هیچچیزی بدتر از این نیست که بخشی از یک مکالمه تخصصی باشید و متوجه مفهوم بعضی از اصطلاحات نشوید. حالا اگر با طرف مقابل تعارف داشته باشید یا مثلا در یک جلسه با مدیریت بازاریابی حضور داشته باشید، سوال پرسیدن در مورد معنی و مفهوم اصطلاحات بازاریابی سختتر هم میشود، آنوقت مجبورید درباره چیزی که نمیدانید چیست، اظهارنظر هم بکنید.
در دنیای امروز، با گذر زمان، تکنیکها و فناوریهای متنوعی رشد پیدا میکند که موجب گسترده شدن فهرست مفاهیم و اصطلاحات بازاریابی و سایر حوزههای مدیریت میشود. بنابراین برای اینکه بتوانید در این بازار پرتلاطم جان سالم بهدر ببرید، باید همواره دایره لغات خود را در حوزه فعالیت خود گسترش بدهید. این مطلب از کیو سی بی با گردآوری 56 مورد از اصطلاحات پر کاربرد بازاریابی، میتواند نقش یک دایرهالمعارف همیشه در دسترس را داشته باشد.
بخش اول: اصطلاحات اصلی بازاریابی
این بخش از اصطلاحات بازاریابی، همان اصطلاحات پایه یا الفبای بازاریابی هستند که هر بازاریاب تازهواردی باید با آن آشنا باشد:
1.لید یا سرنخ (Lead)
لید یا سرنخ فروش یکی از اصطلاحات رایج در بازاریابی است که به خریداران بالقوه و علاقمند به محصولات یا خدمات شما اشاره میکند. سرنخها، فرد یا شرکتهایی هستند که در گذشته با یک برند درگیر بودهاند و احتمالا در آینده خرید انجام دهند.
2.محتوا (Content)
محتوا هر اطلاعاتی است که برای مشاهده مخاطب تولید میشود. این اطلاعات شامل پستهای وبلاگ، خبرنامههای ایملی، پستهای رسانههای اجتماعی، فیلم و یا حتی بروشورهای چاپی میباشند.
3.اینفوگرافیک (Infographic)
اینفوگرافیک نوعی از محتوا است که آمار و اطلاعات را در قالب یک تصویر خوانا و با طراحی خوب به مخاطب ارائه میدهد.
4.تجزیهوتحلیل (Analytics)
در بازاریابی، تجزیهوتحلیل به فرآیند تحلیل دادهها برای تعیین میزان بازگشت سرمایه یک فعالیت بازاریابی خاص اشاره دارد. علاوهبراین ممکن است از اصطلاح آنالیتیکس برای صحبت در مورد داشبود یا سیستمی که دادهها را بررسی و تحلیل میکند استفاده شود.
5.برند (Brand)
برند، یک نام تجاری شامل لوگو و سایر عناصر طراحی است که در ذهن مشتریان ثبت میشود و مشتریان بالقوه از این طریق برند را درک و تجربه میکنند.
6.پرسونا یا شخصیت خریدار (Buyer Persona)
پرسونای خریدار یکی از اصطلاحات پر کاربرد بازاریابی است. پرسونا در واقع فردی خیالی است که بیشترین شباهت را با عمده خریداران برند دارد. بازاریابان هنگام طراحی تبلیغات یا تولید محتوا، پرسونای خریدار را هدف قرار میدهند. اگرچه این شخیتهای واقعی نیستند اما بر اساس دادههای مصرفکنندگان واقعی ایجاد میشوند و از آنها برای اطلاعرسانی به مخاطب، تکنیکهای تبلیغات و لحن پیامها استفاده میشود.
7.فراخوان برای اقدام (Call To Action)
فراخوان برای اقدام یا CTA، اعلانی است که بازدیدکنندگان وبسایت را برای اقدام خاصی تشویق میکنند. این اقدام ممکن است اشتراک در خبرنامه ایمیلی، ارسال فرم تماس، خرید و… باشد. کال تو اکشنها برای راهنمایی مشتریان بالقوه به مرحله بعدی قیف فروش مورد استفاده قرار میگیرند.
8.سفر مشتری (Customer Journey)
سفر مشتری عبارتی است که کسبوکارها برای توصیف فرآیند خرید مشتری انتخاب کردهاند. سفر مشتری از لحظه علاقمند شدن مشتری بالقوه به یک محصول یا خدمت آغاز میشود و تا زمانیکه این تعامل به مرحله تصمیم نهایی برای خرید برسد ادامه دارد.
9.مطالعه موردی (Case Study)
مطالعات موردی محتوایی است که معمولا عملکرد یک شرکت را با یک مشتری نشان میدهد و اغلب با تمرکز زیاد بر آمار و دادههای قابل اندازهگیری، به شناسایی روشهای دستیابی شرکت به نتایج مطلوب کمک میکند.
10. B2B
یکی از اصطلاحات بازاریابی که خیلی زیاد شنیده میشود، B2B است که مخفف عبارت Business-to-business است. این عبارت به شرکتهایی اشاره دارد که محصولات یا خدمات خود را به سایر شرکتها و مشاغل عرضه میکند.
11. B2C
این عبارت مخفف Business-to-consumer است که در آن، شرکتها محصولات و خدمات خود را مستقیما به مصرفکننده نهایی میفروشند.
12. توصیهنامه (Testimonial)
تستیمونیال یک نوع توصیهنامه مکتوب، صوتی و یا تصویری از نظر مثبت مشتریهای قبلی شرکت است که نظر خود را در رابطه با محصول یا خدمات ارائهشده عنوان میکند.
13. نرخ تعامل یا اینگیجمنت (Engagement)
منظور از اینگیجمنت یا تعامل، رابطهای است که بازاریابها در طول زمان با مشتریان خود ایجاد میکنند. اینگیجمنت یکی از اصطلاحات پر کاربرد بازاریابی است که در دیجیتال مارکتینگ، از طریق اقدامات مختلف بازدیدکننده از جمله کلیک بر روی لینک، نظر دادن روی پست در رسانه اجتماعی و… مورد سنجش قرار میگیرد.
14. روابط عمومی (Public Relations)
PR یا روابط عمومی شامل مدیریت انتشارات اطلاعات در مورد یک شرکت است درحالیکه این اطلاعات ممکن است خوب یا بد باشند. متخصصان روابط عمومی برای انتشار اخبار مثبت درباره برند خود و به حداقل رساندن تاثیر اخبار منفی تلاش میکنند.
15. سرنخ شایسته (Qualified lead)
سرنخ واجدشرایط، فردی است که تیم بازاریابی آن را به عنوان یک چشمانداز مناسب برای بازاریابی محصول خود میداند. شناسایی لید شایسته بر اساس تلاشها و تحقیقات تیم بازاریابی و طبق علاقه بالقوه فرد به محصول یا خدمت انجام میشود.
16. بازگشت سرمایه (ROI)
هر کمپین بازاریابی نیاز به سرمایهگذاری اولیه زمانی و مالی دارد. بازده سرمایهگذاری (Return On Investment)، معیاری است که درآمد کمپین را را نسبت به هزینههای اولیه مورد سنجش قرار میدهد تا ببیند آیا کمپین ارزش سرمایهگذاری یا ادامه فعالیت را دارد یا خیر.
17. قیف فروش (Sales Funnel)
قیف فروش یکی از اصطلاحات بازاریابی است که در حوزه فروش خیلی مورد استفاده قرار میگیرد. Sales Funnel، به فرآیند سفر مشتری در مسیر خرید اتلاق میشود. قیف فروش شامل چندین مرحله است که از آشنایی مشتری بالقوه با برند تا تبدیل او به یک مشتری وفادار را در بر میگیرد.
18. پیشنهاد فروش منحصربهفرد (USP)
USP یا Unique Selling Proposition یکی از اصطلاحات رایج در بازاریابی است که نشاندهنده تمایز و برتری محصول شرکت در مقایسه با رقبا است. USP ممکن است یک ویژگی منحصربهفرد، کیفیت بهتر، قیمت پایینتر و یا حتی بستهبندی متفاوت باشد.
19. محتوای سایت (On-site Content)
تمام محتوایی که یک شرکت تولید میکند و در وبسایت خود به اشتراک میگذارد، به عنوان محتوای سایت در نظر گرفته میشود. محتوای سایت جهت ارائه بهترین تجربه به مشتریان بالقوهای تولید میشود که در جستجوی محصول و خدمات شما هستند.
20. محتوای خارج از سایت (Off-site Content)
محتوایی که خارج از وبسایت اصلی شرکت تولید میشود، محتوای خارج از سایت نامیده میشود. این محتوا با هدف جلب نظر مشتری ابلقوه و جذب آن به وبسایت، محصول و یا خدمات تولید میشود.
21. تماس سرد (Cold Calling)
استراتژی کلد کال، روشی است که توسط فروشندگان برای تماس با مشتریان بالقوه از طریق تلفن یا ایمیل مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش، شرکت قبلا هیچ تماسی با این افراد نداشته است.
22. آنبوردینگ یا همسوسازی (Onboarding)
به فرآیند آشنایی یک کارمند جدید با شرکت، فرهنگ آن و آموزش نحوه استفاده از ابزارها و اطلاعات موردنیاز، آنبوردینگ یا همسوسازی گفته میشود. این فرآیند به فرد کمک میکند تا در مدت زمان کوتاهی، به یک عضو سازنده در تیم تبدیل شود.
23. کمپین (Campaign)
کمپین، مجموعهای منسجم از فعالیتهای بازاریابی است که برای دستیابی به یک هدف خاص طراحی میشود. از جمله کمپینهای مختلف میتوان به افزایش فروش برای یک محصول خاص یا گسترش آگاهی از یک ویژگی جدیدی در محصولات اشاره کرد.
24. آگاهی از برند (Brand Awareness)
میزان آشنایی مصرفکنندگان یا مشتریان بالقوه با شرکت، برند و یا ویژگیهای متمایز محصولات را با اصطلاح بازاریابی آگاهی از برند عنوان میکنند. این اصطلاح، نشاندهنده آگاهی قبلی از برند است.
بخش دوم: انواع بازاریابی
بازاریابی انواع مختلفی دارد که نام هرکدام از آنها یک اصطلاح بازاریابی به شمار میرود. در این بخش به معرفی انواع بازاریابی میپردازیم.
25. بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا که به آن بازاریابی داخلی یا ربایشی نیز گفته میشود، یکی از استراتژیها و اصطلاحات بازاریابی محتوایی و بازاریابی رسانههای اجتماعی است که برای جذب مشتریان جدید مورد استفاده قرار میگیرد. در بازاریابی درونگرا، دیجیتال مارکترها با افراد در بخشهای مختلف فرآیند خرید ارتباط برقرار میکنند تا در حالت ایدهآل، برای آشنایی بیشتر با برند ترغیب شوند. به عنوان مثال، یک تولیدکننده محصولات مراقبت از بهداشت دهان و دندان، مقالاتی درباره مزایا و معایب استفاده از محصولات بهداشت دهان و دندان ارائه میدهد. این اطلاعات مفید درست زمانیکه مشتری بالقوه در جستجوی پاسخی برای سوال خود است، پاسخگوی سوالات او خواهد بود و احتمال خرید مشتری از برند موردنظر را افزایش میدهد.
26. بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing)
بازاریابی برونگرا (آوتباند مارکتینگ) یا بازاریابی خروجی و یا بازاریابی بیرونی، یکی از اصطلاحات بازاریابی است که به بازاریابی سنتی اشاره دارد. در این روش مارکتینگ، افراد به دنبال جلبتوجه خریداران بالقوه هستند و از روشهای مستقیم مثل تماس مستقیم، ایمیل مستقیم و… برای افزایش فروش استفاده میکنند.
27. بازاریابی رسانههای اجتماعی (Social Media Marketing)
سوشال مدیا مارکتینگ، یکی از روشهای بازاریابی دیجیتال است که در آن، از کانال رسانههای اجتماعی برای آشنایی مشتریان بالقوه با برند استفاده میشود. در این روش بازاریابی، ارتباط تدریجی از طریق تعامل منظم برقرار میشود.
28. بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ جزو اصطلاحات پر کاربرد بازاریابی است. در این روش بازاریابی، محتوای تبلیغاتی از طریق ایمیل برای مشتریان فعلی یا بالقوه که در لیست ایمیل مارکتینگ ثبتنام کرده باشند، ارسال میشود. برای مشاهده نمونههای مختلف تبلیغات ایمیل مارکتینگ، کافی است سری به ایمیلهای شخصی خود بزنید.
29. بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
کانتنت مارکتتینگ یا بازاریابی محتوایی روی تولید محتوای مرتبط و ثابت برای جذب لیدهای جدید و تبدیل آنها به مشتری تمرکز دارد. پستهای وبلاگ، خبرنامههای ایمیلی، پادکستها و… همگی بخشی از استراتژی بازاریابی محتوایی هستند که برای تحقق برنامههای بازاریابی و فروش تولید میشوند. در این روش، تولیدکنندگان محتوا از طریق ارائه محتوای جذاب در فرمتهای مختلف، سعی میکنند مشتری را با محصول درگیر کنند.
30. بازاریابی بین کانالی (Omnichannel Marketing)
بازاریابی اومنی چنل یا همه کاناله یکی از روشهای بازاریابی است که بر پایه فروش یکپارچه بنا شده است. در این بازاریابی، مشتری از لحظه آشنایی با محصول تا پایان فرآیند خرید، مراحل مشخصی را پشتسر میگذارد و همه کانالها در کنار یکدیگر قرار میگیرند. بازاریابی اومنی چنل به ادغام همه اشکال بازاریابی اشاره دارد که یک شرکت برای اطمینان از تجربه مشتری استفاده میکند.
بخش سوم: اصطلاحات بازاریابی دیجیتال
بازاریابی دیجیتال دنیایی از اصطلاحات و کلمات است که بدون آشنایی با آنها نمیتوان کار کرد. در بخش سوم تعدادی از پر کاربردترین اصطلاحات بازاریابی را به شما معرفی میکنیم.
31. صفحه فرود (Landing Page)
صفحه فرود یا لندینگ پیج جزو اصطلاحات بازاریابی است که زیاد با آن مواجه میشوید. لندینگ پیج یک صفحه وبسایت مستقل است که به عنوان بخشی از یک کمپین بازاریابی، یک فراخوان (CTA) قوی دارد و از این طریق، بازدیدکننده را وارد فضای محتوای شما میکند.
32. چت بات (Chatbot)
چت بات یک نوع نرمافزار هوش مصنوعی است که از طریق پیامرسانهای مختلف، مکالمه با کاربر را شبیهسازی میکند. اغلب شما برای پاسخگویی به سوالات و چالشهای مشتریان در وبسایتهای مختلف با چت بات مواجه میشوید. این نرمافزار از طریق اسکن چت مشتریان، کلمات کلیدی پرتکرار و موضوعات مهم را شناسایی کرده و سپس پیامهای ازپیش جمعآوری شده را ارسال میکنند. این اصطلاح بازاریابی هم میتواند در قالب نرمافزار هوش مصنوعی باشد و هم به شکل یک نماینده انسانی ظاهر شود تا مکالمات فردبهفرد و کارآمدتری با مشتری شکل بگیرد.
33. کلمه کلیدی (Keyword)
کلمات کلیدی یا کلیدواژه جزو اصطلاحات پر کاربرد بازاریابی است که نقش مهمی در دیجیتال مارکتینگ ایفا میکند. کیوردها، عبارات کوتاهی هستند که کاربران برای یافتن اطلاعات موردنظر خود در موتورهای جستجو وارد میکنند. تیمهای بازاریابی با استفاده از کلمات کلیدی در صفحات وبسایت، سعی میکنند بازدید کلی سایت خود را در موتورهای جستجو بهبود ببخشند.
34. نرخ پرش (Bounce Rate)
نرخ پرش یا بانس ریت، یک معیار اینگیجمنت است. این معیار، بازدیدکنندگانی که پس از مشاهده یک صفحه از وبسایت، آن را ترک میکنند، مورد بررسی قرار میدهد. نرخ پرش بالا لزوما در همه زمینهها بد نیست، اما اغلب نشانهای برای بازاریابان است که وبسایت خود را متناسب با نیازهای مخاطب بهینه کنند تا بازدیدکنندگان مدتزمان بیشتری در سایت باقی بمانند.
35. نرخ کلیک (CTR)
نرخ کلیک (Click-through rate)، معیاری است که نشان میدهد چند نفر پس از دیدن یک تبلیغ روی لینک آن کلیک میکنند و نسبت به آن کنجکاوی و علاقه نشان میدهند.
36. سیستم مدیریت محتوا (CMS)
سیستم مدیریت محتوا (Content Management System) نوعی ابزار انتشار است که برای مدیریت محتوای دیجیتالی برای تولید و ارائه محتوا در وب طراحی شده است. این سیستم معمولا یک رابط کاربری آسان برای ویرایش طرح یا سایر عناصر مربوط به صفحه وب ارائه میدهد.
37. تجربه کاربری (UX)
تجربه کاربری یا User Experience، به فرآیند طراحی برای آسان کردن یک وبسایت یا اپلیکیشن اتلاق میشود که با هدف بهبود درک و تجربه بازدیدکنندگان انجام میشود. طبیعتا اگر کاربر پس از ورود به سایت شما، نتواند بهراحتی نیازش را پیدا کند، خیلی سریع سراغ گزینههای جایگزین خواهد رفت، به همین دلیل میتوان تجربه کاربری را یک حوزه کلیدی در اصطلاحات بازاریابی دانست.
38. لید مگنت (Lead Magnet)
آهنربای لید یا لیدمگنت اصطلاحی است که معمولا برای ارائه یک پیشنهاد مفید یا ارزشمند به ازای دریافت اطلاعات کاربر مثل آدرس ایمیل، شماره تماس و… مورد استفاده قرار میگیرد. برای ایجاد یک لیست ایمیل کامل یا فهرست شماره تلفن همراه از مخاطبان، این روش تاثیر زیادی در سرعتبخشی کارها دارد.
39. تله کلیک (Clickbait)
تله کلیک یکی از اصطلاحات بازاریابی است که در توصیف روشی برای وادار کردن مخاطب به کلیک در وبسایت استفاده میشود. تله کلیک ممکن است یک عنوان یا تصویر جذاب باشد که مخاطب نتواند در برابر کلیک روی آن مقاومت کند.
40. تایید اجتماعی (Social Proof)
تایید یا اثبات اجتماعی که گاهی هم با سوشال پروف از آن یاد میشود، یک پدیده روانشناختی است که در آن افراد با شنیدن تایید مثبت دوستان و همسالان خود، به یک برند اعتماد و از آن خرید میکنند.
41. بهینهسازی موتور جستجو (SEO)
سئو یکی از اصطلاحات رایج در بازاریابی است که متخصصین سئو با آن مواجه هستند. بهینهسازی موتور جستجو، فرآیند استفاده از کلمات کلیدی و سایر استراتژیهای فنی برای افزایش احتمال نمایش وبسایت در لیست نتایج موتورهای جستجو مثل گوگل است.
بخش چهارم: اصطلاحات بازاریابی در رسانههای اجتماعی
در این بخش تعدادی از اصطلاحات رایج در رسانههای اجتماعی را به شما معرفی میکنیم:
42. وبلاگ (Blog)
وبلاگ، یک وبسایت یا بخشی از آن است که اغلب با محتوای جدید بهروز میشود. واحدهای بازاریابی دیجیتال، معمولا از وبلاگنویسی برای جذب مشتریان جدید و ایجاد آگاهی برای برند خود استفاده میکنند.
43. ویلاگ (Vlog)
ویلاگ یا وبلاگ ویدیویی، یکی از اصطلاحات بازاریابی در رسانههای اجتماعی است که به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی محتوای یک برند، ویدیو تولید میکند.
44. بازدید منحصربهفرد ماهانه (MUV)
بازدید منحصربهفرد ماهانه (Monthly Unique Visitor)، به فردی اشاره دارد که حداقل یک بار در ماه از سایت یا رسانه اجتماعی شما بازدید میکند. این معیار به جای تمرکز روی تعداد کلی کلیک، روی کلیکهای منحصربهفرد تمرکز میکند.
45. آواتار (Avatar)
آواتار در اکثر پلتفرمها به عنوان تصویر نمایه نیز شناخته میشود. تصویر کوچکی که شما را در صفحات اجتماعی نشان میدهد. حال ممکن است این تصویر، یک عکس واقعی، لوگو و… باشد تا فالوئرها خیلی سریع برند شما را شناسایی کنند.
46. پست تقویتشده (Boosted Post)
پست تقویتشده، پستی است که شرکتهای مختلف، برای افزایش تعداد افرادی که پست را در رسانههای اجتماعی مشاهده میکنند، هزینه صرف میکنند. با کمک تحقیقات بازاریابی، پستهای تقویتشده میتوانند در دسترس افرادی که احتمال علاقمندی به محصول را دارند، قرار بگیرد.
47. چندکانالی (Cross-channel)
بازاریابی چندرسانهای یا بینکانالی، نوعی از بازاریابی رسانههای اجتماعی است که در پلتفرمهای مختلف، با هدف خاصی از یک برند استفاده میشود. در این روش با ایجاد رابطه سینرژیک از طریق انتشار محتوا در کانالهای مختلف، مخاطب در مسیر خرید خود تحتتاثیر بیشتری قرار میگیرد.
48. دارک پست (Dark Post)
دارک پست یا پست تاریک، نوعی پستی تبلیغاتی در رسانههای اجتماعی است که در صفحه رسمی شرکت ظاهر نمیشود، بلکه فقط در فید کاربران هدف قابلمشاهده خواهد بود.
بخش چهارم: اصطلاحات تحقیق و تحلیل در بازاریابی
یکی از مراحل مهم در بازاریابی، تجزیهوتحلیل نتایج عملکرد است که در بخش چهارم شما را با تعدادی از اصطلاحات مربوط به آن آشنا خواهیم کرد.
49. تست A/B
واحدهای بازاریابی دیجیتالی، از آزمایشی به نام تست A/B برای شناسایی بهترین استراتژی بازاریابی استفاده میکنند تا ببینند کدام روش، نتایج بهتری به دنبال دارد. این روش، یک رویکرد ساده علمی برای مقایسه اثربخشی یک گروه در مقابل موارد متنوع دیگر است.
50. نرخ تبدیل (Conversion Rate)
نرخ تبدیل، معیاری است که در آن، تعداد کاربرانی که اقدام خاصی را انجام دادهاند، اندازهگیری میکند. این اقدام ممکن است پر کردن یک فرم، کلیک کردن روی لینک خاص و… باشد که معمولا منجر به خرید میشوند.
51. شاخص عملکرد کلیدی (KPI)
شاخصهای کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator)، معیارهای خاصی هستند که نشان میدهند آیا شرکت به اهداف بازاریابی خود دست مییابد یا خیر. این شاخص بسته به فعالیت و هدف شرکت ممکن است تعداد درخواست فروش، تعداد بازدیدکننده و… باشد.
52. متریک (Metrics)
متریکها، شاخصهای قابلاندازهگیری هستند که به تیم بازاریابی کمک میکند، میزان عملکرد کمپین خود را بررسی کنند. برخی از متریکهای رایج نرخ کلیک، نرخ پرش، نرخ تبدیل و… هستند.
53. هزینه در هر مایل (Cost Per Mille)
CPM، یکی از اصطلاحات بازاریابی است که به هزینه یک تبلیغ برای هر نمایش اشاره دارد. با این روش میتوان میزان موثر بودن هزینههای تبلیغاتی را مورد بررسی قرار داد.
54. نمایه مشتری ایدهآل (Ideal Customer Profile)
ICP، نوعی مشتری است که بهترین وجه برای یک شرکت مناسب است. در صورت فروش به مشتریان خاص، ICP بیشترین مزایا را از نظر محصول خریداری شده ارائه میدهد.
55. نقطه تماس (Point Of Contact)
نقطه تماس یا POC، لحظهای است که در آن کسبوکار و مشتری شروع به تبادل اطلاعات، ارائه خدمات و یا رسیدگی به تراکنش و… میکند.
56. مقیاس لیکرت (Likert Scale)
طیف لیکرت، یک قالب رایج برای نظرسنجیهای بازاریابی است که برای سنجش شدت احساس از طریق مقیاسهای عددی استفاده میشود. این طیف از عدد 1 (کاملا مخالفم) تا 5 (کاملا موافقم) را در بر میگیرد و با سوالات کیفی شما را در درک احساس مخاطب راهنمایی میکند.
57. هزینه جذب مشتری (Customer Acquisition Cost)
هزینه جذب مشتری یا CAC، هزینهای است که یک شرکت برای بهدست آوردن مشتریان جدید با بررسی اثربخشی بازاریابی، پروموشن، تبلیغات و هزینههای پرداختی به کارکنان فروش صرف میکند.
کلام آخر
حالا دیگر با لیست کاملی از اصطلاحات بازاریابی آشنا هستید که میتوانند چراغ راهنمایی شما در مسیر موفقیت باشند. دیگر با شنیدن اصطلاحات رایج بازاریابی احساس غریبگی نخواهید کرد و اصول اولیه را بهخوبی میشناسید. در صورتیکه با اصطلاحات بازاریابی دیگری مواجه شدید که در در لیست ما نیست، از طریق ایمیل یا کامنت با ما در تماس باشید تا بتوانیم این دایرهالمعارف را کاملتر کنیم.
سوالات متداول :
مهمترین اصطلاحات بازاریابی بر اساس نوع فعالیت کسبوکار به دستهبندیهای مختلفی تقسیم میشوند، اما بهطور کلی اصطلاحاتی مثل نرخ کلیک، نرخ پرش، انواع بازاریابی مثل بازاریابی محتوایی و اصطلاحات مربوط به بازاریابی در رسانههای اجتماعی جزو مهمترین موارد هستند.
چهار عنصر اصلی بازاریابی که با 4P شناخته میشوند شامل محصول، قیمت، محل و پروموشن میشود.
بازاریابی به تمام فعالیتهایی اطلاق میشود که یک شرکت برای تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات خود به مصرفکنندگان، انجام میدهد.
بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!