کمپین تبلیغاتی چیست | راهنمای کامل راه اندازی کمپین مارکتینگ

کمپین تبلیغاتی چیست؟ راهنمای راه اندازی کمپین مارکتینگ

تحقیقات نشان می‌دهد که 95 درصد از بزرگ‌سالان 18 تا 34 ساله که در فضای مجازی حضور دارند، حداقل یک برند را در شبکه‌های اجتماعی خود دنبال می‌کنند. در جهانی که هرکجا را نگاه می‌کنید با یک تبلیغ مواجه می‌شوید، داشتن خلاقیت برای برجسته کردن یک برند ضروری است. کمپین تبلیغاتی بهترین راه ایجاد تمایز برای یک کسب‌وکار است. کمپین تبلیغاتی مجموعه‌ای از اقدامات و تلاش‌هایی است که با هدف دستیابی به مشتریان و با اهداف خاصی انجام می‌شوند. در مدیریت مارکتینگ از کمپین‌ تبلیغاتی برای راه‌اندازی یک محصول جدید، افزایش حجم فروش و یا افزایش توجه‌ها در مورد یک رویداد خاص استفاده می‌شود.

بااینکه راه اندازی کمپین‌های خلاقانه راهی عالی برای تبلیغ محصولات و خدمات هستند، اما اغلب بسیاری از بازاریابان نمی‌دانند که برنامه‌ریزی برای کمپین را از کجا شروع کنند و چگونه یک کمپین تبلیغاتی موفق ایجاد کنند. در ادامه ما در مورد اثربخشی کمپین‌های تبلیغاتی، مزایا، اهداف و انواع آن‌ها بحث خواهیم کرد و درنهایت، نحوه ایجاد کمپین مارکتینگ را با شما در میان خواهیم گذاشت.

کمپین چیست؟

در بازاریابی، کمپین مجموعه‌ای از تاکتیک‌های بازاریابی را توصیف می‌کند که برای دستیابی به یک هدف کلی طراحی شده‌اند. کمپین تبلیغاتی یک اقدام سازمان‌یافته برای تبلیغ یک محصول یا خدمات است. راه‌های مختلفی برای ایجاد استراتژی‌های خلاقانه وجود دارد، اما پیام شما ماهیت کمپین تبلیغاتی شما را می‌سازد.

با فرض اینکه یک شرکت قبلاً مخاطبان هدف و کانال‌های رسانه‌ای انتخابی خود را محدود کرده است، اکنون زمان ایجاد یک کمپین تبلیغاتی فرا رسیده است. زمانی که یک کمپین تبلیغاتی مؤثر باشد، آگاهی از برند افزایش می‌یابد، درآمد افزایش می‌یابد، تولید سرنخ (جذب مشتریان بالقوه) اتفاق می‌افتد. صرف‌نظر از اینکه هدف شما از تبلیغات چیست، می‌توانید کمپین خود را از طریق کانال‌های مختلف مانند تلویزیون، رادیو، چاپ و یا تبلیغات آنلاین، اجرا کنید.

مزایای کمپین تبلیغاتی

هرچه کمپین‌ تبلیغاتی شما تداوم بیشتری داشته باشد و پیامی که منتقل می‌کند، واضح‌تر باشد شانس موفقیت آن بیشتر می‌شود. یک کمپین تبلیغاتی موفق مزایای زیادی برای شما به‌همراه خواهد داشت، ازجمله:

  • شناخت برند
  • افزایش حجم فروش
  • بهبود شهرت
  • مخاطبان بیشتر
  • اعتماد مشتریان
  • افزایش بهره‌وری
  • افزایش آگاهی از یک محصول
  • اعتبار

یکی از شرط‌های بهره بردن از مزایای کمپین تبلیغاتی، یکپارچه‌سازی کانال‌های مختلف، هنگام توسعه آن‌ها است. همچنین برای ایجاد یک کمپین مؤثر باید اهداف روشنی داشته باشید. اما چگونه باید برای کمپین مارکتینگ هدف تعیین کرد؟ بخش بعدی می‌تواند به شما در این کار کمک کند.

اهداف کمپین‌های تبلیغاتی

ایجاد یک کمپین تبلیغاتی موفق یک فرآیند طولانی است که نیاز به تلاش زیاد و همکاری حرفه‌ای دارد. تمام این فعالیت‌ها و تلاش‌ها باید در جهت دستیابی به اهداف اولیه شرکت باشند. در ادامه مهم‌ترین اهدافی را که معمولاً در راه اندازی کمپین دنبال می‌شوند، خواهید دید.

  • ●      افزایش فروش
  • افزایش آگاهی از برند
  • رسیدن به مخاطبان جدید
  • بهبود روابط با مشتریان فعلی
  • ورود به بازارهای محلی یا بین‌المللی جدید
  • ارائه محصولات جدید
  • افزایش سهم بازار
  • حفظ مشتریان
  • بهبود قیف فروش خود
  • افزایش  ROI
  • تولید سرنخ
  • ایجاد حضور آنلاین
  • پیگیری مواضع رهبران صنعت
  • افزایش درآمد

هر یک از اهداف بالا زمانی قابل‌دستیابی هستند که بهترین روش را از میان انواع کمپین‌های بازاریابی، برای رساندن پیام خود انتخاب کنید.

انواع کمپین‌ مارکتینگ

کمپین مارکتینگ انواع مختلفی دارد. برای اینکه مطمئن شوید کمپین شما موفق خواهد بود و به نتایج دلخواه خود می‌رسد، باید بر روی کمپینی تمرکز کنید که مختص کسب‌وکار شما باشد و بتواند صدای شما را به مخاطبان هدفتان برسد. مهم‌ترین کمپین‌های تبلیغاتی عبارتند از:

  1. کمپین بازاریابی ایمیلی
  2. کمپین رسانه‌های سنتی
  3. کمپین بازاریابی محصول
  4. کمپین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی
  5. کمپین تبلیغاتی آگاهی از برند
  6. سئو
  7. کمپین پرداخت به ازای کلیک
  8. کمپین بازاریابی محتوا
  9. روابط عمومی

اینکه مخاطبان شما از چه رسانه‌ای استفاده می‌کنند، در کجاها بیشتر حضور دارند و چه محتوایی را دنبال می‌کنند در انتخاب نوع کمپین تبلیغاتی نقش مهمی دارد.

کمپین ایمیل مارکتینگ

بازاریابی ایمیلی یک کمپین تبلیغاتی دیجیتال است که از ایمیل برای تبلیغ محصولات یا خدمات کسب‌وکار شما استفاده می‌کند. استراتژی قدرتمندی که به تبدیل سرنخ‌ها به مشتریان پولی کمک می‌کند. کمپین بازاریابی ایمیلی مجموعه‌ای هماهنگ از پیام‌های ایمیلی است که یک کسب‌وکار برای مشتریان ثابت یا مشتریان احتمالی خود در یک دوره زمانی خاص ارسال می‌کند.

هر کمپین بازاریابی ایمیلی هدف خاصی دارد که به آن  Call to Action یاCTA  می‌گویند. این CTA ها می‌توانند متفاوت باشند، از ثبت‌نام در یک وبینار گرفته تا خرید یا دانلود یک محتوای مشخص. هدف آن‌ها این است که گیرندگان ایمیل‌ را با کسب‌وکار شما درگیر کنند و به آن‌ها انگیزه بدهند. همچنین کسب‌وکارها این نوع از کمپین تبلیغاتی را استفاده می‌کنند تا با مشتریان خود در تماس باشند و آن‌ها را در مورد فروش‌های آینده، برنامه‌ها، هدایا و رویدادهای پیش رو از طریق ایمیل مطلع کنند.

کمپین مارکتینگ سنتی

کمپین بازاریابی سنتی به هر نوع کمپین تبلیغاتی‌ که دیجیتال یا آنلاین نباشد، اشاره دارد. کانال‌های تبلیغاتی سنتی عبارتند از:

  • چاپ (روزنامه‌ها و مجلات)
  • بازاریابی تلفنی (تلفن، پیامک و فکس)
  • پست مستقیم (بروشورها، کاتالوگ‌ها، کارت‌پستال‌ها، خبرنامه‌ها، نامه‌های فروش و غیره)
  • صداوسیما (رادیو و تلویزیون)
  • بازاریابی در فضای باز (بیلبوردها، تابلوهای مغازه، پوسترهای ایستگاه اتوبوس، برچسب ماشین و غیره)

در سال‌های اخیر ظهور کانال‌های بازاریابی دیجیتال، استفاده از بازاریابی سنتی را زیر سایه خود قرار داده است. بااین‌حال، ازآنجایی‌که این کانال‌های ارتباطی هنوز هم در زندگی روزمره مصرف‌کننده جایگاه دارند، نباید از آن‌ها غافل شد. بااینکه کمپین‌ تبلیغاتی سنتی در مقایسه با کمپین تبلیغاتی دیجیتال تأثیرگذارتر و به‌یادماندنی‌تر است، اما هزینه آن زیاد است و نمی‌توان عملکرد آن‌ را اندازه‌گیری کرد.

کمپین مارکتینگ محصول

اگر به‌تازگی محصول جدیدی تولید کرده‌اید و قصد فروش آن را دارید، باید مردم را از وجود این محصول و مزایای آن باخبر کنید. اینجاست که راه اندازی کمپین تبلیغاتی برای بازاریابی محصول جدید می‌تواند شما را به هدفتان نزدیک کند. کمپین بازاریابی محصول فرآیندی است که در آن مشخصات محصول جدید به مشتریان ارائه می‌شوند تا افراد را به خرید آن ترغیب کنند. هدف از این کمپین ایجاد تقاضا و استفاده از محصول است. اینکه مخاطبان هدف از وجود محصول جدید آگاه شوند، ویژگی‌های آن را بشناسند و درک کنند که این محصول چگونه قرار است بر کیفیت زندگی آن‌ها تأثیر بگذارد. این نکات مهم‌ترین نکاتی هستند که در این کمپین در نظر گرفته می‌شوند.

کمپین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

امروزه همه در رسانه‌های اجتماعی حضور دارند. مشتریان شما، مشتری بالقوه شما، رقبای شما در این شبکه‌ها فعال هستند و به همین دلیل هم می‌توان آن را یکی از مهم‌ترین انواع کمپین تبلیغاتی دانست. این شبکه‌ها جایی هستند که می‌توانید در آن‌ها به مخاطبان هدف خود دسترسی پیدا کنید و اطمینان حاصل کنید که صدای برند شما شنیده می‌شود. برای رسیدن به هدف خود در کمپین دیجیتال مارکتینگ  می‌توانید از  یک یا چند پلتفرم استفاده کنید. پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی عبارت‌اند از:

  • فیس‌بوک
  • توییتر
  • اینستاگرام
  • لینکدین
  • پینترست
  • اسنپ چت
  • تیک‌تاک

کمپین‌های رسانه‌های اجتماعی نه‌تنها باعث ایجاد سرنخ و افزایش فروش شما می‌شوند، بلکه می‌توانند ترافیک وب‌سایت شما و لیست ایمیل شما را افزایش دهند و تصویر کلی برند و تعامل کسب‌وکار شما را بهبود بخشند. دیجیتال مارکتینگ یکی از ارزان‌ترین روش‌ها برای رسیدن به اهداف بازاریابی شما هستند که راه‌های مختلفی برای نمایش کمپین شما ارائه می‌دهند.

کمپین تبلیغاتی آگاهی از برند

در کمپین آگاهی از برند بسیاری از شرکت‌ها تمام تلاش خود را حول فرآیند ایجاد و تقویت آگاهی مشتریان از محصولات یا خدمات خود جمع می‌کنند. مناسب‌ترین روش برای این کمپین، استفاده از تبلیغات آنلاین است. راه اندازی یک وبلاگ و تولید محتوای منحصربه‌فرد و آموزنده، وبلاگ نویسی مهمان، استفاده از هشتگ‌های پربازدید، شراکت با یک شرکت محبوب‌تر و استفاده از قابلیت مشاهده آن، ایجاد پادکست و غیره راه‌هایی هستند که برای ایجاد کمپین تبلیغاتی آگاهی از برند، مناسب هستند.

سئو

بهینه‌سازی موتورهای جستجو (سئو) جزء کلیدی استراتژی بازاریابی دیجیتال است.کمپین تبلیغاتی سئو  تلاشی استراتژیک برای بهینه‌سازی یک صفحه یا یک وب‌سایت است تا به رتبه‌های بالاتر صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) دست پیدا کند. کمپین‌های سئو برای مؤثر بودن و رسیدن به اهداف خود به‌صورت پروژه‌های بلندمدتی تعریف می‌شوند و اجزای مختلفی را در برمی‌گیرند. تحقیق کلمات کلیدی، بهینه‌سازی در صفحه، ممیزی محتوا، تجزیه‌وتحلیل سئو، مدیریت سئو، ساخت لینک و بسیاری از مولفه‌های دیگر وجود دارند که در این کمپین تبلیغاتی باید به آن‌ها توجه شود.

کمپین پرداخت به ازای کلیک

کمپین پرداخت به ازای کلیک نوعی تبلیغ دیجیتال است که به شما امکان می‌دهد مخاطبان خاصی را با کلمات کلیدی خاص هدف قرار دهید. این یکی از محبوب‌ترین کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ است که در آن کسب‌وکارها برای نمایش تبلیغات خود در بالای صفحات نتایج موتور جستجو برای یک کلمه کلیدی خاص، هزینه می‌پردازند.

کمپین بازاریابی محتوا

این نوع از کمپین تبلیغاتی به سؤالات مختلف مخاطبان شما پاسخ می‌دهد. کانتنت مارکتینگ یک رویکرد بازاریابی استراتژیک است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار در قالب پست‌های وبلاگ، مقالات، مطالعات موردی، کتاب‌های الکترونیکی، اینفوگرافیک و غیره برای جذب و حفظ مشتریان متمرکز است. کسب‌وکارها از قدرت بازاریابی محتوا برای جلب‌توجه به برند خود، تولید سرنخ، افزایش آگاهی و اعتبار برند، ایجاد یک جامعه آنلاین و درنهایت افزایش فروش آنلاین خود استفاده می‌کنند.

کمپین بازاریابی روابط عمومی (PR)

این کمپین تبلیغاتی مجموعه‌ای از فعالیت‌های برنامه‌ریزی‌شده است که یک هدف مشخص و قابل‌اندازه‌گیری را پیگیری می‌کنند. برخلاف کمپین‌های بازاریابی محصول یا کمپین‌های تبلیغاتی که بر افزایش فروش متمرکز هستند، کمپین روابط عمومی بر اهدافی مانند افزایش آگاهی از یک محصول، اطلاع‌رسانی عمومی از اخبار شرکت، بهبود شهرت برند و جلب‌توجه رسانه‌ها متمرکز است.

نحوه ایجاد و راه اندازی کمپین مارکتینگ

ایجاد و راه اندازی یک کمپین تبلیغاتی موفق، به‌ویژه اگر اولین تجربه شما باشد، ممکن است سخت و پیچیده به نظر برسد. اثربخشی و موفقیت یک کمپین تبلیغاتی به عوامل مختلفی بستگی دارد، برخی از آن‌ها ممکن است خارج از کنترل شما باشند، اما برخی دیگر کاملاً به شما و نحوه برنامه‌ریزی شما بستگی دارند. برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت شما، ما تمام قطعات لازم برای ایجاد یک کمپین مارکتینگ موفق را، جمع‌آوری کرده‌ایم. بنابراین برای این‌کار باید:

  1. اهداف کمپین خود را مشخص کنید
  2. بودجه کمپین خود را تنظیم کنید
  3. مخاطب هدف خود را به‌وضوح مشخص کنید
  4. یک ارزش پیشنهادی منحصربه‌فرد ایجاد کنید
  5. محتوای جلب‌توجه و قلاب‌دار طراحی کنید
  6. محتوای خود را توزیع و تبلیغ کنید
  7. راه اندازی کمپین
  8. تحلیل داده‌ها را انجام دهید

در ادامه نکات لازم برای هریک از مراحل بالا را بررسی خواهیم کرد.

1. هدف کمپین تبلیغاتی خود را مشخص کنید

قبل از هر چیز دیگری، باید بفهمید که می‌خواهید از راه اندازی کمپین تبلیغاتی به چه چیزی برسید. تولید سرنخ، ارتقای یک محصول یا خدمات جدید، دریافت ثبت‌نام‌های آزمایشی بیشتر، هدایت ترافیک بیشتر به وب‌سایت شما یا هر چیز دیگری که هدف شما باشد در طراحی کمپین نقش مهمی خواهد داشت. بنابراین شما باید اهداف SMART را تعیین کنید تا بتوانید یک کمپین موفق داشته باشید.

2. بودجه کمپین خود را تنظیم کنید

گام بعدی برای راه اندازی کمپین تبلیغاتی، تعیین میزان سرمایه‌ای است که می‌توانید برای رسیدن به اهداف بازاریابی خود هزینه کنید. بنابراین باید در مورد جزئیات هزینه‌هایی که برای کمپین خود به آن‌ها نیاز دارید فکر کنید، ازجمله ایجاد محتوا و طراحی، تبلیغات و هزینه‌های اجرایی کمپین.

3. مخاطب هدف خود را به‌وضوح تعریف کنید

هنگام برنامه‌ریزی یک کمپین تبلیغاتی، یکی از اولین چیزهایی که باید به آن فکر کنید مخاطبان شما هستند. شما باید تمامی جزئیات کمپین خود را بر اساس سبک زندگی مشتری یا مشتری بالقوه خود سازمان‌دهی کنید.

راه اندازی کمپین مارکتینگی که همه مشتریان بالقوه را به‌طور هم‌زمان هدف قرار می‌دهد، اغلب نتیجه خوبی نخواهد داشت. بنابراین سعی کنید با محدود کردن تمرکز کمپین و هدف قرار دادن یک مخاطب خاص، تأثیرگذاری فعالیت‌های خود را بیشتر کنید. برای این‌کار باید:

  • تحقیقات بازار را انجام دهید
  • پرسونای مشتری را بشناسید
  • ترافیک گوگل را تجزیه‌وتحلیل کنید
  • رقبای خود را تجزیه‌وتحلیل کنید
  • مشخص کنید که مخاطبان هدف شما چه کسانی نیستند

تعیین مخاطبان هدف به ایده‌های تبلیغاتی شما جهت و سرعت لازم را می‌دهد.

4. یک پیشنهاد ارزش منحصربه‌فرد ایجاد کنید

در بازاریابی، یک پیشنهاد ارزش منحصربه‌فرد، بیانیه‌ای است که به‌وضوح به مشتریان بالقوه شما می‌گوید که چگونه از محصول یا خدمات شما سود می‌برند و چه چیزی آن را از سایر پیشنهاد‌های مشابه در بازار متمایز می‌کند. برای اینکه این مرحله از فرآیند ایجاد و راه اندازی کمپین تبلیغاتی خود را به‌درستی انجام دهید، باید خود را به‌جای مخاطبان هدف خود قرار دهید.

  1. محصول شما چه مشکلی را برای مشتری شما حل می‌کند؟
  2. محصول یا خدمات شما چه سودی برای مشتری شما دارد؟
  3. چه چیزی شما را از رقبا متمایز می‌کند؟

پاسخ به این سؤالات مهم است چون ارزشی را که می‌توانید برای کمک به مشتریان و حل مشکلاتشان ارائه دهید، تعیین‌ می‌کند.

5. طراحی محتوای جالب‌توجه و ایجاد قلاب

محتوایی که قرار است برای کمپین تبلیغاتی خود تولید کنید، نه‌تنها باید با شخصیت مشتری شما متناسب باشد، بلکه باید با ارزش پیشنهادی شما همسو باشد، از استدلال‌های شما حمایت و ادعاهای شما را ثابت کند. بهتر است مقالات وبلاگ شما بیش از 5000 کلمه نباشند، چون افراد محدودی برای خواندن آن‌ها وقت می‌گذارند. در عوض، برای اهداف کمپین تبلیغاتی خود، بر تولید انواع محتوا مانند اینفوگرافیک و ویدئو تمرکز کنید. محتواهایی که به‌راحتی مصرف می‌شوند، علاقه به برند شما را افزایش می‌دهند.

 یک کمپین تبلیغاتی موفق باید دارای یک قلاب هم باشد. منظور از قلاب پیشنهاد محکمی است که مردم نمی‌خواهند آن را از دست بدهند. بسته به محصول یا خدماتی که ارائه می‌کنید، می‌توانید یک آزمایش رایگان، یک تخفیف محدود، یک وبینار رایگان، مشاوره رایگان یا حتی یک کتاب الکترونیکی ارائه دهید.

6. محتوای خود را توزیع و تبلیغ کنید

ایجاد محتوای خارق‌العاده یک امر ضروری است اما کافی نیست؛ محتوا در صورتی به شما کمک می‌کند که بتوانید به‌خوبی آن را توزیع کنید. بنابراین پس‌ازاینکه محتوا را برای کمپین تبلیغاتی خود ایجاد کردید، زمان آن است که آن را در کانال‌های بازاریابی خود توزیع کرده و شروع به تبلیغ کنید. برای تبلیغ مؤثر محتوای خود، باید دریابید که مشتریان و سرنخ‌های شما در چه مکان‌هایی قرار دارند، در رسانه‌های اجتماعی، وب‌سایت‌ها، انجمن‌ها یا خبرنامه‌ها؟ بهتر است در بیش از یک کانال تبلیغ کنید.

7. راه اندازی کمپین

بعدازاینکه تمام مراحل بالا را انجام دادید نوبت به اجرا و راه اندازی کمپین می‌رسد. اگر این اولین کمپین تبلیغاتی شماست که در حال سازمان‌دهی آن هستید، ممکن است اجرای تمام مراحل آن کمی سخت و طاقت‌فرسا به نظر برسد، اما هرچه کمپین‌های بیشتری راه اندازی کنید، تمرین و تجربه امکان موفقیت کمپین تبلیغاتی شما را بیشتر می‌کند.

8. تحلیل داده‌ها

آخرین مرحله کمپین تبلیغاتی، تجزیه‌وتحلیل است. باتوجه به نوع کمپینی که انتخاب کرده‌اید و کانال‌هایی که برای توزیع محتوای خود در نظر گرفته‌اید، داده‌های بسیاری در اختیار شما قرار دارد. برای اینکه بتوانید میزان موفقیت و نکات مثبت و منفی فرایندی که طی کرده‌اید را اندازه بگیرید، این مرحله مهم را نباید فراموش کنید.

بازاریابی دهان به دهان چیست؟ + بررسی نمونه های موفق

بازاریابی دهان به دهان چیست؟ + بررسی نمونه های موفق

هیچ‌کس نمی‌‎تواند منکر تاثیر شگرف و اعجاب‌انگیز تبلیغات و بازاریابی دهان به دهان (WOMM) شود. اینکه حرف بِرَند و محصولات شما بر سر زبان‌ها بیفتد و همه حداقل یک‌بار نام شما را شنیده باشند، مطمئناً اتفاق خجسته‌ای است! بنابراین مدیریت مارکتینگ شما هرگز نباید این جنبه از تبلیغات را از خاطر ببرد. این روزها بازاریابی دهان به دهان نیز دچار تحولات شده و گونه‌ای جدید تحت عنوان بازاریابی دهان به دهان در فضای دیجیتال به وجود آمده است. در این مطلب سعی داریم تا شما را با این مفاهیم آشنا کنیم. بنابراین با ما همراه باشید.

بازاریابی دهان به دهان (WOMM) چیست؟

بازاریابی دهان به دهان (WOMM) چیست؟

بگذارید تا در همین ابتدا، یک مثال ساده برای شما بزنیم:

« احتمالاً شما نیز از یکی از دوستان خود شنیده‌اید که فلان کافه در خیابان ایکس قهوه‌های بسیار خوبی دارد! لابد حتی در میان گفتگوی روزمره چند بار نام اپلیکیشن تاکسی‌رانی یا آنلاین‌شاپ دیجیتالی که این روزها خیلی‌ها به خرید از آن می‌پردازند را شنیده‌اید!»

این دو نمونه مثال‌های خوبی برای بازاریابی دهان به دهان یا همان Word Of Mouth Marketing هستند. به بیانی ساده می‌توان گفت آنچه به‌صورت اظهارنظرهایی غالباً مثبت در بین افراد با موضوعیت یک برند، محصول، خدمات و یا رویداد خاص اتفاق می‌افتد، بازاریابی دهان به دهان نامیده می‌شود. معمولاً برندها و کسب و کارها هزینه بسیار زیادی برای انواع تبلیغات می‌کنند، اما از پتانسیل بی‌نظیر تبلیغات دهان به دهان توسط مشتریان ثابت خود غافل می‌شوند. واقعیت این است که پشنهادات صادقانه دهان به دهان بیش از تبلیغات محیطی و بیلبوردهای غول‌پیکر در اتوبان‌ کلان‌شهرها است! این کلام‌های جادویی، فرد شنونده را مجاب به امتحان و تست محصول یا خدمات می‌کند.

اما در سمت شما به عنوان برند قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ واقعیت این است که شما نیز به عنوان یک برند موفق، باید آنقدر قدرتمند و بی‌نقص باشید که مشتریان معتمد دلیلی برای معرفی شما به دیگران داشته باشند. این یک پیش‌فرض کاملاً ساده است: زمانی آدم‌ها شروع به تمجید، معرفی و ابراز رضایت می‌کنند که محصول مورد نظر کاملاً نیازهایشان را ارضا کند. اگر این موضوع به نحو احسن انجام گیرد، دیگر نیازی به آمارهای بازاریابی، مطالعات شاخص آماری، تحلیل‌های کذایی و نمونه‌هایی از این دست ندارید! بلکه مشتری‌های فعلی‌تان برای شما بهترین بازاریابان خواهند بود و کم‌کم افراد پیرامون خود را نیز به سمت خرید و استفاده محصول یا خدمات شما هدایت خواهند کرد! آنها به شما ستاره‌های ریتینگ بالا می‌دهند و در گوگل مپ برای شما کامنت‌های مثبت خواهند گذاشت.

به‌طور کلی دو نمونه بازاریابی دهان به دهان وجود دارد:

  1. بازاریابی دهان به دهان به روش سنتی که بیشتر در جمع‌ها و مکان‌های عمومی نظیر مترو، مهمانی و… انجام می‌گیرد.
  2. بازاریابی دهان به دهان به روش دیجیتال که زیر مجموعه‌ای از دیجیتال مارکتینگ است و توسط افراد در فضای مجازی توسعه می‌یابد.

چرا برندها به بازاریابی دهان به دهان در فضای دیجیتال نیاز دارند؟

چرا برندها به بازاریابی دهان به دهان در فضای دیجیتال نیاز دارند؟

نوع پیشروی بازاریابی دهان به دهان یا توصیه‌ای، یعنی مدل دیجیتال یا سایبری، یکی از جدیدترین انواع بازاریابی و حوزه تبلیغات است. مشتریان صادق و بی‌طرف با امتیازدهی، لایک، کامنت گذاشتن زیر پست‌های فروشگاهی محصولات و البته پر کردن ویدیوهایی که در آن از فلان محصول یا خدمات تعریف می‌کنند، نقش عمده‌ای در بازاریابی و جلب مشتری‌های جدید دارند. همچنین دکمه‌های اشتراک‌گذاری برای لینک‌ها نیز سبب پخش شدن سریع اطلاعات و توصیه کاربران به هم می‌شود.

روش بازاریابی دهان به دهان دیجیتال بسیار سریع‌تر از روش سنتی گسترش پیدا کرده و پس از مدت زمانی اندک، برند با سیلی از تقاضا برای خرید محصول یا خدمات روبه‌رو خواهد شد!

اینفلوئنسر مارکتینگ زیرشاخه‌ای از بازاریابی دهان به دهان دیجیتال

اینفلوئنسر مارکتینگ که به بازاریابی تاثیرگذار نیز معروف است، یکی از زیر‌شاخه‌های بازاریابی دهان به دهان در پلتفرم اینستاگرام و دیگر رسانه‌های اجتماعی است. این شاخه از جدیدترین حوزه‌های دیجیتال مارکتینگ در سال‌های اخیر محسوب می‌شود.

در بازاریابی دهان به دهان اینفلوئنسر مارکتینگ، برندهای تجاری از یک فرد تاثیرگذار در فضای مجازی می‌خواهند تا به صورتی خلاقانه به معرفی برند پرداخته و با دانش مخاطب‌شناسی خود، افراد را درگیر موضوع کند.

اینفلوئنسرها معمولاً افراد مورد اعتماد و نسبتاً صادقی در فضای مجازی هستند که کاربران به آنها علاقه‌مندند و دنبالشان می‌کنند. این افراد با بیانی دوستانه و صمیمانه موضوعات مختلف را بررسی و بی‌طرفانه قضاوت می‌کنند. بنابراین مردم اغلب به حرف آنها گوش می‌دهند و محصولات یا خدماتی را که معرفی می‌کنند، امتحان خواهند کرد.

مراحل بازاریابی دهان به دهان چیست؟

اصول پنج T، پکیجی طلایی‌ست که لازمه آغاز هر کمپین تبلیغاتی دهان به دهان است. تمامی کمپین‌ها باید از این پنج اصل مفید تبعیت کنند تا به موفقیت برسند. در اینجا به‌ صورت اجمالی به معرفی این پنج اصل می‌پردازیم:

  1. صحبت کنندگان ((Talkers: افرادی مانند مشتریان قدیمی، وبلاگ‌نویسان، یوتیوبرها، اینفلوئنسرها می‌توانند درباره برند شما صحبت کنند.
  2. موضوع Topic)): معرفی محصولات جدید، طرح‌های شگفت‌انگیز و پیشنهاد تخفیف‌های آخر سال، بررسی ویژگی خاص یک محصول و خدمات خاص برند شما می‌توانند موضوع بسیار جذابی برای بازاریابی دهان به دهان باشند. 
  3. ابزار (Tools): ابزارهایی مانند ایمیل‌های قابل فوروارد، کمپین‌ها و فوروم‌ها، سوشال مدیا و وبلاگ‌ها می‌توانند بهترین مجرا برای بازاریابی دهان به دهان باشند.
  4. شرکت کردن یا پیوستن (Take Part): پیوستن افراد به شبکه‌های اجتماعی آنلاین، پست‌ها و وبلاگ‌ها و صحبت کردن و کامنت دادن درباره محصولات و خدمات.
  5. ردیابی (Track): به وسیله برنامه‌های تحلیلی ترند آنلاین، پالس‌های وبلاگ و ابزارهای تجزیه تحلیل دیگر میزان پیوستن و استقبال افراد از بازاریابی دهان به دهان را بسنجید. این بخش می‌تواند به شما بگوید تا چه حد موفق بوده‌اید!

برای بازاریابی دهان به دهان در مرحله اول استراتژی برند خود را بسازید

برای بازاریابی دهان به دهان در مرحله اول استراتژی برند خود را بسازید

برای طراحی یک استراتژی قدرتمند، نخست باید به سوالاتی پاسخ دهید که نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری ساختار بازاریابی دهان به دهان شما دارد. بدین منظور شما را با نمونه‌هایی از این مراحل در زیر  آشنا کرده‌ایم:

مرحله اول: شناخت درست از برند

قبل از اینکه بخواهید بازاریابی دهان به دهان را شروع کنید، باید برند خود را به خوبی بشناسید. برای شناسایی برند به سوالات زیر پاسخ دهید:

  • پیام محتوایی برند شما چیست؟
  • برند شما در مقایسه با دیگر برندهای مشابه چه ویژگی منحصربه‌فردی دارد؟
  • برند شما تولید کننده چه محصولات و خدماتی است و این تولیدات دقیقاً قرار است چه نیازی از مشتری را مرتفع سازند؟
  • برند شما قرار است چه پشتیبانی از مشتری بعد از خرید محصول انجام دهد؟

با پاسخ به سوالاتی از چنین دست می‌توانید به خوبی برند خود را بشناسید و اگر نکته‌ای ابهام‌آمیز در مورد آن وجود دارد، در رفع آن بکوشید.

مرحله دوم: محصولات و خدمات قابل بحث

در همین ابتدای کار از خودتان یک سوال بپرسید و بی‌طرفانه به آن پاسخ دهید: «آیا محصولات یا خدمات برند شما پتانسیل صحبت کردن و بازاریابی دهان به دهان را دارد؟»

اگر فکر می‌کنید محصول یا خدمات برند شما هنوز آنقدر کامل و بی‌نقص نیست که عده زیادی از مردم درباره آن صحبت کنند، باید بگوییم فعلاً قید بازاریابی دهان به دهان را بزنید!

برای رسیدن به پاسخ نهایی، خودتان را جای یک مشتری بگذارید و به سوالات زیر پاسخ دهید:

  • آیا محصول X نیاز مرا مرتفع می‌سازد؟
  • استفاده از محصول مورد نظر ساده و بی‌دردسر است؟
  • آیا باز هم از محصول یا خدمات X استفاده می‌کنم؟
  • آیا آن را به دوستان خود نیز معرفی خواهم کرد؟

اگر در پاسخ به یکی از سوالات بالا یا مواردی از چینن دست دچار ابهام هستید، بهتر است چاره‌اندیشی کنید. نقص‌های محصول یا خدمات برند خود را برطرف کرده و آن را ارتقا دهید. سپس طراحی استراتژی بازاریابی دهان به دهان برند خود را آغاز کنید.

مرحله سوم: رقبای برند خود را بشناسید

برای آغاز فرآیند بازاریابی دهان به دهان و هرگونه دیجیتال مارکتینگ دیگر، باید رقبای برند خود را بشناسید. همچنین کم‌کاری و نقص‌هایی که متوجه محصولات مشابه آنهاست را نیز بررسی کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا محصولات و خدمات خود را تکمیل و تقویت کنید.

  • برای اینکه محصولات شما در مقایسه از دیگر برندهای مشابه شاخص باشند، چه باید کرد؟
  • وجه تمایز محصولات برند شما با دیگران در چیست؟
  • آیا می‌توان از وجوه تمایز دو برند به نفع برند خودتان کمک بگیرید؟
  • مردم بیشتر در مورد کدام ویژگی مثبت برند شما حرف می‌زنند؟
  • آیا می‌توانید به تقویت ویژگی مثبت برندتان بپردازید؟

مرحله چهارم: شناخت بازار هدف یا مشتریان

تجربیات شما در بازار فروش به شما کمک می‌کند تا درک عمیقی از روحیه و نیاز مشتریان خود پیدا کنید. فراموش نکنید که ذائقه مشتریان با گذشت زمان دچار تغییرات و تحولات می‌شود. شما باید با رصد بازار و میزان فروش ماهانه و سالانه خود درک عمیق روانشناسانه‌ای از مشتری‌ها پیدا کنید. این به شما کمک می‌کند تا بفهمید مشتریان اغلب در مورد چه ویژگی‌هایی در محصولات صحبت می‌کنند. شما باید مشتری‌ها را براساس مواردی همچون سلیقه، نیاز، وضعیت اقتصادی، سن و… طبقه‌بندی کرده و سعی کنید نیازهای هر گروه را با محصولی خاص مرتفع سازید. این موضوعات مهم‌ترین قدم برای آغاز استراتژی بازاریابی دهان به دهان است.

مرحله پنجم: اطلاعات مورد نظر درباره مشتری‌ها را از خود آنها بخواهید

نظرات آنلاین افراد، یکی از بهترین روش‌ها برای شناختی دو طرفه از آنها و در سمت دیگر برند شما است. شما می‌توانید با خواندن نظرات و امتیازهای مشتریان به سلیقه و ذائقه آنها، نیازها و در کل هرچه درباره آنها است، پی ببرید. از سمت دیگر می‌توانید از نقص‌ها یا ویژگی‌های مثبت محصولات خود آگاه شوید و در راستای بهبود یا تقویت آنها بکوشید.

مرحله ششم: یک ویژگی یا نشانه در برند خود شناسایی کنید که فراموش ناشدنی باشد

یک ویژگی یا المان در برند شما می‌تواند تا سال‌ها نام برند شما را در ذهن مشتری‌ها زنده نگه دارد. اگر هنوز برند خود را تاسیس نکرده‌اید، از حالا به فکر ایجاد یک نشان منحصربه‌فرد در برند خود باشید. اما اگر برند خود را مدت‌هاست تاسیس کرده‌اید هم نگران نباشید. شما می‌توانید با اندکی تامل و دقت یک ویژگی خاص در آن بیابید و در تبلیغات روی آن مانور دهید. این ویژگی دقیقاً همان چیزی است که در بازاریابی دهان به دهان مردم درباره آن صحبت خواهند کرد.

مرحله هفتم: کمک گرفتن از اینفلوئنسرهای مجازی

کمی پیش‌تر درباره اینفلوئنسرها و نقش عمده آنها در نمونه بازاریابی دهان به دهان سخن گفتیم. شما باید با یک یا چند اینفلوئنسر مورد اعتماد و مطرح در حیطه محصولات یا خدمات خود صحبت کنید. به او بگویید محصول شما را در یک ویدئو معرفی کند و روی ویژگی برتر آن مانور دهد. با استمرار در تبلیغات دهان به دهان و توصیه‌ای، برند شما سر زبان‌ها خواهد افتاد و مردم درباره آن حرف خواهند زد.

مرحله هشتم: برای برند خود یک باشگاه یا انجمن هواداران مجازی تاسیس کنید

یک باشگاه هوادارن وفادار می‌تواند به خوبی بازاریابی دهان به دهان شما را گسترش دهد. افراد طرفدار برند شما کم‌کم در این انجمن فعالیت خواهند کرد و به بحث و تبادل نظر می‌پردازند. این موضوع شناخت خوبی از بازار هدف به شما خواهد داد. همچنین می‌توانید کم‌کم موضوعات و سوژه‌های مهندسی‌شده‌ای را به آن تزریق کنید تا از نظر کلونی مشتریان با خبر شوید. این اطلاعات می‌تواند استراتژی بازاریابی دهان به دهان شما را تکمیل کند.

مرحله نهم: به مشتریان وفادار و پروپا قرص خود جایزه دهید

بهترین راه برای تبدیل کردن مشتری‌های جدید به مشتری‌های پروپاقرص وفادار، دادن امکانات و پاداش به آنها است. این امکانات می‌تواند شامل بن‌های خرید، کارت طلایی مشتری‌ها، تخفیف‌های شگفت‌انگیز، پشتیبانی‌های خاص، مسابقات فصلی با قرعه‌کشی و اهدای جایزه، جشنوراه‌ها و مواردی از این دست باشد.

مرحله دهم: خرید آسان و راحت در پلتفرم مربوطه و یا سایت برند

چیدمان سایت شما باید به گونه‌ای باشد که مشتری‌های مجازی‌ خرید آنلاین ساده و لذت‌بخشی را تجربه کنند. دکمه‌های خرید و منوهای دسته‌بندی محصول باید از لحاظ کاربری و بصری در جای مناسب قرار بگیرند. بدین منظور از یک طراح سایت حرفه‌ای کمک بگیرید. همچنین باید چند دکمه اشتراک‌گذاری در سایر پلتفرم‌ها را نیز برای بخش بازاریابی دهان به دهان در سایت خود تعبیه کنید.

مردم اغلب به زمان بعد از خرید اینترنتی تا رسیدن محصول به دست خود دقت می‌کنند. پست باید هرچه زودتر محصول را به دست مردم برساند. به این موارد دقت کنید. زیرا به راحتی می‌توانند سبب عدم رضایت مشتری‌ها از برند شما شوند. فراموش نکنید در کنار بازاریابی دهان به دهان مثبت، موارد منفی نیز می‌توانند دهان به دهان مردم بچرخند و چهره برند شما را مخدوش نمایند.


سوالات متداول:

خطاهای شناختی در محیط کار: بررسی 10 خطای ادراکی مهم

خطاهای شناختی در محیط کار: بررسی 10 خطای ادراکی مهم

خطاهای شناختی بخش جدایی‌ناپذیر روانشناسی سازمانی است که تاثیر زیادی روی رفتار و احساسات ما دارد. افکار ما بسیار قدرتمند هستند، نحوه تفکر ما روی احساساتمان تاثیر می‌گذارد و این احساسات نحوه درک ما از جهان اطراف را شکل می‌دهد. آیا تا به حال با واکنش‌های عجیب‌وغریب و بی‌دلیل همکاران خود در محیط کار مواجه شده‌اید؟ مثلا همکارانی که ایمیل‌های فوری را پاسخ نمی‌دهند یا دیگران را مسخره می‌کنند و صدها رفتار عجیب دیگر. داشتن افکار و برداشت‌های منفی در مورد موضوعات مختلف نوعی تجربه مشترک میان همه انسان‌ها است که در محیط کار، دانشگاه، روابط دوستانه و… اتفاق می‌افتد. به این دست اتفاقات خطاهای ادراکی گفته می‌شود که به عنوان روش‌های غیرمنطقی استدلال تعریف می‌شوند و تصورات نادرست در افراد ایجاد می‌کنند.

تغییر دادن خطاهای شناختی که مدت‌هاست با انسان همراه هستند کار دشواری است، اما ما می‌توانیم کنترل خود را به دست بگیریم و موقعیت‌ها را بی‌طرفانه و درست ببینیم. در این مطلب از کیو سی بی، شما را با لیست خطاهای شناختی و روش‌های تغییر و کنترل این خطاها آشنا خواهیم کرد.

خطای شناختی چیست؟

خطای شناختی چیست

خطاهای شناختی یا خطاهای ذهنی (Cognitive Distortions) یکی از مباحث بسیار مهم در روانشناسی سازمانی و مدیریت است که آگاهی از آن‌ها می‌تواند تاثیر زیادی در زندگی فردی و پیشرفت سازمان داشته باشد. خطاهای شناختی، الگوهای اغراق‌آمیز منفی در ذهن هستند که منجر به برداشت‌های نادرست و اغلب بدبینانه از خود و دنیای اطراف می‌شوند. این خطای شناختی اغلب منفی‌تر از شرایط واقعی است و ذهن را دچار افکار منفی می‌کند که لزوما درست نیست. خطای ادارکی معمولا باورهای غیرمنطقی هستند که به‌طور ناخودآگاه، طی یک دوره زمانی تقویت می‌شوند و در ذهن انسان ریشه می‌کنند، به همین دلیل تشخیص و تغییرشان برای ما بسیار دشوار است.

لیست خطاهای شناختی

لیست خطاهای شناختی

اولین گام برای بهبود فرهنگ سازمانی و کنترل خطاهای شناختی، آشنایی با شایع‌ترین خطاهای شناختی است. در این بخش لیست خطاهای شناختی مهم را به شما معرفی می‌کنیم.

1.فیلتر ذهنی

فیلتر ذهنی یکی از خطاهای ادراکی است که فرد در آن، همه نکات مثبت مربوط به موقعیت را نادیده گرفته و فقط روی نکات منفی تمرکز می‌کند. حتی اگر در یک موقعیت، جنبه‌های مثبت بیشتر از جنبه‌های منفی باشد، ذهن شخص منحصرا جنبه‌های منفی را فیلتر می‌کند. به عنوان مثال، زمانی‌که طی یک جلسه بررسی عملکرد، مدیر چندین بار از سخت‌کوشی شما تعریف کند و در پایان یک پیشنهاد برای بهبود عملکرد به شما ارائه کند، شما جلسه را با احساس بدی ترک می‌کنید، همه ذهنتان روی آن پیشنهاد معطوف می‌شود و همه تعاریف مثبت را نادیده می‌گیرید.

2.نتیجه‌گیری سریع

نتیجه‌گیری‌های ما اغلب بر اساس نگرانی‌ها و نظرات شخصی شکل می‌گیرد، بدون اینکه شواهد عینی را در نظر داشته باشیم. زمانی‌که خیلی سریع نتیجه‌گیری می‌کنید و یک رویداد یا موقعیت را به صورت منفی تعریف می‌کنید، این نوع خطای شناختی رخ می‌دهد. چراکه واکنش نشان دادن به نتایج ذهنی، کار آسانی است. به عنوان مثال در محل کار خود با بروز یک اشتباه جزئی، ممکن است خیلی سریع به این نتیجه برسید که شغل خود را از دست خواهید داد درحالی‌که در واقعیت چنین اتفاقی کاملا دور از ذهن است.

3.شخصی‌سازی

شخصی سازی

شخصی‌سازی یکی از انواع خطاهای شناختی است که در آن، ما همه مسئولیت‌های یک رویداد یا موقعیت دشوار را به عهده می‌گیریم درحالی‌که در واقعیت هیچ‌کدام از عوامل دخیل در رویداد را در نظر نمی‌گیریم. در چنین شرایطی شاید عوامل مختلف خارج از کنترل شما باشد اما شما خود را مسئول همه اتفاقات می‌دانید. این خطای شناختی اغلب منجر به احساس گناه یا سرزنش شما می‌شود. به عنوان مثال فرزند شما تصادف می‌کند و شما خود را سرزنش می‌کنید که چرا به او اجازه دادید تنها از خانه خارج شود.

4.تفکر سیاه و سفید

تفکر سیاه و سفید نوعی خطای شناختی است که فرد در آن هیچ‌ حد وسط یا منطقه خاکستری در ذهن خود ندارد، همه‌چیز برای او یا سفید است یا سیاه. این خطا مانع دیدن دیدگاه‌های متعادل و بی‌طرفانه می‌شود. تفکر سیاه و سفید معمولا منجر به انتخاب استانداردهای غیرواقعی برای خود و دیگران می‌شود و در نهایت روی روابط و انگیزه‌هایمان تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال فرض کنید تصمیم گرفته‌اید که از امروز غذای سالم بخورید اما به خاطر کمبود وقت، یک روز مجبور می‌شوید غذای آماده بخورید. با این کار بلافاصله به این نتیجه می‌رسید که برنامه غذایی سالم خود را از بین برده‌اید و تلاش را کنار می‌گذارید.

5.فاجعه‌آفرینی

در این خطای ادراکی فرد همیشه بدون در نظر گرفتن واقعیت، بدترین سناریوی ممکن را در نظر می‌گیرد. این مورد یکی از خطاهای شناختی است که شباهت زیادی به خطای نتیجه‌گیری سریع دارد. گاهی اوقات ما برای غلبه بر نگرانی‌های خود، مشکلات جزیی و بی‌اهمیت را سخت‌تر از آن‌چه هست تصور می‌کنیم. فاجعه‌سازی معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که فرد از نگرانی بیش‌ازحد رنج می‌برد، احساس بی‌قراری می‌کند و قادر به کنار آمدن با افکار خود نیست. به عنوان مثال با خود فکر می‌کنید که «اگر همکارانم شاهد شکست من باشند، من را ناتوان می‌بینند، شغلم را از دست خواهم داد و قادر به پرداخت وام مسکن نخواهم بود و فقیر خواهم شد.»

6.تعمیم افراطی

تعمیم بیش‌ازحد یک نوع خطای ادراکی است که معمولا با کلماتی مثل (همیشه)، (هرگز)، (همه‌چیز) و (هیچ‌چیز) اتفاق می‌افتد. در این شرایط، فرد بر اساس تجربه‌های گذشته و حداقل شواهد، یک واقعه را به یک الگوی بی‌پایان تبدیل می‌کند. به عنوان مثال ممکن است یک روز به خاطر چراغ قرمز دیرتر به محل کار برسید و با خود فکر کنید: «هیچ‌چیز برای من درست پیش نمی‌رود!»

7.برچسب کلی زدن

برچسب زدن یکی از خطاهای شناختی است که شباهت زیادی به تعمیم بیش‌ازحد دارد. در این نوع خطا، ما بر اساس رفتارهای قبلی، درباره خود و دیگران اظهارات کلی می‌کنیم. این خطای ادراکی به معنای تخصیص یک صفت واحد و مطلق به شخص یا چیزی است. برچسب‌گذاری نوعی خطای زیان‌آور است، زیرا برای برچسب زدن باید تجربیات گذشته، نظرات شخصی و همه شواهد را ارزیابی کنیم تا بتوانیم قضاوت قابل‌اعتماد و درستی داشته باشیم. به عنوان مثال اگر فردی در محیط کار، گزارش خود را با تاخیر ارسال کرده باشد به آن‌ها برچسب به‌دردنخور می‌زنید که قضاوت اشتباهی است.

8.بایدها

استفاده از گزاره (باید) نوعی خطای ادراکی در لیست خطاهای شناختی است که نشان‌دهنده انتظار، خواسته‌‌ها و قوانین غیرمنطقی برای خود و دیگران است. مثلا شما فکر می‌کنید همه باید برای انجام یک کار در سازمان تلاش کنند زیرا خودتان این کار را انجام می‌دهید.

9.استدلال احساسی

استدلال احساسی

طبق استدلال عاطفی، فرد احساس خود را به عنوان بازتابی از واقعیت می‌بیند. این دیدگاه باعث می‌شود که بر اساس عواطف خود واکنش نشان دهیم و چیزهای مختلف را تفسیر کنیم. مثلا ممکن است یک روز با خلق‌وخوی خوش از خواب بیدار شوید و دنیا را عالی ببینید و یا برعکس، با خلق‌وخوی بد بیدار شوید و دنیا را غم‌انگیز فرض کنید.

10.سرزنش کردن

سرزنش به این معناست که دیگران را مسئول احساسات خود بدانید. طبق این خطای ادراکی، دیگران تاثیرگذاری زیادی بر زندگی شما دارند. به عنوان مثال همکارتان لباسی که پوشیده‌اید نقد می‌کند و شما ناراحت می‌شوید و مدام با خود می‌گویید: « تو باعث شدی که احساس بدی نسبت به خودم داشته باشم.»

چگونه می‌توان خطاهای شناختی را تغییر داد؟

چگونه می‌توان خطاهای شناختی را تغییر داد؟
  • افکار خود را به چالش بکشید: افکار شما لزوما حقیقت مطلق نیستند، بنابراین به چالش کشیدن آن‌ها می‌تواند شما را در کشف حقیقت راهنمایی کند.
  • شواهد موافق و مخالف را بررسی کنید: کمی شواهد را زیر سوال ببرید و در هنگام جستجو از دیگران راهنمایی بگیرید تا موضوع را از زاویه دید اشخاص دیگری بررسی کنید.
  • افکار منفی را خنثی کنید: با آگاهی از خطاهای شناختی مثل تعمیم بی‌ازحد یا تفکر فاجعه‌آفرین به شما کمک می‌کند افکار خود را به درستی تشخیص دهید تا بتوانید تاثیرشان را کاهش دهید.
  • افکار خود را بپذیرید: قبول کنید که ذهن شما همواره به دنبال بقای شما است، بنابراین بهتر است افکار خود را بپذیرید و با انجام کارها رو به جلو حرکت کنید.
  • رویکرد آگاهانه داشته باشید: هیچ‌چیز دائمی نیست و همه افکار مفید نیستند، بنابراین سعی کنید نسبت به همه افکار رویکرد آگانه داشته باشید.

کلام آخر

کلام آخر

تعجب‌آور نیست که بسیاری از ما دائما در محیط کار خود احساس اضطراب داریم و در برخی مواقع به‌راحتی اعتمادبه‌نفس خود را از دست می‌دهیم. خطاهای شناختی در محیط کار دائما در بین شما و همکارانتان در حال تکرار هستند و در درازمدت روی نتیجه عملکرد شما و سازمان تاثیر می‌گذارند. پیشنهاد می‌کنیم یک هفته افکار خود را تحت‌نظر داشته باشید تا بتوانید سبک‌های فکری که روی فضای کارتان تاثیر می‌گذارد شناسایی کنید. احتمالا از بروز گاه‌وبی‌گاه خطاهای شناختی تعجب خواهید کرد. به همین خاطر مدیریت منابع سازمانی و رهبران سازمان باید پس از شناخت الگوهای فکری آسیب‌زننده، برای بهبود شرایط و حل مسائل تلاش کنند.

منبع


سوالات متداول:

خطای شناختی چیست؟

خطای شناختی مجموعه عواملی هستند که منجر به شکل‌گیری باورهای غلط در افراد می‌شود و روی دیدگاه افراد نسبت به جنبه‌های زندگی اثر می‌گذارد.

خطاهای شناختی رایج در محیط کار کدامند؟

فیلتر ذهنی، نتیجه‌گیری سریع، شخصی‌سازی، استدلال احساسی، برچسب کلی زدن و…

چگونه می‌توان خطاهای شناختی را کنترل کرد؟

از طریق به چالش کشیدن افکار، بررسی شواهد موافق و مخالف، خنثی کردن افکار منفی، پذیرش افکار و داشتن رویکرد آگاهانه می‌توان خطاهای شناختی را کنترل کرد.

رایج ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی | مثل این مدیران نباشید!

رایج‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی مثل این مدیران نباشید !

منابع انسانی یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر سازمانی است. داشتن مدیریت منابع انسانی قدرتمند، در مورد استخدام کارکنان مناسب و ایجاد یک فضای کاری پویا، تاثیر بسیار زیادی دارد. مواردی که می‌توانند بهره‌وری شرکت‌ را افزایش دهند و جلوی بسیاری از هزینه‌ها را بگیرند.

در طرف مقابل، اشتباهات مدیران منابع انسانی می‌تواند هزینه زیادی برای سازمانشان داشته باشد. این اشتباهات گاهی شرکت‌ها را با انواع مسائل حقوقی داخلی و خارجی مواجه می‌کند و ‌کلیه فعالیت‌های آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در ادامه، می‌خواهیم برخی از رایج‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی را بررسی کنیم تا آن‌ها را بشناسیم و بتوانیم از آن‌ اشتباهات دوری‌ کنیم.

منابع انسانی چیست و چه وظایفی دارد؟

منابع انسانی چیست و چه وظایفی دارد؟

فعالیت‌های مدیریت منابع انسانی به‌طور مستقیم بر رشد داخلی و خارجی یک شرکت تأثیر می‌گذارد. ازآنجایی‌که این بخش، به‌صورت استراتژیک مدیریت تمام کارکنان شرکت را بر عهده دارد، اغلب از افرادی تشکیل می‌شود که دارای مهارت‌های بالای مدیریتی و ارتباطی باشند. فرهنگ‌ سازمانی غنی یک شرکت از منابع انسانی اثربخش و قدرتمند آن شرکت خبر می‌دهد. به همین دلیل است که داشتن یک تیم منابع انسانی کارآمد و ماهر برای هر سازمانی حیاتی است. مهم‌ترین نقش‌ها و مسئولیت‌های این بخش عبارت‌اند از:

  • استعدادیابی
  • اجرای برنامه‌های آموزشی برای کارکنان جدید و قدیمی
  • مدیریت و ارزیابی عملکرد کارکنان
  • حفظ و مدیریت روابط کارکنان
  • ایجاد یک فرهنگ‌ سازمانی ایده‌آل
  • فراهم‌ کردن محیط کاری مناسب برای کارکنان
  • نظارت و تعیین خط مشی‌های شرکت
  • پر کردن شکاف ارتباطی بین بخش‌ها و کارمندان مختلف در زنجیره مدیریتی
  • طراحی برنامه عملی برای تحقق اهداف سازمان

تعریف مدیریت در منابع انسانی به استفاده مناسب از نیروی کار ماهر موجود و استفاده بهینه از منابع انسانی موجود در سازمان تأکید دارد. باتوجه به ارتباط این بخش با تمامی افراد یک سازمان، شناخت اشتباهات رایج مدیران منابع انسانی برای دوری از آن‌ اشتباهات بسیار مهم است.

مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی

مهم‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی

اگر برای شما این سوال پیش‌آمده است که پیامد اشتباهات مدیران منابع انسانی در یک سازمان چیست؟ باید بگوییم این اشتباهات می‌تواند در رسیدن به اهداف سازمانی، اعم از بلندمدت و کوتاه‌مدت، اختلال ایجاد کنند. اشتباهات مدیران منابع انسانی  نظم، انگیزه، اخلاق و بهره‌وری یک سازمان را کاهش دهد. در زیر برخی از مهمترین این اشتباهات را مشاهده خواهید کرد.

1. استخدام‌های بد که به ترفیعات بدتر تبدیل می‌شوند

1. استخدام‌های بد که به ترفیعات بدتر تبدیل می‌شوند

تصور کنید که شرکت شما به‌تازگی یکی از اعضای اصلی یک تیم بسیار مهم را از دست داده است. این شخص به‌دلیل دستمزد بیشتر یا مزایای بهتر شرکتی دیگر، تصمیم گرفته است شرکت شما را ترک کند. حالا تصور کنید که این موقعیت در بدترین زمان ممکن پیش بیاید، زمانی‌که شما در حال راه‌اندازی یک بخش جدید هستید و آن فرد قرار بوده نقش بزرگی در آن بخش جدید ایفا کند. در این شرایط چه اتفاقی می‌افتد؟

متأسفانه، بسیاری از شرکت‌ها دچار ترس و استرس می‌شوند و تلاش می‌کنند جای خالی او را در سریع‌ترین زمان ممکن پر کنند. در این حالت امکان دارد در فرآیند مصاحبه عجله ‌کنند و بعداً متوجه شوند که فرد جدیدشان تجربه بسیار کمی دارد و اصلاً با فرهنگ شرکت جور در نمی‌آید.

طبق مطالعه‌ای از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، هزینه جذب، استخدام و آموزش یک کارمند جدید به‌طور متوسط 4000 دلار است، اگر آن فرد مدیر باشد این هزینه به 7000 دلار می‌رسد. بنابراین باتوجه به هزینه بالای سرمایه‌گذاری روی هر کارمند، لازم است قبل از استخدام، توانایی‌های افراد را به‌خوبی بررسی کنید. برای انجام این‌کار، باید مطمئن شوید که مصاحبه‌ها از شاخص‌های خوبی برای سنجش عملکرد افراد برخوردار باشند.

همچنین هنگام استخدام افراد، مراقب باشید تا در دام رزومه‌های بلندبالا و تبلیغاتی که افراد بر روی برند شخصی خود می‌کنند، نیفتید. متأسفانه استخدام اشتباه، از رایج‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی است که اغلب شرکت‌ها آن را تجربه کرده‌اند.

2. بی‌توجهی به آموزش از بدترین اشتباهات مدیران منابع انسانی

2. بی‌توجهی به آموزش از بدترین اشتباهات مدبران منابع انسانی

اگر اهمیت آموزش به کارکنان را نادیده بگیرید، یکی از بدترین اشتباهات مدیران منابع انسانی را مرتکب شده‌اید. آموزش کارکنان یکی از حیاتی‌ترین اقدامات کسب‌وکارها برای رسیدن به موفقیت است. بی‌توجهی به امر آموزش بر عملکرد تجاری، روحیه تیم، گردش مالی و توانایی شما در جذب و حفظ کارمندان خوب تأثیر می‌گذارد.

بنابراین اگر می‌خواهید نیرو‌های کاری مستعدی را جذب کنید که همیشه به شما وفادار باشند، باید فرصت‌هایی برای توسعه و پیشرفت شغلی آن‌ها در نظر بگیرید. بی‌مسئولیتی در قبال آموزش و عدم سرمایه‌گذاری بر روی کارمندان، شرکت شما را در جذب نیروهای کاری مستعد، ضعیف می‌کند و امکان رقابت مؤثر با رقبایتان را از شما می‌گیرد.

 3. عدم توجه به مرحله آن‌بوردینگ

3. عدم توجه به مرحله آن‌بوردینگ

یکی دیگر از اشتباهات رایج مدیران منابع انسانی عدم توجه به آن‌بوردینگ است. در اکثر شرکت‌ها، اولین روز کاری افراد با انجام کارهای اداری، می‌گذرد، فرآیندی خسته‌کننده که فرصت آشنایی افراد با همکاران و محیط شرکت را می‌گیرد. بدون توجه به مرحله آن‌بوردینگ، افراد جدید به‌جای یادگیری در مورد نقش خود یا فرهنگ شرکت، مشغول امضا کردن اسناد و تماشای فیلم‌های اجباری می‌شوند. درنتیجه بزرگ‌ترین فرصت برای تأثیر گذاری خوب اولیه و ایجاد فرهنگ مشارکت در کارمندان، از دست می‌رود.

آن‌بوردینگ، فرآیند ارسال اطلاعات مفید در مورد شرکت، فرهنگ و ارزش‌های آن به افراد تازه استخدام‌شده، قبل از شروع روز کاری است. این‌کار به افراد فرصت می‌دهد تا در مورد انتظاراتی که محیط جدید از آن‌ها دارد، فکر کنند و قبل از شروع کار، سؤالات خود را از منابع انسانی بپرسند.

4. عدم مستندسازی کامل سوابق کاری یکی از اشتباهات مدبران منابع انسانی

4. عدم مستندسازی کامل سوابق کاری

از دیگر اشتباهات مدیران منابع انسانی، عدم توجه به مستندسازی سوابق کاری است. مستندسازی به شما کمک می‌کند بتوانید همیشه بهترین و صحیح‌ترین تصمیمات را بگیرید. در دنیای منابع انسانی و اشتغال، مستندات مربوط به عملکرد یک کارمند توانایی شما را برای نظم دادن، ارتقاء منصفانه، پاداش دادن و یا حتی خاتمه دادن به کار با او، بالا ببرد. مستندسازی برای جلوگیری از بسیاری از اشتباهات مدیران منابع انسانی ضروری است چون:

  • این اسناد نشان می‌دهند که منابع انسانی در قبال کارمند چه عملکردی داشته است و چه مواردی را با او مطرح کرده است.
  • مستندسازی تاریخچه‌‌ای از بهبود یا عدم بهبود عملکرد کارمند، در طول زمان کاری او ارائه می‌دهد. این کار توصیف دقیقی از اقدامات کارمند، اقدامات مدیر و رویدادهایی که رخ ‌داده‌اند، ایجاد می‌کند.
  • این اسناد شواهدی را ارائه می‌دهد که از تصمیمات مدیریت برای انجام اقدامات ناخوشایندی مانند اخراج کارمند، پشتیبانی می‌کند.
  • این اسناد و مدارک ثابت می‌کنند که کارمندی که ارتقا یافته یا فرصت ویژه‌ای به او داده‌شده است، شایستگی بیشتری نسبت به سایر کارمندان واجد شرایط، داشته است.
  • مستندسازی شواهدی را برای توجیه افزایش یا کاهش حقوق یک کارمند ارائه می‌دهد.
  • در صورت شکایت کارمند، مستندسازی دقیق، از منافع کارفرما محافظت می‌کند. این اسناد می‌توانند ثابت کنند که کارمند به دلایل قانونی اخراج شده است و از کارفرما در برابر ادعاهای فرد، دفاع می‌کند.

بنابراین سهل‌انگاری در مستندسازی یکی از مهمترین اشتباهات مدیران منابع انسانی است که می‌تواند در موقعیت‌های مختلف، تصمیم‌گیری را به یک چالش بزرگ تبدیل کند.

5. کتابچه راهنمای کارکنان و خط مشی‌های ناقص

5. کتابچه راهنمای کارکنان و خط مشی‌های ناقص

همه شرکت‌ها به دستورالعمل‌های مشخصی برای تعیین قوانین رفتاری در سازمانشان نیاز دارند. کاری که بسیاری از شرکت‌ها در انجام آن سهل‌انگاری می‌کنند، به‌روز کردن مداوم این قوانین است. این مشکل در شرکت‌های کوچک‌ بسیار جدی‌تر است و آن‌ها اغلب لزومی برای نوشتن سیاست‌هایشان نمی‌بینند. چیزی‌که یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی است.

تصور کنید کارمند یک شرکتی، دیگر کارمندان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. اگر آن شرکت سیاست و قوانین درستی برای برخورد با این موضوع نداشته باشد، این معضل می‌تواند به یک مورد حقوقی تبدیل شود و اعتبار آن‌جا را زیر سوال ببرد. بنابراین بسیار مهم است که از قبل خط مشی مشخصی را برای رسیدگی به چنین مواردی داشته باشید. کارمندان باید از حد و حدود رفتار خود آگاه باشند و بدانند در صورت تخلف از قوانین، چه مجازاتی در انتظار آن‌ها است.

داشتن کتابچه راهنمای دقیق، علاوه‌بر کم کردن اشتباهات مدیران منابع انسانی، می‌تواند به کارمندان جدید و به کارمندان فعلی کمک ‌کند. در این کتابچه باید در مورد اقداماتی که افراد در صورت مواجه با قلدری یا آزار و اذیت جنسی می‌توانند انجام دهند، توضیحاتی داده شود. همچنین این راهنما باید در مورد شرایط مرخصی، قوانین مربوط به مرخصی والدین و سایر سیاست‌های اعمال‌شده توسط کارفرما، اطلاعات کافی را در اختیار کارمندان قرار ‌دهد. اگر مطمئن نیستید برای انجام این کار از کجا باید شروع کنید، شرکت در دوره مدیریت منابع انسانی می‌‌تواند شما را از بسیاری از اشتباهات مدیران منابع انسانی مبرا کند.

6. عدم توسعه و ندادن پاداش مناسب به عملکرد خوب

6. عدم توسعه و ندادن پاداش مناسب به عملکرد خوب

موفقیت و رشد یک سازمان ارتباط تنگاتنگی با میزان انگیزه و تعهد کارکنان آن دارد. از این‌رو، سازمان‌ها طیف گسترده‌ای از سیاست‌های منابع انسانی را برای افزایش سطح رضایت کلی نیروی کار خود اجرا می‌کنند. این موارد از ارائه برنامه‌های کاری انعطاف‌پذیرتر تا بهبود فرهنگ محیط کار و دادن پاداش و شناسایی کارکنان متنوع است. فقدان برنامه مناسب برای شناسایی کارکنان از اشتباهات مدیران منابع انسانی است که آسیب زیادی به سازمان وارد می‌کند.

یکی از بدترین حس‌ها برای کارمندان، حس رکود است. احساسی که از عدم مشارکت در کارهای مختلف و عدم پیشرفت شغلی ایجاد می‌شود. بااین‌حال همه افراد یک شرکت هم برای ترفیع آماده نیستند. بنابراین شما به‌عنوان مدیر، چگونه می‌توانید مطمئن شوید که همه کارمندان از موقعیت خود راضی هستند؟ بهترین راه برای دانستن این موضوع شناخت کارکنان است. در میان استراتژی‌های مختلف منابع انسانی که برای بهبود مشارکت کارکنان استفاده می‌شود، پاداش و شناخت کارکنان یکی از مؤثرترین آن‌ها تلقی می‌شود. مهم‌ترین دلایل این امر هم موارد زیر هستند:

  1. پاداش و شناخت به‌موقع به بهبود تعامل، انگیزه و تعهد کارکنان و افزایش بهره‌وری و کارایی آن‌ها کمک می‌کند.
  2. به کارکنان احساس تعلق و هدف می‌دهد و همچنین تعهد و وفاداری آن‌ها را نسبت به سازمان تقویت می‌کند.
  3. یک سیاست پاداش خوب علاوه بر ترویج همکاری و هماهنگی بهتر بین کارکنان، بر فرهنگ محل کار هم تأثیر می‌گذارد.

بنابراین برای تکرار نکردن این مورد از اشتباهات مدیران منابع انسانی، ایجاد یک سیستم مناسب برای پاداش و توسعه افراد بسیار اهمیت دارد.

7. تکیه بیش‌ازحد به سیاست «درهای باز»

هر شرکت و هر مدیر منابع انسانی‌ دوست دارد فکر کند که کارمندان به آن‌ها اعتماد کامل دارند. آن‌ها خود را افرادی می‌بینند که اگر مشکلی در سازمان پیش بیاید و یا نیاز به صحبت باشد، کارمندانشان خیلی راحت به سراغشان خواهند آمد. تصوری که زیاد واقع‌بینانه نیست. بسیاری از افراد معمولاً در مورد مسائلی که می‌تواند موقعیتشان را در محل کار تحت تأثیر قرار بدهد، محتاط هستند و به‌ندرت این مسائل را با مدیرانشان در میان می‌گذارند.

به ‌همین‌ دلیل هم شرکت‌هایی که اغلب بر سیاست درهای باز تکیه می‌کنند، در این توهم که کارکنان می‌توانند با مدیریت منابع انسانی صحبت کنند، پیگیری بسیاری از امور را از دست می‌دهند. درنتیجه کنترل برخی از موقعیت‌ها از دستشان خارج می‌شود. برای کم کردن تأثیرات این نوع از اشتباهات مدیران منابع انسانی، به‌جای تعیین خط مشی درهای باز، مسیری ایجاد کنید که کارکنان بتوانند به‌طور ناشناس تخلفات منابع انسانی را گزارش کنند. سعی کنید نسبت به انتقاداتی که از شما می‌شود، شنوا باشید تا افراد بتوانند به شما اعتماد کنند. بنابراین تکیه بیش‌ازحد به سیاست درهای باز را می‌توان یکی از رایج‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی دانست که موجب بی‌توجهی به مسائل اغلب کارمندان می‌شود.

8. نداشتن شرح شغلی مناسب از اشتباهات مدیران منابع انسانی

8. نداشتن شرح شغلی مناسب از اشتباهات مدبران منابع انسانی

اغراق کردن یا دست‌کم گرفتن دامنه یک شغل، از آن دسته اشتباهات مدیران منابع انسانی است که بسیار تکرار می‌شود. مدیران باید انتظارات واقع‌بینانه‌ای را هنگام استخدام افراد جدید، ترسیم کنند. هرگونه اختلاف بین آنچه در طول فرآیند استخدام تبلیغ می‌شود و آنچه کارکنان در محل کار با آن مواجه می‌شوند،  باعث می‌شود که کارکنان اعتمادشان را به شما و کارشان از دست بدهند.

اگر نتوانید دامنه کاری افراد را به‌درستی به آن‌ها توضیح دهید و یا هنگام استخدام در مورد شرایط سازمان خود، زیادی اغراق کنید، احتمال زیادی وجود دارد که این افراد به‌زودی سرخورده شوند و شرکت شما را ترک کنند. بنابراین مدیران منابع انسانی باید دستورالعمل‌هایی برای برقراری ارتباط مؤثر با افراد داشته باشند و در این کار به مدیران بخش‌های مختلف کمک کنند.

 با مدیران صحبت کنید تا بتوانید انتظارات روشنی بر اساس تکالیف و حجم کاری واقعی افراد تعیین کنید. برای هر نقش، نکات گفتگو ایجاد کنید تا مدیران هنگام معرفی نامزدها و استخدام‌های جدید، دستورالعمل‌ها و چارچوبی برای استفاده از آن داشته باشند. درنهایت باید بگوییم برای کم کردن اشتباهات مدیران منابع انسانی، می‌توانید از ایزو 34000 استفاده کنید. این ایزو دارای دستورالعمل‌های دقیقی برای ارزیابی و آسیب‌شناسی فرایندهای منابع انسانی در اختیار شما می‌‌گذارد و با استفاده از آن می‌توانید به استانداردهای منابع انسانی دست پیدا کنید.


سؤالات متداول :

رایج‌ترین اشتباهات مدیران منابع انسانی چه هستند؟

استخدام عجولانه، عدم توجه به تهیه کتابچه راهنما و به‌روز کردن اطلاعات آن، عدم توجه به نیاز کارکنان به آموزش و مستند نکردن سوابق کاری افراد از رایج‌ترین این اشتباهات مدیران منابع انسانی هستند

وقتی کارمندان به‌درستی آموزش ندیده باشند چه اتفاقی می‌افتد؟

کارمندانی که آموزش کافی ندیده‌اند احتمالاً عملکرد شغلی ضعیف و افزایش سطح استرس ناشی از کار را تجربه خواهند کرد. احساس نارضایتی و کم‌ارزشی بهره‌وری کار را پایین می‌آورد.

چرا مستندسازی سوابق کاری اهمیت دارد؟

برای تصمیم‌گیری صحیح در موردنیاز به ارتقا یا تنزل شغلی افراد، دادن پاداش یا کم کردن حقوق و همچنین رسیدگی به اخراج کارکنان نیاز به مستندسازی سوابق کاری توسط مدیران منابع انسانی است.

ادوارد دمینگ کیست | زندگینامه و جملات و آثار W. Edwards Deming

ادوارد دمینگ کیست | زندگینامه و جملات و آثار W. Edwards Deming

ادوارد دمینگ، یکی از مشاهیر مدیریت در حوزه کنترل کیفیت دنیا است که در طول عمر خود، همواره برای بهبود مستمر سازمان‌ها تلاش کرد. دمینگ، آماردان، استاد دانشگاه و مشاور آمریکایی بزرگی بود که با حمایت از روش‌های کنترل کیفیت در تولید صنعتی، گام بزرگی در جهت بهبود اقتصاد ژاپن برداشت. تغییرات برجسته‌ای که این دانشمند پس از جنگ جهانی دوم در ژاپن ایجاد کرد، نقطه شروع موفقیت‌های جهانی شرکت‌های ژاپنی در اواخر قرن بیستم شد. به همین دلیل، دمینگ به عنوان تاثیرگذارترین فرد غیرژاپنی در صنعت تولید ژاپن شناخته می‌شد.

دمینگ با معرفی روش‌های نوین، به افراد و سازمان‌ها کمک کرد تا روابط، فرآیندها، محصولات و خدمات خود را برنامه‌ریزی کنند و به‌طور مستمر در مسیر بهبود، رو به جلو حرکت کنند. در این مقاله از کیو سی بی شما را با زندگینامه ادوارد دمینگ و تئوری‌های کنترل کیفیت او و جملات ادوارد دمینگ آشنا خواهیم کرد.

زندگینامه ادوارد دمینگ

زندگینامه ادوارد دمینگ

ویلیام ادوارد دمینگ (Wiliam Edward Deming) در 14 اکتبر 1900 میلادی، در شهر سیوکس، آیووا به دنیا آمد. پدر و مادر او، آلبرت دمینگ و پلوما ایرنه ادواردز، خانواده‌ای بسیار تحصیل‌کرده بودند که اهمیت زیادی برای آموزش فرزندانشان قائل بودند. مادر ادوارد دمینگ در سانفرانسیسکو تحصیل کرده و نوازنده بود. پدر او در رشته ریاضیات و حقوق تحصیل کرده بود.

دمینگ تحصیلات خود را به ترتیب در دانشگاه وایومینگ، دانشگاه کلورادو و دانشگاه ییل به اتمام رساند. پس از فارغ‌التحصیلی در چندین دانشگاه به تدریس فیزیک پرداخت و به مدت شش سال مشاور آماری اداره سرشماری ایالت متحده آمریکا بود. از سال 1946 تا 1993، مشاور بازرگانی و استاد آمار در دانشکده مدیریت دانشگاه نیویورک بود و در سال 1986 به عنوان استاد برجسته مدیریت در دانشگاه کلمبیا انتخاب شد.

پس از جنگ جهانی دوم، به عنوان مشاور به حل مشکلات اقتصاد تولید ژاپن پرداخت و در سال 1960 اولین فرد آمریکایی بود که موفق به دریافت نشان گنجینه مقدس (The Scared Treasures) از نخست‌وزیر ژاپن، نابوسکو کیشی دریافت کرد.

ادوارد دمینگ در سال 1993 به دلیل کهولت سن، در 93 سالگی و به مرگ طبیعی در خواب از دنیا رفت.

چرا دمینگ به عنوان پدر کنترل کیفیت شناخته می‌شود؟

چرا دمینگ به عنوان پدر کنترل کیفیت شناخته می‌شود؟

دمینگ با فارغ‌التحصیلی دکترا با تکنیک‌های آماری آشنا شد و زمانی‌که مهارت‌های جدید خود را در تکنیک‌های مدیریت تولید به کار برد، روش‌های او کاملا غیرتعارف به نظر می‌رسید، مخصوصا که در یکی از جملات ادوارد دمینگ این موضوع عنوان شده بود: «مردم حق دارند از کار لذت ببرند.»، تفکری که برای آن زمانه کاملا متفاوت بود.

دمینگ از روش‌های آماری برای تعیین کمیت هر نوع فرآیند تولید استفاده می‌کرد. ادغام این مفاهیم، با میزان درآمد شرکت، کیفیت محصولات و در نهایت نحوه مدیریت شرکت ارتباط داشت. ادوارد دمینگ به عنوان پدر کنترل کیفیت شناخته می‌شود. زیرا تئوری اصلی او به بررسی دلیل ناقص بودن عملیات‌های تولیدی می‌پردازد  و همزمان به دو موضوع مدیریت علمی و مدیریت روابط انسانی می‌پردازد.

طبق یکی از جملات ادوارد دمینگ «مدیریت بر اساس نتایج، مانند رانندگی با ماشین در حین نگاه کردن به آینه با دید عقب است.»، او برای جلوگیری از این اتفاق و ادامه ایده ساده خود مبنی بر اطمینان از کیفیت قبل از ایجاد محصول، نقش مدیریت را بسیار مهم تلقی می‌کرد. طبق استدلال او، تنها راهی که می‌شد عملیات را بهبود بخشید این بود که مدیریت به جای اینکه بهبود را صرفا به کارمندان تحمیل کند، اقدامات فوری انجام دهد. این فلسفه جدید برای تکنیک‌های تخصصی کنترل کیفیت، موجب شکوفایی صنعت ژاپن پس از جنگ جهانی دوم گردید، زیرا دیگر شیوه‌های مدیریت غربی در ایالات متحده عقب مانده بود و کارآیی سابق را نداشت. دمینگ به عنوان یکی از بنیانگذاران مدیریت کیفیت جامع در سراسر جهان شناخته می‌شود و نظریه‌های او در دهه 1970 و 1980، انقلاب بزرگی در مدیریت تولید ژاپن ایجاد کرد.

نظریه‌های ادوارد دمینگ

نظریه‌های ادوارد دمینگ

تلاش‌های دمینگ در تعریف مدیریت سازمان منجربه ارائه یک فلسفه مدیریتی شد که روی کیفیت و بهبود مستمر تمرکز دارد. علاقه دمینگ به تنوع و رویکرد اون نسبت به حل سیستماتیک مسائل موجب ارائه نظریه‌های مهمی در حوزه کنترل کیفیت شد که در ادامه به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

تنوع و حل مسئله

ادوارد دمینگ به این موضوع توجه داشت که چرا همه‌چیز طبق پیش‌بینی پیش نمی‌رود.  به همین دلیل نظریه تنوع را ارائه داد که به نقش موثر مدیران در تشخیص متغیرها و جلوگیری از بروز مکررشان در شرایط مختلف توجه ویژه‌ای داشت.

اصول چهارده‌گانه دمینگ

در میان آثار ادوارد دمینگ، 14 اصل مهم وجود دارد که چهارچوبی برای توسعه دانش در محیط کار فراهم می‌کند و نقش موثری در هدایت برنامه‌ها و اهداف بلندمدت کسب‌وکار و بهبود فرآیندها و کیفیت محصول یا خدمات دارد. این 14 اصل طی سال‌های اخیر توسط اساتید رشته‌های مدیریتی تفسیر شده‌اند که عبارتند از:

  1. ایجاد پایداری در اهداف: اهداف سازمان باید جهت بهبود محصول و خدمات با برنامه بلندمدت مشخص شوند.
  2. پذیرفتن فلسفه جدید: پس از مشخص شدن هدف اصلی سازمان باید پذیرش فلسفه جدید و آمادگی لازم در مدیران و کارکنان ایجاد شود.
  3. کاهش بازرسی و ممیزی‌های گسترده: برای کنترل کیفیت نیازی به افزایش مراحل بازرسی و ممیزی تمام محصولات یا خدمات نیست، بلکه با اعمال نظارت و کنترل دقیق روی فرآیند تولید می‌توان کیفیت تولیدات را بهبود بخشید.
  4. تامین مواد اولیه بر اساس کیفیت: هنگام تامین مواد اولیه باید به جای انتخاب مواد ارزان‌تر به دنبال انتخاب تامین‌کننده مناسب و ماده اولیه باکیفیت بود، درغیراین صورت کاهش هزینه‌ها در ازای کاهش کیفیت محصولات اتفاق می‌افتد.
  5. بهبود مستمر فرآیندها: دمینگ برای بهبود مستمر تولیدات، چرخه‌ای با عنوان چرخه دمینگ یا چرخه (PDCA) پیشنهاد داد که از چهار مرحله مهم برنامه‌ریزی، اجرا، بررسی و اقدامات اصلاحی پشتیبانی می‌کرد. اجرای این اصل به کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری در سازمان کمک می‌کند.
  6. آموزش در حین کار: آموزش کارکنان در واقع نوعی سرمایه‌گذاری ناملموس و مفید است که در طولانی‌مدت موجب ارتقای مهارت‌ها و دانش کارکنان و افزایش انگیزه آن‌ها می‌شود.
  7. رهبری: رهبری تحول‌آفرین باید با هدف نظارت، هدایت و کمک به کارکنان برای انجام بهتر کار صورت بگیرد.
  8. از بین بردن ترس: ترس یکی از عوامل منفی است که موجب از بین رفتن خلاقیت در سازمان می‌شود. با از بین بردن احساس ترس و نگرانی و ایجاد امنیت شغلی می‌توان موجب افزایش کارآیی افراد شد.
  9. حذف موانع: سازمان با حذف موانع بین بخش‌های مختلف در سازمان می‌تواند روش مناسب تبادل اطلاعات برای دستیابی به اهداف را فراهم کند.
  10. حذف شعارهای غیرواقعی: مدیران می‌توانند به جای استفاده از شعارهای غیرواقعی و صوری برای ایجاد انگیزه، کاردانی خود را از طریق عمل خود به کارکنان اثبات کنند.
  11. حذف معیارهای عددی و جایگزینی کیفیت: جایگزینی کیفیت و اهداف کیفی به جای معیارهای عددی می‌تواند نتایج بهتری برای مدیران به همراه داشته باشد.
  12. سیستم رتبه‌بندی یا شایستگی: رفتار درست با کارکنان و توجه به نظرات و احترام متقابل آن‌ها موجب افزایش اعتماد‌به‌نفس و لذت بردن از کار می‌شود. با این روش دیگر نیازی به کنترل مدام کارکنان نخواهد بود.
  13. برنامه آموزش و خودبهسازی برای همه: با تشویق و ایجاد انگیزه در کارکنان می‌توان اهمیت آموزش و علم را به آن‌ها نشان داد تا به‌صورت خودجوش در جهت خودپروری (Self-Improvement) قدم بردارند.
  14. مشارکت برای دگرگونی همه: پیروی از 13 مرحله قبلی به سازمان کمک می‌کند تا اقدامات موثری برای دستیابی به تحول انجام دهد. تغییر و دگرگونی در سازمان به مرور تبدیل به هدفی خواهد شد که همه برای رسیدن به آن تلاش خواهند کرد.

هفت بیماری کشنده مدیریتی از دیدگاه دمینگ

هفت بیماری کشنده مدیریتی از دیدگاه دمینگ

یکی از جملات معروف ادوارد دمینگ در رابطه با اقتصاد سازمان این بود که «تعیین تاریخ زلزله آسان است اما تعیین زمان سقوط اقتصادی آسان نیست.» به همین دلیل او همواره به مواردی که ممکن بود روی تعریف مدیریت سازمان تاثیر بگذارند توجه ویژه‌ای داشت. ادوارد دمینگ در نظریه هفت بیماری کشنده مدیریتی، به معرفی هفت مانع مدیریت در بهبود مستمر و اثربخشی می‌پردازد که مبارزه با این هفت بیماری، مدیریت موثر و تعهد به کیفیت را تضمین می‌کند.

  1. عدم ثبات هدف و نداشتن برنامه‌ریزی بر اساس آن
  2. توجه به سود کوتاه‌مدت و عدم‌توجه به ادامه فعالیت سازمان در آینده بلندمدت
  3. ارزیابی عملکرد و بررسی‌های سالانه
  4. جهش‌های شغلی در بین مدیران و کارکنان در کسب‌وکارهای مختلف
  5. مدیریت با تمرکز بر روی داده‌های موجود
  6. هزینه‌های بالای پزشکی
  7. هزینه‌های بالای مسئولیت‌ها

چرخه دمینگ (PDCA)

چرخه دمینگ (PDCA)

چرخه دمینگ که اغلب آن را با عنوان چرخه PDCA شناخته می‌شود، یک مدل فوق‌العاده ساده برای بهبود مستمر است. این چرخه شامل چهار مرحله به شرح زیر است:

  1. برنامه‌ریزی (PLAN) برای ایجاد تغییرات
  2. انجام  (DO)تغییرات در مقیاس کوچک
  3. بررسی (CHECK) نتایج و فرآیندهای انتخابی
  4. اجرای (ACT) فرآیند تغییر

کلام آخر

کلام آخر

همان‌طور که در این مطلب خواندید، ادوارد دمینگ در کنار بزرگان دیگر علم مدیریت از جمله فردریک تیلور و هنری فورد شناخته می‌شود و دستاوردهای مهمی از جمله ده‌ها کتاب و مقالات علمی داشته است. نام ادوارد دمینگ و کنترل کیفیت به یکدیگر گره خورده است. فلسفه دمینگ در مدیریت کیفیت بر مبنای همکاری و بهبود مستمر شکل گرفته بود که اشتباهات را به عنوان فرصتی برای بهبود تعریف می‌کرد.

در یکی از جملات ادوارد دمینگ هدف رهبری به این شکل توصیف شده است:

«هدف رهبری باید بهبود عملکرد انسان و ماشین، بهبود کیفیت، افزایش بازدهی و به‌طور همزمان ایجاد افتخار در کار برای مردم باشد. به بیان دیگر، هدف رهبری صرفا یافتن و ثبت شکست‌های افراد نیست، بلکه حذف علل شکست است: کمک به مردم برای انجام کار بهتر با تلاش کمتر.»

با توجه به این نظریه، شناخت تئوری‌های ادوارد دمینگ و اخذ گواهینامه ایزو کنترل کیفیت نقش موثری در بهره‌وری سازمان دارد.

منبع


سوالات متداول

مهم‌ترین نظریات ادوارد دمینگ کدام‌ها هستند؟

تئوری تنوع و حل مسئله، اصول چهارده‌گانه مدیریت، چرخه دمینگ و هفت بیماری کشنده مدیریت از جمله مهم‌ترین تئوری‌های ادوارد دمینگ هستند.

لقب ادوارد دمینگ در میان مشاهیر علم مدیریت چیست؟

ادوارد دمینگ به خاطر دیدگاه آماری نسبت به مسائل کیفی، گام مهمی در مدیریت کیفیت در صنعت تولید برداشت و به عنوان پدر کنترل کیفیت مشهور شد.

چرخه دمینگ از چه بخش‌های تشکیل شده است؟

برنامه‌ریزی (PLAN)، انجام تغییر (DO)، بررسی (CHECK) و اجرای تغییر (ACT)

استانداردهای منابع انسانی

استانداردهای منابع انسانی

قبل از بررسی استانداردهای منابع انسانی بیایید منابع انسانی را تعریف کنیم. اغلب ما می‌دانیم که وظایفی مانند استخدام، تعیین حقوق و دستمزد و سیاست‌های استخدام توسط بخش منابع انسانی انجام می‌شود. بخش منابع انسانی یک عملکرد اختصاصی دارد و آن هم این است که مسئولیت مدیریت کل چرخه عمر کارکنان را عهده‌دار است. این چرخه شامل موارد زیر می‌شود: استخدام/استقرار، آموزش و توسعه، مدیریت بسته‌های مزایای کارگران، کمک به پیشرفت کارکنان از طریق شرکت، مدیریت افزایش حقوق و مزایای افزایش‌یافته پس از ترفیع، طرح‌های پاداش عملیاتی، ایمن نگه‌داشتن کارکنان در محل کار با اجرای مقررات بهداشتی و ایمنی، کمک به کارکنان برای خروج مناسب از شرکت.

بنابراین نقش منابع انسانی گسترده است و بیشتر بخش‌های کسب‌و‌کار و همه کارمندان را به‌نوعی تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بر‌همین‌اساس است که استاندارد منابع انسانی در بسیاری از وجوه این نقش اهمیت می‌یابد چون از برخوردهای سلیقه‌ای جلوگیری می‌کند و پروتکل‌هایی را برای بخش منابع انسانی تنظیم می‌کند. در ادامه مهم‌ترین استانداردهای منابع انسانی را با همدیگر بررسی خواهیم کرد.

ISO 30400:2016؛ واژگان مدیریت منابع انسانی

ISO 304002016؛ واژگان مدیریت منابع انسانی

استاندارد ISO 30400:2016 اصطلاحات مورد استفاده در استانداردهای مدیریت منابع انسانی را تعریف می‌کند. این سند از این جهت مهم خواهد بود که می‌تواند تعریف‌هایی واحد را درباره استانداردهای منابع انسانی در اختیار سازمان‌ها و محققان قرار دهد و از آشفتگی مفهومی در عرصه منابع انسانی جلوگیری کند. استانداردهای منابع انسانی، متعددند و ISO 30400:2016 می‌تواند نسبت مفاهیم و اصطلاحات بین هر کدام را تنظیم کند.

ISO 30405:2016؛ خطوط راهنما برای استخدام

ISO 304052016؛ خطوط راهنما برای استخدام

فرآیند استخدامْ بخش عمده‌ای از مدیریت منابع انسانی است و به‌همین‌دلیل از بین استانداردهای منابع انسانی تمرکز اصلی سند ISO 30405:2016 روی استخدام است. هدف این سند کمک به سازمان‌ها برای تمرکز روی عمل استخدام با ارائه راهنمایی در مورد فرآیندها و رویه‌های مؤثر برای استخدام افراد است. این استاندارد منابع انسانی بر روی فرآیندها و شیوه‌های کلیدی تمرکز دارد، از جمله: توسعه رویه‌های استخدام، نحوه جذب نیروهای جدید و ارزیابی و اندازه‌گیری نیروهای مشغول‌به‌کار سازمان. ISO 30405:2016 می‌تواند توسط هر سازمانی صرف نظر از نوع یا اندازه مورد استفاده قرار گیرد.

ISO 30406:2017؛ مدیریت اشتغال پایدار برای سازمان‌ها

ISO 304062017؛ مدیریت اشتغال پایدار برای سازمان‌ها

ISO 30406:2017 اصول راهنما را برای توسعه و اجرای سیاست‌های اشتغال پایدار ارائه می‌دهد. اشتغال پایدار در سطوح مختلف مهم است: از سطوح دولتی و سازمانی گرفته تا سطح فردی. ISO/TR 30406:2017 منحصراً بر سطح سازمانی تمرکز دارد و در بین استانداردهای منابع انسانی جزو کارکردی‌ترین استانداردهای ایزو منابع انسانی است.

ISO 30407:2017؛ هزینه استخدام

ISO 304072017؛ هزینه استخدام

هدف از هزینه به‌ازای استخدام (CPH) اندازه‌گیری ارزش اقتصادی تلاش‌های انجام‌شده برای پر‌کردن یک موقعیت خالی شغلی در یک سازمان است. ISO 30407:2017 اقداماتی را که هنگام محاسبه CPH برای حفظ کیفیت و شفافیت انجام می‌شود، توصیف می‌کند، از‌جمله ایجاد یک مجموعه داده، استفاده از منبع شفاف داده، به‌حداقل‌رساندن خطاهای داده و اطمینان از اینکه ممیزی‌های دوره‌ای فرآیندها در داده‌های ورودی اتفاق می‌افتد. مرکز CPH همان‌طور که در ISO/TS 30407:2017 توضیح داده شده است، ویژگی‌های نمایش بصری متریک است که بر شفافیت ورودی داده‌ها، فرآیندها و فرمول استفاده‌شده در متریک تأکید دارد.

ISO 30408:2016؛ خطوط راهنما برای مدیریت انسانی

ISO 304082016؛ خطوط راهنما برای مدیریت انسانی

ISO 30408:2016 دستورالعمل‌هایی را در مورد ابزارها، فرآیندها و شیوه‌هایی ارائه می‌دهد که باید به‌منظور ایجاد، حفظ و بهبود مستمر حاکمیت انسانی مؤثر در سازمان‌ها اعمال شوند. ISO 30408:2016 برای سازمان‌ها در هر اندازه و بخش، اعم از دولتی یا خصوصی و انتفاعی یا غیر‌انتفاعی قابل‌اجراست. ISO 30408:2016 به روابط با اتحادیه‌های کارگری یا سایر نهادهای نمایندگی نمی‌پردازد.

ISO 30409:2016؛ برنامه‌ریزی منابع انسانی

ISO 304092016؛ برنامه‌ریزی منابع انسانی

ISO 30409:2016 دستورالعمل‌ها و چارچوبی را برای برنامه‌ریزی نیروی کار ارائه می‌دهد که برای نیازهای هر سازمانی بدون در نظر گرفتن اندازه، صنعت یا بخش، مقیاس‌پذیر است. سازمان‌ها و کسب‌وکارها در هر اندازه‌ای باید قابلیت‌های برنامه‌ریزی نیروی کار خود را ارتقا دهند و به تقاضاهای فعلی و پیش‌بینی‌شده بازار کار به‌طور مؤثرتری پاسخ دهند. محیط کسب‌وکار بین‌المللی پویا و افزایش پیچیدگی آن این شکل از استانداردهای منابع انسانی را لازم می‌آورد.

ISO 30410:2018؛ تأثیر معیارهای استخدام

ISO 30410:2018 اصول تعیین موقعیت‌های بحرانی با استفاده از رویکردهای تقسیم‌بندی نیروی کار را ارائه می‌دهد. با استفاده از این استاندارد منابع انسانی شما می‌توانید اقداماتی را برای تعیین تأثیر پست‌های حیاتی و عملکرد افراد استخدام‌شده در این موقعیت‌ها به‌منظور خلق ارزش و عملکرد سازمانی، سازماندهی کنید. این سند برای نیازهای هر سازمان بدون در‌نظر‌گرفتن اندازه، صنعت یا بخش طراحی شده است و مربوط به افرادی است که علاقه‌مند به برنامه‌ریزی نیروی کار هستند. طراحی و توسعه سازمانی، مدیریت استعداد، برنامه‌ریزی برای جذب جانشین‌ها و معیارهای گزارش سرمایه انسانی نیز در این سند پیش‌بینی شده است.

ISO/TS 30411:2018؛ کیفیت استخدام

ISOTS 304112018؛ کیفیت استخدام

ایزو 30411 طیف وسیعی از گزینه‌ها را برای اندازه‌گیری کیفیت استخدام ارائه می‌دهد که می‌تواند با شرایط مختلف تجاری و سازمانی هماهنگ شود. ساختار این سند شامل اهداف، فرمول، تعریف، نحوه استفاده از متریک و کاربران هدف می‌شود. این سند برای افرادی که علاقه‌مند به برنامه‌ریزی نیروی کار، طراحی و توسعه سازمانی، مدیریت استعداد، استخدام و گزارش سرمایه انسانی هستند، مناسب است. این سند برای نیازهای هر سازمانی بدون در‌نظر‌گرفتن اندازه، صنعت یا بخش مقیاس‌پذیر است.

ISO 30414:2018؛ دستورالعمل‌های گزارشگری سرمایه انسانی داخلی و خارجی

ISO 304142018؛ دستورالعمل‌های گزارشگری سرمایه انسانی داخلی و خارجی

ISO 30414:2018 دستورالعمل‌هایی را برای گزارش‌دهی سرمایه انسانی داخلی و خارجی ارائه می‌دهد. هدف این سند در‌نظر‌گرفتن و شفاف‌سازی مشارکت سرمایه انسانی در سازمان به‌منظور حمایت از پایداری نیروی کار است. این سند برای همه سازمان‌ها، صرف‌نظر از نوع، اندازه، ماهیت یا پیچیدگی کسب‌و‌کار، چه در بخش دولتی و خصوصی و چه در بخش داوطلبانه یا غیرانتفاعی قابل‌اجراست. این سند دستورالعمل‌هایی را در زمینه‌های اصلی استاندارد‌های منابع انسانی ارائه می‌دهد:

  • رعایت اخلاق
  • هزینه‌ها
  • تنوع
  • رهبری
  • فرهنگ سازمانی
  • سلامت، ایمنی و رفاه سازمانی
  • بهره‌وری
  • استخدام، تحرک و جابجایی
  • مهارت‌ها و قابلیت‌ها
  • برنامه‌ریزی جانشینی
  • در‌دسترس‌بودن نیروی کار

این دست دستورالعمل‌ها و استانداردهای منابع انسانی می‌توانند منجر به عملکرد بهتر سازمان شوند. با‌این‌حال، برخی از سازمان‌های هدف ظرفیت استفاده از کل این دست از استانداردهای منابع انسانی را ندارند. همچنین باید بدانید که ISO 30414 اولین مجموعه دستورالعمل‌ها برای گزارش‌دهی سرمایه انسانی است که توسط سازمان بین‌المللی استاندارد (ISO) در پایان سال 2018 منتشر شد.

ISO 30414 از آن دست استاندارهای منابع انسانی است که راهنمایی‌هایی در مورد معیارهای سرمایه انسانی ارائه می‌دهند و کار شرکت‌ها را برای ارائه گزارش‌های داخلی و عمومی بسیار ساده و مشخص می‌کنند. این استانداردها شامل جزئیات ارزیابی، اندازه‌گیری و قالب‌بندی داده‌هاست. هدف اصلی این بخش از استانداردهای منابع انسانی این است که مشارکت سرمایه انسانی در کسب‌و‌کار برای سرمایه‌گذاران شفاف‌تر شود.

منبع

عوامل و علل شکست استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک

عوامل و علل شکست استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک

دلایل زیادی برای شکست استارت آپ وجود دارد. به همان اندازه که این موضوع تلخ است؛ شنیدن علت‌ های شکست کسب و کارهای کوچک یا استارتاپی، به شما آمادگی لازم برای شروع قدرتمند را می‌دهد. تحقیقات نشان داده است حدود 70 درصد استارت آپ‌ها معمولاً در عرض 20 ماه پس از تأمین مالی شکست می‌خورند. باتوجه به نرخ شکست بالا، برای شما به‌عنوان یک کارآفرین مهم است که متداول‌ترین عوامل شکست استارت آپ ها را بدانید تا بتوانید از آن‌ها اجتناب کنید. این شناخت یک گام مهم در مدیریت کارآفرینی مؤثر است. در ادامه ما دلایل شکست استارت آپ و اشتباهاتی که در یک کسب‌وکار باید از آن‌ها دوری کرد را بررسی می‌کنیم.

علل شکست استارت آپ ها

علل شکست استارت آپ ها

دلایل شکست استارت آپ از تناسب نادرست بازار محصول، کاهش سرمایه، شراکت بد، موانع نظارتی گرفته تا استخدام نامناسب و بسیاری موارد دیگر متفاوت است. در ادامه ما مهم‌ترین علل شکست استارت آپ ها را با مثال برای شما جمع‌آوری کرده‌ایم.

نقش عدم‌توجه به نیاز به بازار در شکست استارت آپ

بدیهی است که رایج‌ترین دلیل شکست استارت ‌آپ، عدم نیاز بازار به محصول یا خدماتی است که ارائه می‌کنند. این دلیل فیل شدن استارت آپ را می‌توان به فرآیند معکوسی نسبت داد که اکثر کارآفرینان هنگام راه‌اندازی کسب‌وکار از آن پیروی می‌کنند و به‌ جای «شناسایی مشکل -> یافتن راه‌حل -> ساخت محصول -> کسب درآمد از آن» کارآفرینان مسیر زیر را طی می‌کنند: «ساخت یک محصول -> شناسایی مشکل مربوط به محصول -> همسو کردن راه‌حل -> کسب درآمد از آن».

مشکل این فرآیند این است که کارآفرین ممکن است چیزی بسازد که هیچ‌کس به آن نیاز ندارد یا بدتر از آن، سرمایه خود را وقف چیزی کند که از قبل در بازار وجود دارد. برای مثال: زمانی‌که Google Glass منتشر شد، محصولی نوآورانه‌ای بود که هیچ‌کس قبلاً آن را ندیده بود. بااین‌حال، باوجوداینکه محصول جدید و متفاوت بود، بازار کافی برای آن وجود نداشت. مردم تمایلی به استفاده از عینک با صفحه‌نمایش در آن نداشتند و به‌سرعت مشخص شد که محصول موفقی نخواهد بود. درنتیجه، عینک گوگل شکست خورد و تنها دو سال پس از عرضه آن، گوگل اعلام کرد دیگر نسخه مصرفی این عینک را تولید نمی‌کند.

برای جلوگیری از این اتفاق، مهم است که قبل از صرف زمان و هزینه برای توسعه محصول یا خدمات، از وجود بازار برای محصول یا خدمات اطمینان حاصل کنید. شما می‌توانید این کار را با پر کردن بوم پیشنهاد ارزش، انجام تحقیقات عمیق در بازار و یافتن تناسب مشکل-راه‌حل و تناسب محصول‌-بازار انجام دهید.

بحران مالی و شکست استارت آپ

پول مایه حیات هر کسب‌و‌کار به‌خصوص استارت آپ‌ها است. منبع کلیدی‌ای که در راه‌اندازی کسب‌وکار و کمک به رشد آن نقشی حیاتی دارد. اگر یک استارت آپ پول کافی نداشته باشد، به‌سرعت با مشکل مواجه می‌شود. بنابراین بحران نقدینگی یکی از رایج‌ترین عوامل شکست استارت آپ ها است. یک استارت‌آپ به دلایل زیر ممکن است با کمبود نقدینگی مواجه شود:

  • عدم جذب سرمایه جدید
  • تخصیص بد منابع
  • سوء مدیریت بودجه
  • خرج کردن بیش‌ازحد
  • کمبود درآمد
  • سرمایه‌گذاران پول خود را بیرون می‌کشند

یکی از نمونه‌های استارتاپی که با مشکلات جریان نقدی مواجه شد، Skully است. Skully یک استارت‌آپ کلاه ایمنی موتورسیکلت بود که به‌دلیل خرج‌کردن و سوء‌ مدیریت بودجه خود، با مشکل مواجه شد. این شرکت 15 میلیون دلار در چهار دور سرمایه جمع‌آوری کرد، اما نتوانست پول خود را به‌خوبی مدیریت کند و پول نقدش تمام شد. در سال 2016، شرکت مجبور شد اکثر کارکنان خود را اخراج کند و فعالیت‌های خود را تعطیل کند. شرکت پولش تمام‌شده بود و نمی‌توانست بودجه بیشتری جذب کند (به دلیل درگیری با سرمایه‌گذاران اولیه). درنهایت این کسب‌وکار نتوانست تولید کلاه ایمنی 2000 دلاری خود را تکمیل کند و در سال 2016 اعلام ورشکستگی کرد. برای جلوگیری از شکست استارت آپ به دلیل کمبود نقدینگی، مطمئن شوید:

  • شما روی امور مالی خود کنترل دارید و عاقلانه خرج می‌کنید،
  • شما برنامه‌ای برای نحوه جمع‌آوری وجوه بیشتر در صورت نیاز دارید (اشاره: تمرکز بر باند پول نقد)،
  • مدل درآمد شما سالم است.

بسیاری از استارت‌آپ‌های ناموفق سرمایه خود را به حوزه‌های اشتباهی اختصاص داده‌اند، بنابراین بسیار مهم است نیازهای اساسی کسب و کار کوچک خود را شناسایی کنید و بودجه خود را ابتدا به آن‌ها اختصاص دهید.

عدم توجه به بازار رقابتی و شکست استارت آپ

باتوجه به اینکه امروزه رقابت بسیار زیادی در همه‌جا وجود دارد، شما چقدر به همه‌چیز مانند محصول، بازار، رقبای خود و غیره توجه دارید؟ ممکن است احساس کنید چون شما این ایده را وارد بازار کرده‌اید، رقابت نمی‌تواند برای استارتاپ شما مشکل بزرگی باشد. باید این هشدار را بدهیم بودن رقیب یک تهدید واقعی برای هر کسب‌و‌کاری است و اگر مراقب نباشید می‌تواند به‌سرعت منجر به شکست استارت آپ شما بشود. درواقع، در مطالعه‌ای که CB Insight انجام داده است، حدود 20 درصد از استارت آپ‌ها رقابت را دلیل اصلی شکست خود عنوان کردند.

این رقابت می‌تواند از سمت یک تازه‌وارد به بازار شما باشد که محصول یا خدمات بهتری ارائه می‌کند یا یک استارتاپ دیگر که می‌تواند بهتر از شما کار کند. رقیب هر کس که باشد، اگر آمادگی مقابله با آن را نداشته باشید، می‌تواند به‌سرعت باعث فیل شدن استارت آپ شما بشود.

مثال بزرگ شکست استارت آپ به‌دلیل رقابت زیاد، Digg است. دیگ یک وب‌سایت خبری اجتماعی بود که به کاربران اجازه می‌داد محتوای خود را ارسال کنند و در مورد آن نظر بدهند. این شرکت در اوایل 2000 بسیار محبوب بود، اما با افزایش رقابت از سوی دیگر سایت‌های خبری اجتماعی مانند ردیت و توییتر، در سال 2012 دیگ نتوانست دوام بیاورد و درنهایت Betaworks آن را خرید. بنابراین یکی از علل موفقیت استارت آپ ها، زیر نظر گرفتن رقابت و آمادگی برای تنظیم برنامه‌های خود در بازار رقابتی امروز است. در این راستا، یکی از مواردی که برای محافظت از کسب‌وکار خود می‌توانید در نظر بگیرید، دستورالعمل‌های ایزو 56000 برای مدیریت نوآوری است.

مدل کسب‌وکار غیرقابل دوام

مدل کسب‌وکار غیرقابل دوام

مدل کسب‌وکار نحوه عملکرد و کسب درآمد یک شرکت است. ستون فقرات هر کسب‌وکاری را تشکیل می‌دهد و برای موفقیت شرکت این مدل باید قوی و پایدار باشد. نداشتن مدل کسب‌و‌کار مناسب درنهایت باعث شکست استارت آپ می‌شود. منظور از مدل با دوام، مدلی است که می‌تواند درآمد کافی برای پوشش هزینه‌ها ایجاد کند و درنهایت سودی به همراه داشته باشد که بتواند در بلندمدت کسب‌وکار را حفظ کند. کسب‌وکار شما می‌تواند یکی از چندین نوع مدل کسب‌وکار موجود را انتخاب کند. اما این مدل باید متناسب با شرکت، محصول و مخاطبان هدف شما باشد. همچنین باید مقیاس‌پذیر باشد تا بتوانید با گسترش پایگاه مشتری خود رشد کنید.

نمونه‌ای از چنین شکستی، استارتاپ تجارت الکترونیک Peppertap.com است. این شرکت مدل کسب‌وکار خود را حول محور تحویل آنلاین مواد غذایی در هند ساخته است. اما زمانی‌که مجبور شد با واقعیت زیرساخت‌های کشور روبرو شود، با مشکل مواجه شد. آن‌ها به‌جای راهی که رقبای خود در پیش گرفتند، تصمیم گرفتند به شهرهای ردیف 2 و رده 3 خدمات‌رسانی کند. اما این کار هم با توجه به عدم امکانات این شهرها دشوار بود. درنهایت هزینه‌های بالای تحویل در این شهرها، موجب شکست استارت آپ Peppertap.com در سال 2016 شد.

بنابراین توسعه یک مدل کسب‌و‌کار بادوام برای جلوگیری از شکست استارت آپ ضروری است. این یعنی داشتن درک روشنی از بازار هدف، مشتریان و صنعت خود. شما همچنین باید هزینه‌های مرتبط با مدل کسب‌وکار خود را درک کنید و برنامه‌ای برای درآمدزایی داشته باشید.

عدم صلاحیت تیم و شکست استارت آپ

عدم صلاحیت تیم

خوب بودن یک استارتاپ را خوب بودن تیم آن مشخص می‌کند. این یعنی شما باید تیمی با مهارت‌ها و تجربه لازم برای اجرای طرح کسب‌وکار خود داشته باشید. اگر تیم شما صلاحیت نداشته باشد، موفقیت استارتاپ شما دشوار خواهد بود. در موارد زیر می‌توانید انواع بی‌کفایتی‌های یک تیم را که باعث شکست استارت آپ می‌شود مشاهده کنید:

  • مدیریت بد: اگر تیم شما به‌خوبی مدیریت نشود، انجام کارها و پیشرفت کاری چالش‌برانگیز خواهد بود. چیزی که می‌تواند منجر به عدم هدایت صحیح و سردرگمی بین اعضای تیم شود.
  • فقدان مهارت: اگر تیم شما مهارت‌های لازم برای اجرای طرح تجاری شما را نداشته باشد، احتمالاً با مشکل مواجه خواهید شد. مطمئن شوید که تیمی دارید که مهارت‌ها و تجربه لازم برای موفقیت را دارد.
  • فقدان تجربه: استارت‌آپ‌ها اغلب شکست می‌خورند چون ترکیب مناسبی از تجربه‌های لازم را در تیم خود ندارند. اگر تیم شما به‌اندازه کافی باتجربه نباشد، احتمالاً مرتکب اشتباهاتی خواهید شد که می‌توانند گران تمام شوند.
  • عدم وفاداری به تیم: در فرهنگ استارت آپی روابط و اعتماد نقش مهمی ایجاد می‌کنند. اگر به تیم خود وفادار نباشید، ایجاد یک کسب‌وکار موفق دشوار خواهد بود.

نمونه‌ای از شکست استارت آپ به دلیل عدم تجربه، Theranos است. این شرکت توسط الیزابت هولمز تأسیس شد. او در 19 سالگی دانشگاه استنفورد را رها کرد تا شرکت خود را راه‌اندازی کند. این شرکت قول داده بود صنعت آزمایش خون را با فناوری جدید خود متحول کند، اما برخلاف آن عمل کرد. مدیرعامل و تیم مؤسس متهم به دروغ‌گویی و به دست آوردن سرمایه‌های میلیونی از طریق ادعاهای واهی شدند.

درواقع، این شرکت آزمایش‌هایش را با همان روش‌های سنتی انجام می‌داد، نه با استفاده از فناوری جدیدی که توسعه‌داده بود. این استارتاپ به‌دلیل کمبود تجربه و وعده‌های متورم شکست خورد. برای جلوگیری از افتادن در دامی مشابه، تحقیق خود را انجام دهید، یک طرح تجاری محکم داشته باشید و در مورد پتانسیل شرکت خود واقع‌بین باشید.

چالش‌های حقوقی

چالش‌های حقوقی

قوانین نقش زیادی در تجارت دارند. استارتاپ‌ها باید اطمینان حاصل کنند که به تمام قوانین و مقررات صنعت خود آگاه هستند. همچنین باید بر هرگونه تعرفه، منطقه‌بندی و حفاظت از محیط‌زیست که ممکن است در مورد آن‌ها اعمال شود، پایبند باشند.

یکی از شرکت‌هایی که با مشکل قانونی مواجه شد Coolest Cooler بود. اگرچه این کمپین کیک استارتر بیش‌از 13 میلیون دلار جمع‌آوری کرد، اما درنهایت نتوانست با افزایش تعرفه‌های دولت ایالات‌متحده بر محصولات وارداتی از چین، همراهی کند. چیزی که باعث تأخیر در تولید شد و بسیاری از مشتریان را ناراضی کرد. بنابراین مهم است که قبل از شروع کسب‌وکار خود، چشم‌اندازهای قانونی را به‌وضوح درک کنید. برای جلوگیری از شکست استارت آپ استخدام یا مشورت با یک وکیل، برای فهمیدن مجوزها و بیمه‌های لازم،‌ بسیار مهم است. همچنین داشتن گواهینامه ایزو می‌تواند در این مسیر به شما کمک کند.

محصول اشتباه

شما باید زمانی محصول خود را وارد بازار کنید که تقاضا  یا نیاز آن احساس شده باشد. راه‌اندازی خیلی زود یا خیلی دیر برای کسب‌و‌کارها مضر باشد. برای جلوگیری از شکست استارت آپ اطمینان حاصل کنید که تقاضا برای محصول یا خدمات شما وجود دارد و تیم مناسبی برای اجرای چشم‌انداز خود دارید.

حدود 10 درصد از شکست‌های استارت‌آپ‌ها به‌دلیل عرضه بی‌موقع محصول است. برای‌مثال جاوا یک محصول اشتباه بود که در ابتدا برای تلویزیون تعاملی طراحی‌شده بود، اما بازار برای آن آماده نبود. درنتیجه، تیم مجبور شد بر روی ایجاد یک مرورگر وب متمرکز شود که بتواند اپلت‌های جاوا را اجرا کند.

مسائل مربوط به سرمایه‌گذار

مسائل مربوط به سرمایه‌گذار

سرمایه‌گذاران می‌توانند هم بهترین دوست و هم بدترین دشمن یک استارت آپ باشند. آن‌ها بودجه‌ای را فراهم می‌کنند که به استارتاپ ها اجازه رشد می‌دهد، اما می‌توانند کنترل زیادی بر شرکت داشته باشند. یکی از مسائل رایج کسب‌وکارهای کوچک زمانی ایجاد می‌شود که سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند بیش‌ازحد در عملیات روزانه آن‌ها دخالت کنند. اتفاقی‌که اصلا برای کارآفرینان خوشایند نیست.

مشکل دیگر زمانی است که سرمایه‌گذاران شرایط و ضوابط زیادی را در قراردادهای سرمایه‌گذاری خود لحاظ می‌کنند. این امر می‌تواند جذب سرمایه اضافی یا فروش شرکت را برای استارت آپ‌ها دشوار کند. بنابراین برای اینکه از شکست استارت آپ خود جلوگیری کنید، قبل از اینکه پشت میز مذاکره با سرمایه‌گذار بنشینید، باید در مورد مدت، قراردادهای سرمایه‌گذاری و ارزش شرکت خود اطلاعات کافی داشته باشید. پس، وکلا و سایر متخصصان را استخدام کنید تا در این روند به شما کمک کنند.

مشکلات تیمی و داخلی

مشکلات تیمی و داخلی

مهم نیست که افراد چقدر با استعداد و ماهر هستند، اگر آن‌ها نتوانند باهم کار کنند، تلاش‌های شما بی‌نتیجه می‌شوند. استارت‌آپ‌ها توسط تیم‌ها ساخته می‌شوند و اگر اعضای تیم باهم هماهنگ نباشند، تأثیری منفی بر فرهنگ، بهره‌وری و روحیه شرکت می‌گذارند. چیزی که در مورد استارتاپ Housing.com اتفاق افتاد.

راهول یاداو، یکی از بنیان‌گذاران و مدیرعاملان این شرکت، به‌خاطر رفتار فرسایشی و متکبرانه‌اش معروف بود. او می‌خواست شرکت را به مسیری متفاوت از آنچه در ابتدا قرار بود، ببرد. تصمیمی که باعث بحث‌های زیادی میان دیگر اعضای تیم شد. این رفتار او تنش زیادی در تیم و سرمایه‌گذاران ایجاد کرد و درنهایت منجر به اخراج او از شرکت شد.

مسائل مربوط به قیمت‌گذاری

مسائل مربوط به قیمت‌گذاری

مشتریان همیشه دنبال یک معامله خوب هستند و اغلب گزینه ارزان‌تر را انتخاب می‌کنند، حتی اگر آن گزینه لزوماً محصول بهتر نباشد. برای جلوگیری از شکست استارت آپ، باید قبل از تعیین قیمت کالا یا خدمات خود، شخصیت مشتری و قدرت خرید او را درک کنید. اگر قیمت محصول خود را خیلی بالا ببرید، مشتریان بالقوه را از دست خواهید داد. اگر قیمت آن را خیلی پایین بیاورید، سود کافی برای حفظ کسب‌و‌کار خود نخواهید داشت.

Utrip یک نمونه عالی از شرکتی است که قیمت‌گذاری اشتباه باعث شکست استارت آپ آن‌ها شد. استارتاپی برای برنامه‌ریزی سفر که از هوش مصنوعی و توصیه‌های کاربر، برای ایجاد برنامه‌های سفر سفارشی برای مسافران استفاده می‌کرد. بااین‌حال، مدل درآمدی آن‌ها از هزینه‌های مربوط به فروش، بازاریابی و زنده نگه‌داشتن موتور توصیه پشتیبانی نمی‌کند. بنابراین سال 2019، هفت سال پس از شروع، این کسب‌وکار بسته شد.


سؤالات کلیدی

 عوامل شکست  استارت آپ ها چه هستند؟

از دلایل اصلی شکست کسب‌وکارهای کوچک  می‌توان به عدم تحقیق، نداشتن مدل کسب‌وکار، نداشتن بودجه تجاری موردنیاز و سوء مدیریت مالی اشاره کرد.

مدل کسب‌وکار چه تأثیری بر استارت آپ دارد؟

مدل کسب‌وکار نحوه عملکرد و کسب درآمد یک شرکت را تعیین می‌کند و باید متناسب با شرکت، محصول و مخاطبان هدف شما باشد. در غیر این صورت می‌تواند باعث شکست استارت آپ شما بشود.

چگونه قیمت محصول تولیدی خود را تعیین کنیم؟

قیمت‌گذاری اشتباه یکی از دلایل شکست استارت آپ‌ها می‌تواند باشد.، پس قبل از تعیین قیمت کالا و خدمات خود، در مورد شخصیت مشتری و قدرت خرید او تحقیق کنید.

چرخه عمر کارکنان چیست | بررسی کامل مراحل چرخه عمر کارمندان

چرخه عمر کارکنان چیست؟ بررسی کامل مراحل چرخه عمر کارمندان

ایجاد نیروی کار موفق، مستلزم استخدام و جذب استعدادهای مناسب است. دانستن مراحل مختلف سفر یک کارمند در شرکت، به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از نحوه جذب و توسعه استعدادها در سازمان خود داشته باشید. یکی از ابزارهایی که می‌تواند به شما در انجام این کار کمک کند، مدل چرخه عمر کارکنان است. بر اساس تعریف مدیریت منابع انسانی، آگاهی از چرخه عمر کارمندان  به متخصصان این حوزه کمک می‌کند تا درک بهتری از تجربه کارمند در مراحل مختلف داشته باشند و بتوانند این تجربه را بهبود بخشند. در این مقاله به تعریف چرخه عمر کارکنان می‌پردازیم و مراحل مختلف آن را بررسی می‌کنیم.

چرخه عمر کارکنان چیست؟

چرخه عمر کارکنان چیست؟

واقعیت این است که داشتن کارکنانی شاد و یک تیم قوی، ستون فقرات موفقیت شرکت را تشکیل می‌دهند. در حالت ایده‌آل، کارفرمایان یا صاحبان مشاغل تمایل دارند کارمندان آن‌ها برای مدتی طولانی‌ مثلاً تا بازنشستگی در سازمان بمانند. چیزی‌که در دنیای امروز کمتر اتفاق می‌افتد و مفهوم امنیت شغلی بلندمدت، تقریباً درحال ناپدید شدن است. امروزه کارمندان می‌آیند، تجربیات خود را به اشتراک می‌گذارند، بهترین عملکرد خود را ارائه می‌دهند، به اهداف خود می‌رسند و به مرحله بعدی حرفه خود می‌روند.

 بااین‌حال مانند هر موجود زنده‌ای در این دنیا، ارتباط یک کارمند با یک کارفرما یا سازمان هم از یک چرخه عمر پیروی می‌کند. چرخه عمر کارکنان یک مدل سازمانی است که متخصصان منابع انسانی از آن برای تجسم سفر یک کارمند و چگونگی پیشرفت و تعامل او با سازمان استفاده می‌کنند.

چرخه عمر کارکنان نمایشی جامع از تجربه کارکنان را به نمایش می‌گذارد و چارچوبی برای ایجاد استراتژی‌های تعامل فراهم می‌کند. این استراتژی‌ها درنهایت ممکن است با ایجاد موفقیت، حمایت از مشارکت، کاهش جابجایی و بهبود روحیه کارکنان، به نفع سازمان باشند.

مراحل چرخه عمر کارکنان چیست؟

مراحل چرخه عمر کارکنان چیست؟

مراحل دقیق چرخه عمر کارکنان ممکن است باتوجه به سازمان متفاوت باشند. برخی از سازمان‌ها از چرخه جامع‌تری استفاده می‌کنند، درحالی‌که برخی دیگر ممکن است مراحل را باهم ترکیب کنند تا چرخه‌ای با مراحل کمتر داشته باشند. بااین‌حال در حالت استاندارد، مدل چرخه عمر کارمندان از شش مرحله کلیدی تشکیل‌شده است که در ادامه با جزئیات آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

1. جذب

1. جذب

نقطه شروع چرخه عمر کارکنان، اولین باری است که یک نیروی کار بالقوه، درباره سازمان شما می‌شنود. در این مرحله شما تعامل مستقیم با کارمند ندارید و او از روش‌های گوناگونی مانند یک آگهی شغلی، در مورد نیاز شما مطلع می‌شود. مرحله جذب ممکن است برای سازمان‌های پیشرو در صنعت، کسب‌وکارهای محلی برجسته و برندهای ملی شناخته‌شده آسان‌تر از شرکت‌های کوچک‌تر باشد، اما همچنان مرحله مهم و مؤثری است. برای موفقیت در اولین گام از چرخه عمر کارکنان باید:

  • شرح شغل ایجاد کنید. نوشتن شرح وظایف کارکنان، گام مهمی برای جذب گزینه‌های مناسب است. بنابراین باتوجه به الزامات شرکت، یک آگهی شغلی جذاب ایجاد کنید. هنگام ایجاد شرح شغلی، درک انتظارات داوطلبان هم اهمیت دارد. آن‌ها می‌خواهند در مورد فرهنگ شرکت، مسئولیت‌های شغلی، حقوق و مزایایی که سازمان ارائه می‌دهد، بدانند تا بتوانند آگاهانه تصمیم بگیرند.
  • آگهی استخدام را پخش کنید. جذب نامزدهای واجد شرایط مستلزم تبلیغ آگهی شغلی شما در مکان‌های مناسب است. می‌توانید آگهی خود را در رسانه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌های کاریابی پست کنید یا آن را در روزنامه‌ها، مجلات و سایر رسانه‌های چاپی تبلیغ کنید. همچنین شما می‌توانید از طریق معرفی و شبکه‌سازی با نامزدهای احتمالی ارتباط برقرار کنید. ایجاد یک آگهی شغلی جذاب یا طراحی کیت‌های استخدام مانند بروشورها و جزوه‌ها به شما کمک می‌کند تا اولین گام از چرخه عمر کارکنان را محکم بردارید.
  • امتیاز ارائه دهید. با ارائه امتیازهایی جذاب مانند: ساعت کاری انعطاف‌پذیر، دورکاری، تعداد روزهای مرخصی با حقوق، مرخصی استعلاجی و غیره، بسیاری از نیروهای کاری بالقوه را جذب سازمان خود کنید.
  • از برندسازی کارفرما استفاده کنید. برند کارفرما یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند به شما در جذب بهترین استعدادها کمک کند. بنابراین باید تلاش‌ کنید تا تصویر مثبتی از شرکت خود ایجاد کنید و مطمئن شوید که همه از آن آگاه هستند. مدیران می‌توانند در کنفرانس‌ها و سمینارها شرکت کنند و با معرفی خود در وب‌سایت‌ها و مجلات پیشرو، در ایجاد یک تصویر قوی مشارکت داشته باشند.

انجام این نکات، از اتلاف وقت بر روی نامزدهایی که صلاحیت لازم را ندارند و یا به هر دلیلی با فرهنگ شما همراه نیستند، جلوگیری می‌کند.

2. استخدام

2. استخدام

بعد از جذب داوطلبان، زمان آن رسیده است که مناسب‌ترین فرد را برای استخدام، انتخاب کنید. این مرحله از چرخه عمر کارکنان، اولین مرحله‌ای است که شما با کارمند تعامل مستقیم دارید. در فرایند استخدام، فرد کاندید شده، در مورد سازمان شما، فرهنگ آن و نقش خاصی که به‌دنبال آن هستید، بیشتر می‌آموزد. بررسی کاندیداها برای انتخاب فرد مناسب کار چالش‌برانگیزی است. مراحل زیر می‌تواند به شما در این مرحله از چرخه عمر کارکنان کمک کند:

  • نگاهی به نمونه کارها بیندازید. یک رزومه خوب چیزهای زیادی در مورد فرد داوطلب شده، به شما می‌گوید. باتوجه به پست موردنظر، مهارت‌ها و صلاحیت‌های نامزدها را بررسی کرده و مناسب‌ترین افراد را برای مصاحبه انتخاب کنید. ضمن بررسی مهارت‌های فنی، در نظر گرفتن مهارت‌هایی مانند توانایی حل مسئله، برقراری ارتباط مؤثر و انجام کار تیمی  اهمیت دارد.
  • گواهی‌نامه بخواهید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نامزدها، توصیفات و اظهارنظرهای همکاران یا اطرافیان آن‌ها می‌تواند مفید باشد. ارجاعات مهم کارفرمایان گذشته، چیزهای زیادی در مورد توانایی‌های یک فرد به شما می‌گوید. بنابراین گواهینامه شما را قادر می‌سازد تا در مورد تجربه کاری و شایستگی‌های گذشته آن‌ها بیاموزید.
  • انجام مصاحبه‌های حضوری پس از انتخاب نامزدها، زمان آن فرا رسیده است همه افرادی را که با شرایط شما مطابقت دارند برای مصاحبه حضوری، دعوت کنید. مصاحبه‌ها را طوری برنامه‌ریزی کنید که همپوشانی نداشته باشند تا زمان و فضای کافی برای بررسی هر یک از نامزدها را داشته باشید. فرآیند مصاحبه شما را قادر می‌سازد تا عوامل مختلفی مانند مهارت‌های شخصی، مهارت‌های فنی و دانش افراد را به‌راحتی مورد ارزیابی قرار دهید. برای این‌کار بهتر است بر اساس پست شغلی، لیستی از سؤالات را برای مصاحبه تهیه کنید. این مرحله چرخه عمر کارکنان برای نامزد هم مهم است و او می‌تواند شرایط فرهنگی و کاری شما را بررسی می‌‌کند.

برای داشتن مؤثرترین چرخه عمر کارکنان، باید بر اساس نیازهای شرکت، بهترین کاندید را انتخاب کنید. انتخاب نامزد اشتباه مشکلات مختلفی را برای شرکت به‌همراه می‌آورد.

3. آن‌بوردینگ

3. آنبوردینگ

سومین مرحله چرخه عمر کارکنان، استقبال از کارکنان تازه‌وارد و کمک به آن‌ها برای سازگاری با موقعیت جدیدشان است. انجام این‌کار، به همکاری بخش‌های مختلفی مانند متخصصان منابع انسانی، تیم فناوری اطلاعات و مدیران بخش مربوطه نیاز دارد. این همکاری‌ها اغلب شامل کمک به کارمندان جدید برای تکمیل مدارک، نشان دادن محیط کار به آن‌ها و ارائه آموزش‌های اولیه است. در ادامه با مراحل مختلف آنبوردینگ بیشتر آشنا می‌شویم:

  • قبل از ورود. هدف این مرحله، آسان‌تر کردن فرآیند ورود کارمند به محیط جدید است. در این بخش اطلاعاتی درباره فرهنگ شرکت، ارزش‌های آن، تاریخچه و آنچه در روز اول انتظار می‌رود به شکل یک ایمیل، ویدیو، یا هر فرمت دیگری به فرد داده می‌شود.
  • روز ورود. روز اول کاری، در چرخه عمر کارکنان، یکی از روزهای مهم برای کارمند محسوب می‌شود. در این روز او علاوه بر آشنایی با شرکت و خط‌مشی‌های آن، با همکاران و انتظاراتی که از او می‌رود آشنا می‌شود. بنابراین نحوه استقبال از او توسط هم‌تیمی‌ها و مدیریت منابع انسانی، تأثیر زیادی بر او می‌گذارد.
  • گرایش. این بخش به کارمند جدید کمک می‌کند تا در مورد ارزش‌ها، مأموریت، چشم‌انداز و اهداف شرکت بیشتر بیاموزد و و با ساختار سازمانی و گروه‌های عملکردی که به آن تعلق دارد، بیشتر آشنا بشود.
  • آموزش. با این‌کار کارمند جدید، علاوه بر دستورالعمل‌های لازم در مورد نحوه انجام کار خود با قوانین سازمان شما هم آشنا می‌شود. بنابراین باید برنامه آموزشی را به‌گونه‌ای طراحی کنید که به فرد در درک نقش‌ها و مسئولیت‌های شغلی او کمک کند. بهتر است نحوه کار با ابزارها و نرم‌افزارهای موردنیاز را به او آموزش دهید.
  • ایجاد سیستم مدیریت عملکرد. این کار برای اطمینان از انگیزه و مشارکت کارکنان بسیار اهمیت دارد. فرآیند ارزیابی عملکرد مؤثر، سازمان یا مدیر را قادر می‌سازد تا زمینه‌هایی را که کارکنان می‌توانند عملکردهای شغلی خود را بهبود بخشند و مهارت‌های خود را افزایش دهند، شناسایی کنند.
  • آموزش ایمنی. در چرخه عمر کارکنان، ایمنی بالاترین اولویت را دارد. کارفرمایان باید آموزش‌های لازم برای افزایش ایمنی در محیطی ناآشنا را به کارمندان خود بدهند تا آن‌ها از دانش لازم برای جلوگیری از حوادث ناگوار برخوردار باشند.

در نظر داشته باشید که این مرحله از چرخه عمر کارکنان، در ادغام سریع کارمند جدید با سازمان شما نقش ایفا می‌کند.

4. توسعه کارکنان

4. توسعه کارکنان

مطمئن شوید که فرصت‌های لازم برای توسعه کارکنان فراهم است و آن‌ها می‌توانندمهارت‌های خود را رشد دهند. مدیران منابع انسانی باید نیازهای آموزشی و توسعه کارکنان خود را شناسایی کرده و منابع لازم را در اختیار آن‌ها قرار دهند. علاوه بر این، ارائه کارگاه‌ها، سمینارها و سایر برنامه‌های توسعه حرفه‌ای هم الزامی است.

در چرخه عمر کارکنان وجود فرصت‌های توسعه به ایجاد انگیزه در کارکنان و درگیر نگه‌داشتن آن‌ها با کارشان کمک می‌کند. اگر می‌خواهید در مورد توسعه شایستگی‌های کارکنان خود بیاموزید، باید اهداف کسب‌و‌کار خود را تجزیه‌وتحلیل کنید. سپس، باید شایستگی‌های موردنیاز کارمندان خود را برای دستیابی به آن اهداف، مشخص کنید.

مدیران منابع انسانی باید یک برنامه توسعه برای کارکنان خود ایجاد کنند و پیشرفت آن‌ها را پیگیری کنند. برای این‌کار استفاده از دوره منابع انسانی می‌تواند مفید باشد. نکات زیر می‌تواند به شما در این مرحله از چرخه عمر کارکنان کمک کند.

  • تصمیم‌گیری در مورد مهارت‌هایی که می‌خواهید توسعه دهید. بسیار مهم است مهارت‌هایی که می‌خواهید توسعه دهید را شناسایی کنید. برای این‌کار، نقاط تأثیرگذار در بهبود شرایط را شناسایی و چگونگی رسیدن به آن‌ها را تعیین کنید.
  • ایجاد برنامه توسعه پس از شناسایی مهارت‌ها. پس از شناسایی مهارت‌ها، نوبت ایجاد یک برنامه توسعه است. برنامه توسعه از هدفی که می‌خواهید به آن برسید، مراحلی که باید بردارید و منابعی که نیاز دارید، تشکیل‌شده است.

این مرحله از چرخه عمر کارکنان برای ایجاد رضایت شغلی در کارمندان، اهمیت زیادی دارد.

5. حفظ کارکنان

5. حفظ کارکنان

یکی از مراحل دشوار چرخه عمر کارکنان، حفظ کارمندان است. امروزه باوجود شرکت‌های مختلف و فرصت‌های شغلی زیاد، حفظ نیروهای بااستعداد، کار چالش‌برانگیزی است. ازآنجایی‌که یافتن و استخدام کارمندان جدید پرهزینه و زمان‌بر است، برای حفظ مؤثرترین کارکنان، باید منابع لازم را در اختیار آن‌ها بگذارید. مدیریت مؤثر چرخه عمر کارکنان با فراهم کردن فرصت‌های توسعه لازم، به شما در حفظ بهترین کارکنان کمک می‌کند. برای حفظ کارمندان باید مراحل زیر را دنبال کنید:

  • به کارکنان خود انگیزه دهید. بهترین راه حفظ کارمندان، ایجاد انگیزه در آن‌هاست. شما باید دریابید که چه چیزی آن‌ها را تحریک می‌کند و منابع لازم را در اختیارشان قرار دهید. برخی از محرک‌های رایج عبارت‌اند از: رضایت شغلی، شناخت، پاداش‌های مالی و فرصت‌های توسعه.
  • به کارکنان خود اعتماد کنید. کارمندان نیاز دارند احساس کنند که سازمان به آن‌ها و توانایی‌هایشان اعتماد دارد. ایجاد اعتماد، به آن‌ها کمک می‌کند تا حس مشارکت و بهره‌وری بیشتری در محل کار پیدا کنند. بنابراین شما باید دریابید که چه چیزی باعث ایجاد احساس قدردانی و احترام در کارکنان می‌شود.
  • ایجاد رابطه قوی با کارمندان. اگر رابطه ضعیفی با کارمندان خود داشته باشید، نمی‌توانید آن‌ها را حفظ کنید. بازار کار امروزی بسیار رقابتی است و نیروهای کار حرفه‌ای به‌راحتی می‌توانند جذب شرکت‌های دیگر بشوند. بنابراین برای حفظ کارکنان، به‌طور منظم با آن‌ها ارتباط برقرار کنید و آن‌ها را در جریان آخرین اخبار و تحولات سازمان قرار دهید. این کار به آن‌ها کمک می‌کند تا با سازمان درگیر شوند. عدم ارتباط بین کارکنان و مسئولان  منجر به بی‌اعتمادی و نارضایتی می‌شود.

همچنین درنظر داشته باشید که در چرخه عمر کارکنان، حفظ افراد، یکی از جنبه‌های مهم مدیریت منابع انسانی است و این بخش باید استراتژی لازم برای این‌کار را در نظر داشته باشد.

6. آف‌بردینگ ( جدا شدن)

6. آف‌بردینگ ( جدا شدن)

جدا شدن از سیستم زمانی اتفاق می‌افتد که یک کارمند سازمان را ترک می‌کند. هدف این مرحله از چرخه عمر کارکنان، دستیابی به یک فرآیند انتقال روان، برای حفاظت از منافع شرکت و حفظ رابطه مثبت با کارمند سابق است. موارد زیر می‌تواند در فرآیند آف‌بوردینگ، به شما کمک کند:

  • مصاحبه خروج را انجام دهید. انجام یک مصاحبه خروجی با کارمند قبل از ترک شرکت بسیار اهمیت دارد. این کار، اطلاعات ارزشمندی در مورد دلایل پایان کار  و همچنین احساسات او نسبت به سازمان، در اختیار شما قرار می‌دهد. می‌توانید از این فرصت برای دریافت بازخورد صادقانه کارمند در مورد تجربه او از حضور در شرکت خود استفاده کنید.
  • یک چک‌لیست از اسناد ایجاد کنید. بسیار مهم است اطمینان حاصل شود که تمام اسناد لازم قبل از اخراج کارمند، مرتب‌شده باشند. می‌توانید چک‌لیستی از تمام مدارک موردنیاز ایجاد کنید و آن را برای مدیر کارمند ارسال کنید.
  • به بقیه اعضای تیم اطلاع دهید. جدا شدن یک کارمند می‌تواند تأثیر منفی بر سایر اعضای تیم داشته باشد. شما آن‌ها را از جدا شدن همکارشان مطلع کنید و پشتیبانی‌های لازم از آن‌ها را ارائه دهید. این‌کار به حفظ محیط کاری مثبت پس از خروج کارمند، کمک می‌کند.
  • تعاملات مثبت را حفظ کنید. حفظ تعاملات مثبت با کارمند، حتی پس از جدا شدن او نکته مهمی در چرخه عمر کارکنان است. کارمند سابق می‌تواند در آینده به منبع ارزشمندی برای شما تبدیل شود و کار با شما را به دیگران هم توصیه کند.

همچنین مرحله آفبورد در چرخه عمر کارکنان، شامل ارائه اطلاعات به کارمند در مورد پایان مزایای او و دادن چک نهایی هم می‌شود.


سؤالات کلیدی :

منظور از چرخه عمر کارکنان چیست؟

مدل سازمانی‌ای که متخصصان منابع انسانی، از آن برای تجسم سفر یک کارمند و تعیین چگونگی پیشرفت و تعامل او با سازمان بهره می‌برند.

چرا چرخه عمر کارکنان اهمیت دارد؟

بهره‌گیری از چرخه عمر کارکنان به سازمان‌ها در جذب افراد بااستعداد کمک می‌کند. همچنین با بهبود تجربه کاری کارمندان، زمینه حفظ و همکاری طولانی‌مدت آن‌ها با شما را فراهم می‌آورد.

شش مرحله اصلی چرخه عمر کارمندان چه هستند؟

جذب داوطلبان، استخدام مناسب‌ترین آن‌ها، آن‌بوردینگ برای ادغام فرد با شرکت، مرحله توسعه کارمندان، حفظ آن‌ها و درنهایت آف‌یوردینگ، 6 مرحله چرخه عمر کارکنان را تشکیل می‌دهد.

مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون | ابتدا موقعیت خود را مشخص کنید

مدل برنامه‌ریزی استراتژی جانسون ابتدا موقعیت خود را مشخص کنید

در مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون، فعالیت مدیریتی یک سازمان به‌منظور تعیین اهداف و تعیین استفاده از منابع (که در بلندمدت و کوتاه‌مدت فرآیند عملیات را تقویت می‌کند)، مدیریت استراتژیک نامیده می‌شود. همچنین مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون، اطمینان حاصل می‌کند که کارمندان و ذی‌نفعان برای دستیابی به اهداف، به‌نحوی متمرکز و جمعی کار می‌کنند. همچنین استراتژی جانسون، تعیین می‌کند که در چه شرایطی شرکت می‌تواند به یک محیط متمایز هدایت شود. در ادامه، تعریف برنامه ریزی استراتژی جانسون و همچنین نکات مرتبط با این مدل را با یکدیگر مرور خواهیم کرد.

تعریف استراتژی از نظر مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون

تعریف استراتژی از نظر مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون

جانسون و اسکولز استراتژی را این‌گونه تعریف می‌کنند:

جهت و نقشۀ راه یک سازمان در بلندمدت که از طریق پیکربندی منابع خود در یک محیط چالش‌برانگیز، برای برآوردن نیازهای بازارها و انتظارات ذی‌نفعان، مزیتی را برای سازمان ایجاد می‌کند. به عبارت دیگر، مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون به سوالات زیر پاسخ می‌دهد:

  • کسب‌و‌کار در بلندمدت در تلاش است به کجا برسد؟ (جهت استراتژیک)
  • یک کسب‌و‌کار باید در کدام بازارها رقابت کند و چه نوع فعالیت‌هایی در چنین بازارهایی انجام می‌شود؟
  • چگونه کسب‌و‌کار بهتر از رقبای خود در آن بازارها عمل می‌کند؟
  • چه منابعی (مهارت‌ها، دارایی‌ها، امور مالی، روابط، صلاحیت فنی و امکانات) مورد نیاز است تا بتوانیم رقابت کنیم؟
  • چه عوامل خارجی و محیطی بر توانایی کسب‌و‌کارها برای رقابت تأثیر می‌گذارد؟
  • ارزش‌ها و انتظارات ذی‌نفعانی که به کسب‌و‌کار علاقه دارند، چیست؟

تمام این سوالات بالا نشان می‌دهد که فرآیند مدیریت استراتژیک در مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون در مورد طراحی و اتخاذ تصمیمات بااهمیت استراتژیک به‌منظور مدیریت و کنترل پروژه استراتژیک است. این یعنی مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون مجموعه‌ای جامع از فعالیت‌ها و فرآیندهای در حال اجراست که سازمان‌ها از آن برای هماهنگی و همسوسازی سیستماتیک منابع و اقدامات در سراسر یک سازمان، استفاده می‌کنند. درضمن بر اساس سوالات بالا می‌توانید، تفکر استراتژیک را هم تمرین کنید.

مراحل فرآیند برنامه ریزی استراتژی جانسون

مراحل فرآیند برنامه ریزی استراتژیک جانسون

فرآیند برنامه ریزی استراتژیکْ روشی است که سازمان‌ها به‌منظور توسعه برنامه‌هایی برای دستیابی به اهداف کلی و بلندمدت استفاده می‌کنند. این فرآیند با فرآیند برنامه ریزی پروژه، که به‌منظور تعیین حدود وظایف برای پروژه‌های فردی استفاده می‌شود، یا ارائه نقشه استراتژیک، که به شما کمک می‌کند مأموریت، چشم‌انداز و اهداف خود را تعیین کنید، متفاوت است.

فرآیند برنامه ریزی استراتژی جانسون گسترده است و به شما کمک می‌کند تا یک نقشه راه ایجاد کنید که به شما می‌گوید برای دستیابی به کدام اهداف استراتژیک باید تلاش کنید و کدام ابتکارات کمتر برای کسب‌و‌کارتان مفید هستند.

حالا آماده‌ایم که بدانیم که قبل از شروع فرآیند برنامه ریزی استراتژیک جانسون، مهم است که برخی از مراحل را مرور کنید تا شما و سازمانتان برای رسیدن به موفقیت آماده شوید.

مرحله اول: موقعیت استراتژیک خود را تعیین کنید

مرحله اول موقعیت استراتژیک خود را تعیین کنید

این مرحله آماده‌سازی استراتژی جانسون، پایه و اساس همه کارهای آینده را تنظیم می‌کند. باید بدانید کجا هستید تا مشخص کنید باید به کجا بروید و چگونه به هدفتان خواهید رسید.

از ابتدا ذی‌نفعان مناسب را با در‌نظر‌گرفتن منابع داخلی و خارجی مشخص کنید. همچنین مسائل استراتژیک کلیدی را با صحبت با مدیران شرکت خود، جذب بینش مشتری و جمع‌آوری داده‌های صنعت و بازار شناسایی کنید. این کار به شما تصویر واضحی از موقعیتتان در بازار و بینش مشتریان می‌دهد.

همچنین می‌تواند مفید باشد که مأموریت، مانیفست و چشم‌انداز شرکت خود را پیش چشم داشته باشید – یا اگر آنها را ندارید، تهیه‌شان کنید تا به خود و تیمتان تصویر واضحی از آنچه موفقیت کسب‌و‌کار شما را به‌دنبال دارد، ارائه دهید. علاوه‌بر‌این، ارزش‌های اصلی شرکت خود را مرور کنید تا به خود یادآوری کنید که چگونه شرکت شما برای دستیابی به این اهداف، برنامه‌ریزی می‌کند.

برای شروع، از داده‌های صنعت و بازار، از جمله بینش مشتری و خواسته‌های فعلی/ آینده او استفاده کنید. نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان خود را به‌همراه فرصت‌های بیرونی و تهدیداتی که سازمان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، مستند کنید.

به‌عنوان چارچوبی برای تحلیل اولیه خود، از نمودار SWOT استفاده کنید. با توجه به داده‌های ورودی مدیران، مشتریان و داده‌های بازار، می‌توانید به‌سرعت یافته‌های خود را به‌عنوان نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها (SWOT) دسته‌بندی کنید تا موقعیت فعلی خود را روشن کنید.

مرحله دوم: اهداف خود را اولویت‌بندی کنید

مرحله دوم اهداف خود را اولویت‌بندی کنید

هنگامی‌که موقعیت فعلی خود را در بازار شناسایی کردید، زمان تعیین اهدافی است که به شما در دستیابی به هدف نهایی‌تان کمک می‌کند. اهدافتان باید با مأموریت و چشم‌انداز شرکت شما هماهنگ باشد. با پرسیدن سؤالات مهمی مانند سوالات زیر باید این مرحله را به بهترین شکل آن پیگیری کنید:

  • کدام یک از این ابتکارات بیشترین تأثیر را در دستیابی به اهداف مأموریت‌ شرکت و بهبود موقعیت آن در بازار خواهد داشت؟
  • چه نوع تأثیری از همه مهم‌تر است (مثلاً جذب مشتری در مقابل درآمد)؟
  • واکنش رقبا چگونه خواهد بود؟
  • اجرای کدام دسته از خلاقیت‌ها ضروری است؟
  • برای رسیدن به اهدافمان باید چه کار کنیم؟
  • چگونه پیشرفت خود را اندازه‌گیری می‌کنیم و تعیین می‌کنیم که آیا به اهداف خود رسیده‌ایم یا خیر؟

اهداف باید متمایز و قابل اندازه‌گیری باشند تا به شما کمک کنند به نتایج ابتکارات استراتژیک بلندمدت خود که در مرحله اول مشخص شده است، برسید. به‌روزرسانی محتوای وب‌سایت، بهبود نرخ باز‌شدن ایمیل‌ها و ایجاد لیدهای جدید، می‌توانند از اهداف بالقوه در مسیر شما در این مرحله از مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون باشند.

مرحله سوم: یک برنامه تدوین کنید

اکنون، زمان ایجاد یک برنامه استراتژیک برای رسیدن به اهدافتان است. این مرحله برنامه ریزی استراتژی جانسون، مستلزم تعیین تاکتیک‌های لازم برای دستیابی به اهداف شما و تعیین یک جدول زمانی و انتقال شفاف مسئولیت‌هاست. نقشه استراتژیک، ابزاری مؤثر برای تجسم کل برنامه شماست. نقشه‌های استراتژیک، مشاهده فرآیندهای کسب‌و‌کار و شناسایی شکاف‌ها را آسان می‌کند.

انتخاب‌های واقعاً استراتژیک معمولاً شامل یک مبادله در هزینه‌فرصت هستند. برای مثال، شرکت شما ممکن است تصمیم بگیرد که بودجه زیادی را برای بخش پشتیبانی مشتری قرار ندهد، تا بتواند بودجه بیشتری را برای ایجاد یک تجربه کاربری بصری صرف کند.

درنهایت باید گفت که آماده باشید که از ارزش‌ها، مانیفست مأموریت و اولویت‌های تعیین‌شده خود برای «نه» گفتن به مواردی که موقعیت استراتژیک بلندمدت شما را بهبود نمی‌بخشد، استفاده کنید.

مرحله چهارم: برنامه را اجرا و مدیریت کنید

مرحله چهارم برنامه را اجرا و مدیریت کنید

هنگامی‌که برنامه را دارید، آماده اجرای آن هستید. ابتدا، طرح را با به‌اشتراک‌گذاشتن اسناد مربوطه به سازمان ابلاغ کنید. سپس، کار واقعی شروع می‌شود.

در این مرحله برنامه ریزی استراتژی جانسون با ترسیم فرآیندهای خود، استراتژی گسترده‌تر خود را به یک برنامه مشخص تبدیل کنید. از KPI‌ها استفاده کنید تا مسئولیت‌های تیم را به‌وضوح بیان کنید. این رویکرد، ریزجزئیات فرآیند تکمیل و مالکیت را برای هر مرحله از راه نشان می‌دهد. همچنین جلسات منظمی را با مشارکت‌کنندگان و مدیران تنظیم و نقاط ورود را تعیین کنید تا مطمئن شوید در مسیر درست هستید.

مرحله پنجم: طرح را بررسی و بازنگری کنید

مرحله پنجم طرح را بررسی و بازنگری کنید

مرحله نهایی برنامه، به شما فرصتی می‌دهد تا اولویت‌های خود را دوباره ارزیابی و بر اساس موفقیت‌ها یا شکست‌های گذشته، دوره را اصلاح کنید. به‌صورت فصلی، مشخص کنید که تیم شما با کدام KPI پیش‌روی کرده است و چگونه می‌توانید به آنها ادامه دهید و در صورت لزوم، برنامه خود را بازآرایی کنید. همچنین مهم است به‌صورت سالانه که اولویت‌ها و موقعیت استراتژیک خود را مجدداً ارزیابی کنید تا اطمینان حاصل کنید که در بلندمدت در مسیر موفقیتْ باقی خواهید ماند. در این مرحله دقیقا شما می‌دانید که یک استراتژیست کیست و چه می‌کند چون عملا به یک استراتژیست تبدیل شده‌اید.

فقط یادتان باشد پیشرفت خود را با استفاده از معیارهای مختلف پیگیری کنید تا به‌طور جامعْ عملکرد کسب‌و‌کار خود را درک کرده و اهداف استراتژیک را اجرا کنید. با گذشت زمان، ممکن است متوجه شوید که مأموریت و چشم‌انداز شما باید تغییر کند – ارزیابی سالانهْ زمان خوبی برای در نظر گرفتن این تغییرات و تهیه یک برنامه جدید و اجرای مجدد برنامه‌های تصحیح‌شده است.


سوالات متداول:

تعریف استراتژی در مدل برنامه ریزی استراتژی جانسون چیست؟

جهت و نقشه راه یک سازمان در بلندمدت که از طریق پیکربندی منابع خود در یک محیط چالش‌برانگیز، برای برآوردن نیازهای بازارها و انتظارات ذی‌نفعان، مزیتی را برای سازمان ایجاد می‌کند.

مراحل فرآیند برنامه ریزی استراتژیک جانسون چیست؟

تعیین موقعیت استراتژیک، اولویت‌بندی اهداف، تدوین برنامه، اجرا و مدیریت برنامه و بررسی و بازنگری طرح، از مراحل فرآیند برنامه ریزی استراتژیک جانسون هستند.

معرفی بهترین نرم افزارهای سی آر ام (CRM) خارجی ( نقاط قوت و ضعف + لینک سایت )

معرفی بهترین نرم افزارهای سی آر ام (CRM) خارجی

هیچ کسب‌و‌کاری بدون فروش کافی نمی‌تواند دوام بیاورد. علاوه‌بر تولید محصولات باکیفیت، صاحبان کسب‌و‌کار باید از تکنیک‌هایی بهره ببرند که بتوانند با استفاده از آن‌ها رضایت مشتریان و فروش را افزایش دهند. در‌همین‌راستا تعدادی نرم افزار سی آر ام (CRM) وجود دارد که با ارائه تکنیک‌های مدرن لازم مانند ساخت ایمیل‌های جذاب، ارسال در زمان مناسب، پیگیری پیشرفت آن ایمیل‌ها و کمپین‌های بازاریابی و غیره می‌توانند به شما در افزایش فروش کمک کنند. در ادامه 7 مورد از بهترین نرم افزارهای سی آر ام را به شما معرفی خواهیم کرد.

لیست بهترین نرم افزارهای CRM خارجی

در اینجا لیستی از ابزارهای سی آر ام محبوب آمده است:

  • Pipedrive
  • Salesmate
  • monday.com
  • ActiveCampaign
  • HubSpot
  • Zoho CRM
  • Insightly
  • EngageBay
  • Freshworks
  • Keap Pro
  • Quickbase
  • Zendesk
  • Salesforce
  • NetSuite CRM
  • Sugar CRM
  • Nutshell
  • Salesflare
  • Sage CRM
  • Pipeline CRM
  • ClickPoint Sales CRM

در ادامه 7 مورد از بهترین نرم افزارهای سی آر ام را به‌نحوی اجمالی بررسی کرده‌ایم.

مقایسه اجمالی بهترین CRMها

مقایسه اجمالی بهترین CRMها

قبل از بررسی دقیق امکانات و ویژگی‌های بهترین نرم افزارهای سی آر ام خارجی، در جدول زیر به چند مورد از استفاده این نرم‌افزارها و همچنین قیمتشان اشاره کرده‌ایم تا بتوانید دید بازتری برای انتخاب و استفاده از آنها داشته باشید:

نام ابزارویژگیقیمت
Pipedriveمناسب برای مشاغل با هر اندازه‌ایاز 12.50 دلار برای هر کاربر در ماه شروع می‌شود.
Salesforceارائه دید جامع درباره فرآیند فروشبر اساس نوع کاربرد، پرداخت صورت می‌گیرد.
monday.comارائه راه‌حل مقیاس‌پذیر فروششروع از 8 دلار برای هر کاربر در ماه
ActiveCampaignمناسب برای SMB‌ها، شرکت‌ها و آژانس‌هالایت: 9 دلار در ماه پلاس: 49 دلار در ماه حرفه‌ای: 149 دلار در ماه
HubSpotارائه مجموعه‌ای از ویژگی‌های بسیار مفیداز 45 دلار در ماه شروع می‌شود
Zoho CRMیک پلتفرم CRM یکپارچهشروع از 14 دلار برای هر کاربر در ماه
Insightlyاستفاده آسانشروع از 29 دلار برای هر کاربر در ماه

یک. Pipedrive

یک. Pipedrive

Pipedrive اساساً یک پلتفرم فروش است و تعدادی ابزار برای افزایش فروش و پیگیری عملکرد به شما ارائه می‌دهد. ویژگی‌های برتر آن شامل مدیریت سرنخ، ردیابی ارتباطات، ابزارهای اتوماسیون گردش کار و موارد دیگر است و امکاناتی از این قبیل در اختیار شما قرار می‌گیرد:

  • ایمیل انبوه و ابزارهای ردیابی عملکرد ایمیل.
  • با ارائه ذخیره‌سازی داده‌ها و رمزگذاری AES-256، داده‌های شما را ایمن نگه می‌دارد.
  • اپلیکیشن‌های موبایل برای کاربران اندروید و iOS ارائه می‌دهد
  • پشتیبانی از 19 زبان

پدیدآورندگان Pipedrive ادعا می‌کنند که شما می‌توانید با نرم افزار آنها 28٪ بیشتر از حالت عادی فروش خود بفروشید. استفاده از آن آسان است و در سراسر جهان تقاضای زیادی دارد. برای مدتی می‌توانید از آن استفاده رایگان ببرید اما طرح‌های قیمت به‌شرح زیر است:

  • نسخه اسنشال: 12.50 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه اَدونس : 24.90 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه حرفه‌ای: 49.90 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه اینترپرایز: 99.00 دلار برای هر کاربر در ماه

انتخاب شما باید بر اساس کاربردهای مدنظرتان باشد.

وبسایت: Pipedrive

دو. Salesforce

دو. Salesforce

Salesforce یک پلت‌فرم CRM مبتنی بر ابر است که استفاده از آن آسان است و ادعا می‌شود که بازده سرمایه‌گذاری بالایی دارد. طبق گزارش‌ها، 96 درصد از مشتریان آنها بازده سرمایه‌گذاری بیشتری را دریافت کرده‌اند. این نرم‌افزار برای مشاغل کوچک مناسب است و امکانات آن از این قبیل است:

  • نرم افزار مبتنی بر ابر، که از طریق هر دستگاهی قابل‌دسترسی است
  • پیش‌بینی فروش و ابزارهای تحلیلی
  • ابزارهای مدیریت تماس
  • ابزارهای اتوماسیون برای ارسال ایمیل و سایر فرآیندها

Salesforce مقرون‌به‌صرفه است. گزارش، پیش‌بینی، تجزیه‌وتحلیل، یکپارچه‌سازی، اتوماسیون و بسیاری از ویژگی‌های مفید دیگرْ این نرم‌افزار را به یک ابزار بسیار توصیه‌شده تبدیل می‌کند.

Salesforce به کاربران یک طرح آزمایشی رایگان برای 30 روز ارائه می‌دهد. قیمت‌گذاری ثابتی برای آن وجود ندارد. شما باید با توجه به استفاده خود برای آن پول پرداخت کنید.

وبسایت: Salesforce

سه. monday.com

monday.com یک پکیج همه‌کاره و پر از امکانات است که چیزهای زیادی برای ارائه به شما دارد. ابزارهایی برای مدیریت فرآیندهای فروش یا ردیابی سرنخ‌ها یا ورود به سیستم از جمله مواردی است که «ماندی» در اختیار شما قرار می‌دهد. دیگر امکانات monday.com موارد زیر است:

  • ابزارهای ردیابی فرآیند فروش
  • ابزارهای مدیریت تماس
  • ویژگی‌های اتوماسیون قابل تنظیم
  • ادغام با تعدادی از پلتفرم‌ها مانند Google Teams، Slack، Calendar و موارد دیگر.

استفاده از monday.com آسان است و به‌همین‌دلیل چه یک شرکت کوچک باشید و چه یک شرکت بزرگ این نرم افزار برای شما مناسب خواهد بود.

یک دوره آزمایشی رایگان به‌مدت 14 روز در اختیار شما خواهد بود تا با این نرم‌افزار آشنا شوید و از آن استفاده کنید. طرح‌های قیمت به شرح زیر است:

  • نسخه شخصی: برای همیشه رایگان
  • پایه: 8 دلار برای هر کاربر در ماه
  • استاندارد: 10 دلار برای هر کاربر در ماه
  • حرفه‌ای: 16 دلار برای هر کاربر در ماه

برای جزئیات نسخه اینترپرایز هم باید از طریق سایت یا تماس با آن‌ها در ارتباط باشید.

وبسایت: monday.com

چهار. ActiveCampaign

چهار. ActiveCampaign

ActiveCampaign با خودکارکردن فرآیندهای وقت‌گیر مرتبط با هنر فروش، کار تیم‌های فروش را آسان‌تر می‌کند. این نرم افزار اتوماسیون CRM قادر است داده‌های مشتری را ردیابی و جمع‌آوری کند تا به شما در یافتن سرنخ‌های مناسب کمک کند. این نرم‌افزار همچنین به شما در ساخت و مدیریت فرآیندهای فروش کمک می‌کند. همچنین به تیم فروش شما اجازه می‌دهد تا اقدامات مشتری را ردیابی کند. امکانات آن از این قبیل است:

  • مدیریت تماس خودکار
  • ردیابی و پرورش
  • مدیریت خطوط و فرآیندهای فروش
  • ذخیره و دسترسی آسان به اطلاعات ضروری مشتری

از تولید سرنخ‌های مناسب و مدیریت لیست مخاطبین گرفته تا فرآیندهای خودکار، ActiveCampaign  معاملات را برای تیم‌های فروش آسان‌تر می‌کند.

ActiveCampaign یک آزمایش 14 روزه رایگان ارائه می‌دهد و بقیه قیمت‌ها به‌شرح زیر است:

  • نسخه لایت: 9 دلار در ماه
  • نسخه پلاس: 49 دلار در ماه
  • نسخه حرفه‌ای: 149 دلار در ماه

طرح سفارشی نیز موجود است.

وبسایت: ActiveCampaign

پنج. HubSpot

پنج. HubSpot

HubSpot بزرگ‌ترین و مشهورترین نام در صنعت CRM است. این پلتفرم قدرتمند است زیرا هر آنچه در  CRM نیاز دارید، در این پلتفرم پیدا می‌شود. ویژگی‌های ارائه شده توسط HubSpot از مدیریت محتوا و اتوماسیون آسان تا ابزارهای بازاریابی پیشرفته را شامل می‌شود و امکاناتی از قبیل موارد زیر را در آن می‌توان یافت:

  • ابزارهایی برای ایجاد محتوای بازاریابی و تولید سرنخ
  • به شما امکان می‌دهد عملکرد کمپین‌های خود را بررسی کنید
  • ابزارهای گزارش‌گیری پیشرفته
  • پشتیبانی از چت زنده
  • به شما امکان می‌دهد برند HubSpot را با استفاده از برنامه‌های پولی حذف کنید.

HubSpot یک ابزار CRM بسیار قابل‌اعتماد و استفاده از آن آسان است و طیف گسترده‌ای از ویژگی‌های مفید را ارائه می‌دهد. این نرم‌افزار حتی یک نسخه رایگان را با مجموعه‌ای از ویژگی‌های محدود ارائه می‌دهد. اتوماسیون بازاریابی، تولید سرنخ و ویژگی‌های تجزیه‌وتحلیل در این CRM قابل‌ستایش هستند.

نسخه رایگان موجود است اما طرح‌های قیمت‌گذاری به‌شرح زیر است:

  • نسخه استارتر: از 45 دلار در ماه شروع می‌شود
  • نسخه حرفه‌ای: از 800 دلار در ماه شروع می‌شود
  • نسخه اینترپرایز: از 3200 دلار در ماه شروع می‌شود

این‌که باید کدام یکی از این موارد را انتخاب کنید، به میزان انتظارات شما از یک CRM بستگی دارد.

وبسایت: HubSpot

شش. Zoho CRM

شش. Zoho CRM

Zoho CRM یکی از بهترین نرم‌افزارهای CRM است. زوهو ویژگی‌هایی را به شما ارائه می‌دهد که می‌توانند تجارت شما را به یک کسب‌وکار قدرتمندتر تبدیل کنند. ادعا شده است که این نرم‌افزار با نیازهای منحصربه‌فرد شما مطابقت دارد و بازگشت سرمایه بهتری به شما می‌دهد. امکانات زوهو از این قبیل است:

  • ابزارهایی برای ارسال ایمیل‌های انبوه
  • ابزارهای اتوماسیون برای تولید سرنخ، مدیریت وظایف و موارد دیگر
  • شما می‌توانید سفر کامل را برای هر مشتری ببینید
  • می‌تواند تماس برقرار کند، یادآوری تنظیم کند و…
  • گزارش‌گیری و ابزارهای تحلیلی پیشرفته

Zoho CRM درحال‌حاضر خدمات خود را در 180 کشور و برای بیش از 250000 کسب‌وکار ارائه می‌دهد و بدون‌شک نرم‌افزار Sales CRM قابل‌اعتماد و قدرتمندی است. نظرات مشتریان نشان می‌دهد که این نرم‌افزار به‌شدت توسط آن‌ها توصیه می‌شود.

یک نسخه رایگان دارد که تنها 3 کاربر اجازه استفاده همزمان از آن را دارند. طرح قیمت برای نسخه‌های پولی به شرح زیر است:

  • نسخه استاندارد: 14 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه حرفه‌ای: 23 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه اینترپرایز: 40 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه نهایی: 52 دلار برای هر کاربر در ماه

قیمت‌ها نسبت به هاب‌اسپات، تفاوت چشم‌گیری را نشان می‌دهند.

وبسایت: Zoho CRM

هفت. Insightly

هفت. Insightly

Insightly یک نرم افزار CRM است. این نرم‌افزارْ رمزگذاری 256 بیتی AES را ارائه می‌دهد تا داده‌های شما را از دسترس هر شخص ثالثی دور نگه دارد. این نرم‌افزار با ابزارهایی برای بازاریابی، فروش و مدیریت پروژه، ادغام آسان و موارد دیگر بارگذاری شده است و امکانات آن از این قبیل است:

  • مدیریت رهبری، ارسال ایمیل انبوه، مسیریابی و موارد دیگر
  • ابزارهایی برای مدیریت تماس و مدیریت وظایف
  • پشتیبانی از همه دستگاه‌ها و ادغام با مخاطبین تلفن همراه و تقویم
  • ابزارهای هوش تجاری شامل گزارش‌هایی با بینش‌های تجاری

این نرم افزار CRM یک پلتفرم بسیار مفید است و به شما امکان می‌دهد با مشتریان خود روابطی قوی ایجاد کنید. همچنین این سی آر ام ابزارهایی برای افزایش و مدیریت خطوط فروش و موارد دیگر را نیز ارائه می‌دهد. طرح‌های قیمت به شرح زیر است:

  • نسخه پلاس: 29 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه حرفه‌ای: 49 دلار برای هر کاربر در ماه
  • نسخه اینترپرایز: 99 دلار برای هر کاربر در ماه

قیمت‌ها نسبت به هاب‌اسپات کمتر و نسبت به زوهو کمی بیشتر است.

وبسایت: Insightly

چگونه بهترین CRM را برای خودمان انتخاب کنیم؟

چگونه بهترین CRM را برای خودمان انتخاب کنیم؟

برای یافتن بهترین CRM، با در نظر گرفتن نیازهای خود شروع کنید. آیا ویژگی‌های خاصی وجود دارد که به‌دنبال آن هستید یا یک پکیج همه‌کاره را ترجیح می‌دهید؟ برای مثال، اگر فقط به‌دنبال ویژگی‌های فروش مانند سرنخ‌ها و اصطلاحا پایپ‌لاین‎ها، دسترسی خودکار و ردیابی تماس هستید، ممکن است بخواهید نرم افزار سی آر امی مانند HubSpot را امتحان کنید و فقط برای افزونه Sales Hub آن هزینه بپردازید. همین‌طور اگر راه‌حلی مقرون‌به‌صرفه با مجموعه‌ای از ویژگی‌های گسترده‌تر می‌خواهید، از Salesforce Essentials استفاده کنید.

در مرحله بعد، اولویت‌های خود را در نظر بگیرید. اگر سهولت استفاده برای شما مهم‌ترین عامل است و نمی‌خواهید هر زمان که یک نماینده فروش استخدام می‌کنید، هفته‌ها زمان را صرف آموزش به او کنید، ما Pipedrive را توصیه می‌کنیم. اگر با صرف زمان برای راه‌اندازی نرم‌افزارها مشکلی ندارید و می‌خواهید از ویژگی‌های پیشرفته‌تر استفاده کنید،Zoho CRM  به شما امکان می‌دهد رابط کاربری خود را طراحی کنید که مطابق با اولویت‌های شما خواهد بود.

البته، فراموش نکنید که به قیمت فکر کنید. برای استارت‌آپ‌هایی که پول نقد ندارند، انتخاب ارزان‌ترین گزینه می‌تواند وسوسه‌انگیز باشد. قانون طلایی این است که یک CRM را انتخاب کنید که بتواند همگام با رشد کسب‌و‌کار شما باشد و به‌درد کسب‌و‌کارتان بخورد. برخی از پلتفرم‌ها بر اساس تعداد مخاطبین در پایگاه داده شما یا برای کاربران اضافی، هزینه بیشتری را دریافت می‌کنند، بنابراین می‌توانید کار را کوچک شروع کنید و زمانی که آماده شدید، آن را گسترش دهید.