگ سازمان شما بدون هیچگونه جهتگیری در باب اصول و ارزش، پیش میرود. در این بین خرده فرهنگهای ناخواسته باعث شکلگیری و تضعیف موفقیت کسب و کار شما میشود.
- راه حل: فهرستی از مفاهیم اصلی را پیشنویس و منتشر کنید. این لیست باید فهرست مجموعهای از ایدهآلها باشد که واقعاً برای تیم شما مهم هستند و به شما در دستیابی به اهدافتان کمک میکنند. قبل از اینکه آنها را با بقیه اعضای تیم در میان بگذارید، اطمینان حاصل کنید که مدیران C-suite، نمایندگان منابع انسانی و کارمندان بلندمدت با ارزشهای اصلی مدنظر شما همسو هستند. سپس، این ارزشها را با بقیه تیم مرور کنید. انجام این کار به برانگیختن رفتارها و نگرشهای مثبت و ایجاد یک فرهنگ سازمانی منسجم کمک میکند. در طول فرآیند استخدام به ارزشهای اصلی خود رجوع کنید تا مطمئن شوید که هر کارمندی که قرار است استخدام کنید با ارزشهای تیم شما همخوانی دارد.
2. مدیران از ارزشهای اصلی پیروی نمیکنند!
- مشکل: بدیهی است که کارمندان برای راهنمایی به مدیران نگاه میکنند. در تعریف مدیریت ممتاز همواره توجه به اصول و ارزشهای اصلی سیستم مورد توجه است. بنابراین اگر مدیریت ارشد و میانی از ارزشهای اصلی شما پیروی نکنند، کارمندان نیز از آن پیروی نخواهند کرد. بدتر از آن، کارمندان پس از چندی به مدیران بیاعتماد میشوند زیرا آنها قوانین حاکم را زیر پای گذاشتهاند. در نتیجه اقتدار بیاعتبار شده و شکاف آشکاری بین رهبری و کارکنان ایجاد خواهد شد.
- راه حل: الگو خود شمایید! سعی کنید با عملکرد صحیح خود، همه را مسئول نگه دارید. ارزشهای اصلی ضامن موفقیت سازمان هستند، بنابراین اطمینان حاصل کنید که این اصول سازمانی توسط هر یک از اعضای تیم شما حمایت میشود. نگه داشتن همه کارکنان با مجموعه استانداردهای یکسان، فرهنگ باز مبتنی بر برابری را تقویت میکند. همچنین به ترویج ارزشهای اصلی شما در تمام بخشها کمک میکند.
3. شایعات بیاساس!
- مشکل: شایعات حتی در مدرسه راهنمایی هم جالب نبود و مطمئناً در دفتر کار نیز اصلاً مناسب نیست. شایعات منجر میشود نیروی کار شما به گروههای کوچکتری تقسیم شوند. همچنین کارمندان را علیه یکدیگر قرار میدهد و فرهنگ بیاعتمادی ایجاد میکند.
- راه حل: اگر متوجه شدید که شایعات در محل کار در حال افزایش است، به این وضعیت رسیدگی کنید. سعی کنید افرادی را که به نظر میرسد بیشتر درگیر هستند، شناسایی کنید و با آنها به صورت جداگانه و با حفظ ادب صحبت کنید. همچنین باید به طور رسمی کل شرکت را مورد خطاب قرار دهید تا هر کارمند بداند که این رفتار قابل تحمل نخواهد بود.
4. رفت و آمد کارکنان بین شرکت شما و دیگر شرکتها بالا است.
- مشکل: مهاجرت کاری فراوان همیشه نشانهای تضمینشده از فرهنگ سازمانی بد و سمی است. فرهنگ بد نه تنها کارکنان را از خود دور میکند، بلکه جویندگان کار را نیز از جدیگرفتن سازمان شما باز میدارد. بیش از 30 درصد از کارگران میگویند در 90 روز اول کار را ترک کردند، زیرا «فرهنگ شرکت آن طور که انتظار میرفت، نبود.» و 20 درصد گزارش کردند که صنایع را به دلیل «محیط/فرهنگ کاری سمی» تغییر دادهاند. پس اگر با کارکنان مجموعه خود چپ و راست خداحافظی میکنید، احتمالاً آنها به دنبال یک مجموعه با فرهنگ کاری سلامت هستند.
- راه حل: زمان آن رسیده است که استراتژی فرهنگی شرکت خود را تقویت یا تغییر دهید. با این حال، برای انجام این کار باید ریشه مشکل را پیدا کنید. با کارمندانی که قصد خروج از سازمان شما را دارند، مصاحبه کرده و سعی کنید تا علت را جویا شوید. همچنین تلاش کنید تا بفهمید که چه چیز از فرهنگ سازمانی شما آنها را ناامید کرده است. از سوی دیگر با کارمندان قدیمی صحبت کنید تا ببینید چه چیزی در فرهنگ سازمانی آنها را ماندگار کرده است. حال نتایج را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید چه قسمتهایی به تقویت و بهبود نیازمندند.
5. رقابت غیردوستانه عاملی برای فرهنگ سازمانی بد
- مشکل: رقابت سالم برای تجارت بسیار خوب است. زیرا به کارمندان انگیزه میدهد و عملکردهای درخشان ایشان را تشویق میکند. این رقابت در نهایت به رشد شرکت شما کمک خواهد کرد. با این حال، داشتن رقابت به عنوان نقطه کانونی فرهنگ سازمانی مجموعه شما، نباید باعث ایجاد خصومت بین کارمندان شود.
- راه حل: اگر میبینید که افراد به شدت با یکدیگر رقابت میکنند، ممکن است در وهله اول خوشحال باشید. اما زیادهروی در این مورد و البته تشویق شما به زودی باعث ایجاد کدورت و مسائل حاشیهای خواهد شد. به علاوه قرار دادن افراد در برابر یکدیگر باعث ناامیدی آنها و تضعیف اعتماد به نفسشان خواهد شد. برای جلوگیری از موارد، عملکردها را در مقیاسی وسیعتر و خارج از جریانهای پاداشی و مادی بررسی کنید. پاداش شما برای تشویق عملکرد مدیران و کارمندان میتواند کارتهای هدیه برای خریداری کتاب، ثبت نام باشگاه بدنسازی، ماساژ و حتی دعوت به یک رستوران در روز جمعه باشد! علاوه بر این، با مدیریت ارتباطات سازمانی بستری را برای افراد ایجاد کنید تا از همکاران خود به خاطر کار خوبشان تشکر و قدردانی کنند، این کار باعث ایجاد انگیزه در کارمندان میشود.
6. تاخیر کارمندان و از دست دادن موقعیت کاری
- مشکل: تأخیر بیش از حد و یا میزان بالای غیبت نشانههای روشنی از فرهنگ سازمانی بد و برهمزننده نظم در ساختار سازمانی است. تأخیر کارمند شما باید به شما بگوید که آنها یا تنبل هستند! و یا موضوعی در سازمان شما آنها را بیعلاقه یا خسته کرده است.
- راه حل: برای شروع، اطمینان حاصل کنید که مدیران میانی و ارشد در راس ساعت مقرر به سر کار میآیند. زیرا کارمندان از مدیران یاد میگیرند، بنابراین اگر یکی از مدیران به طور معمول با 30 دقیقه تأخیر حاضر میشود، اعضای تیم او نیز تاخیر را موجه خواهند دانست. برخی اوقات افراد به دلیل یک موضوع موجه مانند رساندن کودکشان به مدرسه تاخیر دارند. شما باید ساعت را تنظیم کنید تا آنها نیز به کارشان برسند. اما اگر موارد بالا صحت ندارد، با مصاحبه خصوصی با افراد میتوانید مشکلی که باعث خستگی و بیرمقی آنها به کار شده را جستجو کنید و سپس در صدد بهبود آن برآیید.
7. از کارمندان قدردانی نمیشود!
- مشکل: پاداش و قدردانی بحث مهمی در تعریف رفتار سازمانی است. شما با قدردانی از کارمندان خود به آنها انگیزه لازم برای پیشرفت و رسیدن به اهداف را میدهید. بنا بر این تعریف، یکی از پایههای مهم موفقیت شما در گروی توجه، پاداش مادی و معنوی و قدردانی از زیردستان شما است. اما گاهی پیش میآید که شما به دلایلی از چند نفر خاص قدردانی میکنید. این باعث میشود اکثریت نیروی کار احساس کنند که کمارزشاند و تلاشهایشان به چشم نیامده است. این موضوع آغاز یک فرهنگ منفی در محل کار است که منجر به رقابت و خصومت بین کارکنان خواهد شد.
- راه حل: با مدیران میانی و ارشد در مورد تشکیل جلسات قدردانی ماهیانه یا فصلی از اعضای تیم صحبت کنید. به مدیران میانی بگویید گزارشات را جدی بگیرند زیرا این گزارشات میتوانند منبعی برای انتقادات سازنده و تصدیق کارهای بزرگ کارمندان باشد. علاوه بر این، در جلسه ماهانه خود برای کارکنان وقت بگذارید تا سایر اعضای تیم را بشناسند و از آنها قدردانی کنند. فیدبکهای مثبت به افراد انگیزه میدهد و به کارکنان اجازه میدهد تا با همتیمیهای خود ارتباطات سازندهای برقرار کنند.
8. مدیران به طور علنی از کارکنان انتقاد میکنند
- مشکل: همه کارمندان گاهی مرتکب اشتباهات میشوند. اما شما نباید به صورت علنی و در حضور بقیه آنها را بازخواست کنید.
- راه حل: این شعار را فراموش نکنید: «تمجید در ملاءعام، تصحیح اشتباه در فضای خصوصی!»
کلام آخر
فراموش نکنید برای تغییر فرهنگ سازمانی غلط، هیچوقت دیر نیست! حتی بعد از اینکه هشت فرهنگ سازمانی بد بالا را بررسی کردید، باید به طور معمول همواره رفتارها و نکات ریز مدیریتی سازمان خود را تجزیه و تحلیل کنید و با روشهای شناسایی فرهنگ سازمانی بد به هشت مورد بالا موارد جدیدتر را اضافه کنید. شما میتوانید قدرت فرهنگ شرکت خود را با اندازهگیری میزان مشارکت کارکنان و بازخوردهای تیم بسنجید. همچنین میتوانید در محافل دوستانه مانند ناهار از نظرات کارکنان خود مطلع شوید. به یاد داشته باشید که سختکوشی شما در دراز مدت نتیجه خواهد داد، بنابراین از مسئولیتهای فرهنگی شرکت خود شانه خالی نکنید.
سوالات متداول:
خرده فرهنگها و رفتارهای اشتباهی که در محیط سازمانی اتفاق میافتد.
بله. شایعهسازی و بحثهای حاشیهای همیشه یک فرهنگ سازمانی بد محسوب میشود.
یک مدیر موفق و مسئولیتپذیر باید فرهنگهای سمی را تشخیص دهد و با بررسی علتها از وقوع و تکرار آنها جلوگیری کند.
بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!