رفتن به محتوا

خطاهای شناختی در محیط کار: بررسی 10 خطای ادراکی مهم

خانه » وبلاگ » خطاهای شناختی در محیط کار: بررسی 10 خطای ادراکی مهم
خطاهای شناختی در محیط کار: بررسی 10 خطای ادراکی مهم

خطاهای شناختی بخش جدایی‌ناپذیر روانشناسی سازمانی است که تاثیر زیادی روی رفتار و احساسات ما دارد. افکار ما بسیار قدرتمند هستند، نحوه تفکر ما روی احساساتمان تاثیر می‌گذارد و این احساسات نحوه درک ما از جهان اطراف را شکل می‌دهد. آیا تا به حال با واکنش‌های عجیب‌وغریب و بی‌دلیل همکاران خود در محیط کار مواجه شده‌اید؟ مثلا همکارانی که ایمیل‌های فوری را پاسخ نمی‌دهند یا دیگران را مسخره می‌کنند و صدها رفتار عجیب دیگر. داشتن افکار و برداشت‌های منفی در مورد موضوعات مختلف نوعی تجربه مشترک میان همه انسان‌ها است که در محیط کار، دانشگاه، روابط دوستانه و… اتفاق می‌افتد. به این دست اتفاقات خطاهای ادراکی گفته می‌شود که به عنوان روش‌های غیرمنطقی استدلال تعریف می‌شوند و تصورات نادرست در افراد ایجاد می‌کنند.

تغییر دادن خطاهای شناختی که مدت‌هاست با انسان همراه هستند کار دشواری است، اما ما می‌توانیم کنترل خود را به دست بگیریم و موقعیت‌ها را بی‌طرفانه و درست ببینیم. در این مطلب از کیو سی بی، شما را با لیست خطاهای شناختی و روش‌های تغییر و کنترل این خطاها آشنا خواهیم کرد.

خطای شناختی چیست؟

خطای شناختی چیست

خطاهای شناختی یا خطاهای ذهنی (Cognitive Distortions) یکی از مباحث بسیار مهم در روانشناسی سازمانی و مدیریت است که آگاهی از آن‌ها می‌تواند تاثیر زیادی در زندگی فردی و پیشرفت سازمان داشته باشد. خطاهای شناختی، الگوهای اغراق‌آمیز منفی در ذهن هستند که منجر به برداشت‌های نادرست و اغلب بدبینانه از خود و دنیای اطراف می‌شوند. این خطای شناختی اغلب منفی‌تر از شرایط واقعی است و ذهن را دچار افکار منفی می‌کند که لزوما درست نیست. خطای ادارکی معمولا باورهای غیرمنطقی هستند که به‌طور ناخودآگاه، طی یک دوره زمانی تقویت می‌شوند و در ذهن انسان ریشه می‌کنند، به همین دلیل تشخیص و تغییرشان برای ما بسیار دشوار است.

لیست خطاهای شناختی

لیست خطاهای شناختی

اولین گام برای بهبود فرهنگ سازمانی و کنترل خطاهای شناختی، آشنایی با شایع‌ترین خطاهای شناختی است. در این بخش لیست خطاهای شناختی مهم را به شما معرفی می‌کنیم.

1.فیلتر ذهنی

فیلتر ذهنی یکی از خطاهای ادراکی است که فرد در آن، همه نکات مثبت مربوط به موقعیت را نادیده گرفته و فقط روی نکات منفی تمرکز می‌کند. حتی اگر در یک موقعیت، جنبه‌های مثبت بیشتر از جنبه‌های منفی باشد، ذهن شخص منحصرا جنبه‌های منفی را فیلتر می‌کند. به عنوان مثال، زمانی‌که طی یک جلسه بررسی عملکرد، مدیر چندین بار از سخت‌کوشی شما تعریف کند و در پایان یک پیشنهاد برای بهبود عملکرد به شما ارائه کند، شما جلسه را با احساس بدی ترک می‌کنید، همه ذهنتان روی آن پیشنهاد معطوف می‌شود و همه تعاریف مثبت را نادیده می‌گیرید.

2.نتیجه‌گیری سریع

نتیجه‌گیری‌های ما اغلب بر اساس نگرانی‌ها و نظرات شخصی شکل می‌گیرد، بدون اینکه شواهد عینی را در نظر داشته باشیم. زمانی‌که خیلی سریع نتیجه‌گیری می‌کنید و یک رویداد یا موقعیت را به صورت منفی تعریف می‌کنید، این نوع خطای شناختی رخ می‌دهد. چراکه واکنش نشان دادن به نتایج ذهنی، کار آسانی است. به عنوان مثال در محل کار خود با بروز یک اشتباه جزئی، ممکن است خیلی سریع به این نتیجه برسید که شغل خود را از دست خواهید داد درحالی‌که در واقعیت چنین اتفاقی کاملا دور از ذهن است.

3.شخصی‌سازی

شخصی سازی

شخصی‌سازی یکی از انواع خطاهای شناختی است که در آن، ما همه مسئولیت‌های یک رویداد یا موقعیت دشوار را به عهده می‌گیریم درحالی‌که در واقعیت هیچ‌کدام از عوامل دخیل در رویداد را در نظر نمی‌گیریم. در چنین شرایطی شاید عوامل مختلف خارج از کنترل شما باشد اما شما خود را مسئول همه اتفاقات می‌دانید. این خطای شناختی اغلب منجر به احساس گناه یا سرزنش شما می‌شود. به عنوان مثال فرزند شما تصادف می‌کند و شما خود را سرزنش می‌کنید که چرا به او اجازه دادید تنها از خانه خارج شود.

4.تفکر سیاه و سفید

تفکر سیاه و سفید نوعی خطای شناختی است که فرد در آن هیچ‌ حد وسط یا منطقه خاکستری در ذهن خود ندارد، همه‌چیز برای او یا سفید است یا سیاه. این خطا مانع دیدن دیدگاه‌های متعادل و بی‌طرفانه می‌شود. تفکر سیاه و سفید معمولا منجر به انتخاب استانداردهای غیرواقعی برای خود و دیگران می‌شود و در نهایت روی روابط و انگیزه‌هایمان تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال فرض کنید تصمیم گرفته‌اید که از امروز غذای سالم بخورید اما به خاطر کمبود وقت، یک روز مجبور می‌شوید غذای آماده بخورید. با این کار بلافاصله به این نتیجه می‌رسید که برنامه غذایی سالم خود را از بین برده‌اید و تلاش را کنار می‌گذارید.

5.فاجعه‌آفرینی

در این خطای ادراکی فرد همیشه بدون در نظر گرفتن واقعیت، بدترین سناریوی ممکن را در نظر می‌گیرد. این مورد یکی از خطاهای شناختی است که شباهت زیادی به خطای نتیجه‌گیری سریع دارد. گاهی اوقات ما برای غلبه بر نگرانی‌های خود، مشکلات جزیی و بی‌اهمیت را سخت‌تر از آن‌چه هست تصور می‌کنیم. فاجعه‌سازی معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که فرد از نگرانی بیش‌ازحد رنج می‌برد، احساس بی‌قراری می‌کند و قادر به کنار آمدن با افکار خود نیست. به عنوان مثال با خود فکر می‌کنید که «اگر همکارانم شاهد شکست من باشند، من را ناتوان می‌بینند، شغلم را از دست خواهم داد و قادر به پرداخت وام مسکن نخواهم بود و فقیر خواهم شد.»

6.تعمیم افراطی

تعمیم بیش‌ازحد یک نوع خطای ادراکی است که معمولا با کلماتی مثل (همیشه)، (هرگز)، (همه‌چیز) و (هیچ‌چیز) اتفاق می‌افتد. در این شرایط، فرد بر اساس تجربه‌های گذشته و حداقل شواهد، یک واقعه را به یک الگوی بی‌پایان تبدیل می‌کند. به عنوان مثال ممکن است یک روز به خاطر چراغ قرمز دیرتر به محل کار برسید و با خود فکر کنید: «هیچ‌چیز برای من درست پیش نمی‌رود!»

7.برچسب کلی زدن

برچسب زدن یکی از خطاهای شناختی است که شباهت زیادی به تعمیم بیش‌ازحد دارد. در این نوع خطا، ما بر اساس رفتارهای قبلی، درباره خود و دیگران اظهارات کلی می‌کنیم. این خطای ادراکی به معنای تخصیص یک صفت واحد و مطلق به شخص یا چیزی است. برچسب‌گذاری نوعی خطای زیان‌آور است، زیرا برای برچسب زدن باید تجربیات گذشته، نظرات شخصی و همه شواهد را ارزیابی کنیم تا بتوانیم قضاوت قابل‌اعتماد و درستی داشته باشیم. به عنوان مثال اگر فردی در محیط کار، گزارش خود را با تاخیر ارسال کرده باشد به آن‌ها برچسب به‌دردنخور می‌زنید که قضاوت اشتباهی است.

8.بایدها

استفاده از گزاره (باید) نوعی خطای ادراکی در لیست خطاهای شناختی است که نشان‌دهنده انتظار، خواسته‌‌ها و قوانین غیرمنطقی برای خود و دیگران است. مثلا شما فکر می‌کنید همه باید برای انجام یک کار در سازمان تلاش کنند زیرا خودتان این کار را انجام می‌دهید.

9.استدلال احساسی

استدلال احساسی

طبق استدلال عاطفی، فرد احساس خود را به عنوان بازتابی از واقعیت می‌بیند. این دیدگاه باعث می‌شود که بر اساس عواطف خود واکنش نشان دهیم و چیزهای مختلف را تفسیر کنیم. مثلا ممکن است یک روز با خلق‌وخوی خوش از خواب بیدار شوید و دنیا را عالی ببینید و یا برعکس، با خلق‌وخوی بد بیدار شوید و دنیا را غم‌انگیز فرض کنید.

10.سرزنش کردن

سرزنش به این معناست که دیگران را مسئول احساسات خود بدانید. طبق این خطای ادراکی، دیگران تاثیرگذاری زیادی بر زندگی شما دارند. به عنوان مثال همکارتان لباسی که پوشیده‌اید نقد می‌کند و شما ناراحت می‌شوید و مدام با خود می‌گویید: « تو باعث شدی که احساس بدی نسبت به خودم داشته باشم.»

چگونه می‌توان خطاهای شناختی را تغییر داد؟

چگونه می‌توان خطاهای شناختی را تغییر داد؟
  • افکار خود را به چالش بکشید: افکار شما لزوما حقیقت مطلق نیستند، بنابراین به چالش کشیدن آن‌ها می‌تواند شما را در کشف حقیقت راهنمایی کند.
  • شواهد موافق و مخالف را بررسی کنید: کمی شواهد را زیر سوال ببرید و در هنگام جستجو از دیگران راهنمایی بگیرید تا موضوع را از زاویه دید اشخاص دیگری بررسی کنید.
  • افکار منفی را خنثی کنید: با آگاهی از خطاهای شناختی مثل تعمیم بی‌ازحد یا تفکر فاجعه‌آفرین به شما کمک می‌کند افکار خود را به درستی تشخیص دهید تا بتوانید تاثیرشان را کاهش دهید.
  • افکار خود را بپذیرید: قبول کنید که ذهن شما همواره به دنبال بقای شما است، بنابراین بهتر است افکار خود را بپذیرید و با انجام کارها رو به جلو حرکت کنید.
  • رویکرد آگاهانه داشته باشید: هیچ‌چیز دائمی نیست و همه افکار مفید نیستند، بنابراین سعی کنید نسبت به همه افکار رویکرد آگانه داشته باشید.

کلام آخر

کلام آخر

تعجب‌آور نیست که بسیاری از ما دائما در محیط کار خود احساس اضطراب داریم و در برخی مواقع به‌راحتی اعتمادبه‌نفس خود را از دست می‌دهیم. خطاهای شناختی در محیط کار دائما در بین شما و همکارانتان در حال تکرار هستند و در درازمدت روی نتیجه عملکرد شما و سازمان تاثیر می‌گذارند. پیشنهاد می‌کنیم یک هفته افکار خود را تحت‌نظر داشته باشید تا بتوانید سبک‌های فکری که روی فضای کارتان تاثیر می‌گذارد شناسایی کنید. احتمالا از بروز گاه‌وبی‌گاه خطاهای شناختی تعجب خواهید کرد. به همین خاطر مدیریت منابع سازمانی و رهبران سازمان باید پس از شناخت الگوهای فکری آسیب‌زننده، برای بهبود شرایط و حل مسائل تلاش کنند.

منبع


سوالات متداول:

خطای شناختی چیست؟

خطای شناختی مجموعه عواملی هستند که منجر به شکل‌گیری باورهای غلط در افراد می‌شود و روی دیدگاه افراد نسبت به جنبه‌های زندگی اثر می‌گذارد.

خطاهای شناختی رایج در محیط کار کدامند؟

فیلتر ذهنی، نتیجه‌گیری سریع، شخصی‌سازی، استدلال احساسی، برچسب کلی زدن و…

چگونه می‌توان خطاهای شناختی را کنترل کرد؟

از طریق به چالش کشیدن افکار، بررسی شواهد موافق و مخالف، خنثی کردن افکار منفی، پذیرش افکار و داشتن رویکرد آگاهانه می‌توان خطاهای شناختی را کنترل کرد.

به این مطلب امتیاز دهید
qcb_power_user

qcb_power_user

Leave a Replay

بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!


افزودن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره ما

شرکت Q.C.B ITALIA، یکی از شرکت‌های ارائه‌دهنده گواهینامه‌های بین‌المللی از ایتالیا است. این شرکت با شعار کمک به مشتریان برای افزایش بهره‌وری و با استفاده از سیستم‌های مدیریتی، فعالیت‌های مختلفی در جهت ارائه گواهینامه‌های ایزو در بخش‌های مختلف صنعتی و خدماتی انجام می‌دهد.

آخرین مطالب

برای دریافت خبرنامه QCB ایمیل خود را وارد کنید.